برد بزرگ هنر ایران در کریستی به چند دلیل

حسین عبدالهاشم پور

بنا بر چند دلیل مستند، برد بزرگ هنر ایران در کریستی نهم مشهودتر از آن است که بتوان پنهانش کرد. هنر ایران دارای مولفه‌های بارزی است که با همین ویژگی‌ها به حراج کریستی در خاورمیانه، تنوع و روح مارکت بودن را می‌دمد این مولفه‌ها حضور هنرمندان زن، جوان، امضاهای معتبر بین‌المللی که در قید حیات هستند، عکس و البته مجسمه‌های پرویز تناولی است. امضاهای معتبری نظیر تناولی، احصایی، پیرهاشمی، مشیری، صداقت جباری، حسین زنده رودی ... که همگی خوشبختانه حی و حاضرند و آثارشان در اقصی نقاط دنیا خریدار دارد، عکس‌های عباس کیارستمی، بهمن جلالی و صد البته مجسمه‌های استاد پرویز تناولی که بدون شک طلایه دار مجسمه‌سازی در خاورمیانه است و رقیبی ندارد، دیگر وجوه تمایز هنر ایران و هنر عرب است که مثل دیگر دوره‌های کریستی، در دوره نهم نیز خود را به رخ کشید؛ اما همه این مولفه‌ها تنها یک دلیل برای برتری هنر ایران بر هنر عرب است و چند دلیل دیگر نیز وجود دارد.

براساس اعلامی ‌که دیروز موسسه کریستی منتشر نمود نیمی‌از آثار ایرانی حاضر در این حراج توسط خریداران غیر ایرانی خریداری شده‌اند. آثار پرویز تناولی، هر دو اثر سپهری، زنده رودی، هر دو اثر گلناز فتحی، رضا آرامش، یکی از آثار کیارستمی، قره زاد، رضا مافی، کامبیز صبری از این جمله‌اند. همین نکته نیز مهر محکمی‌ بر بین‌المللی بودن برند هنر ایران است.

دلیل سوم هم شایعات اشتباه عجیب در خصوص میزان فروش هنرمندان ایران در این حراج است. هر سه اثر استاد پرویز تناولی به فروش رفته است که به‌ترتیب ارائه در حراج ۹۸ هزار و ۵۰۰ دلار، ۱۵۸ هزار و ۵۰۰ دلار و ۹۲ هزار و ۵۰۰ دلار هر یک از آنها به فروش رسیده‌اند.

برهمین اساس نزدیک به ۹۰ درصد آثار ایرانی حاضر در کریستی نهم به فروش رسیده‌اند که در این وانفسای اقتصادی و کوچک بودن پشتوانه‌های مالی هنر ایران این خود گویای پیروزی بزرگ هنر ایران در این حراجی است.

دلیل بعدی مصنوعی بودن قیمت تابلوی «سماع درویشان» محمود سعید است. از محمود سعید در این حراجی پنج تابلو ارائه شده بود، وقتی هنرمند رکورد دو میلیون و ۵۴۶ هزار دلار را می‌زند، بدیهی است که باید قیمت دیگر آثار او نیز حداقل نزدیک به یک میلیون دلار یا حداقل بالای صدهزار دلار باشد. این درحالی است که به روایت سایت اینترنتی کریستی که هم‌اکنون نیز قابل رصد است چهار تابلوی دیگر او در همین حراجی ۸۶ هزار، ۶۸ هزار، ۲۷۸ هزار و ۲۰۶ هزار بوده است. پیداست که دست‌هایی در کار است که عرب‌ها در فقدان یک هنرمند سرآمد به زور پول‌های نفتی را برای خود برندسازی نمایند که امیدوارم این تزریقات مصنوعی رگ غیرت صاحبان سرمایه در ایران را حداقل تحریک کند.

دلیل بعدی شرایط خاص حاکم بر اقتصاد ایران است که هنر ایران از این آزمون سخت آبرومندانه عبور کرد. شرایط خاصی که این روزها برخی بانک‌های ایرانی برای مبادلات مالی بین‌المللی پیدا کرده‌اند، خریداران و مجموعه‌داران را دچار مشکلاتی نموده است، علاوه بر این بحران قیمت دلار و سردرگمی‌سرمایه‌گذاران داخلی از قیمت فردای دلار دست و دل آنان را برای خرید از این حراج‌ترساند و آنها‌ ترجیح دادند در این حراجی نباشند. دلیل آخر هم شیوه چید‌مان آثار در نمایشگاه این حراجی است. مدیران کریستی ورودی نمایشگاه و مهم‌ترین دیوارهای لابی هتل امارات تاورز را به آثار ایرانیان اختصاص داده بودند.

امیدوارم شاخک‌های اقتصادی شرکت‌های سرمایه گذاری کلان ایران به کار افتد و با رصد این تجارت پرسود و نوظهور در خاورمیانه پشتیبان هنر ایران شوند و غیبت پررنگ خود را جبران نمایند.