چند شب پیش در برنامه «ماه عسل» برای اولین‌بار در تلویزیون کودکی هشت ساله‌ توانست صاحب پدر و مادر شود.
این اتفاق در حالی افتاد که خانواده ابراهیمی پس از ۲۰ سال سرپرستی از میلاد، فرزندخوانده معلولشان، او را از دست دادند و حالا بعد از فوت او دیگر بهزیستی به خاطر شرایطشان راضی به واگذاری فرزندی به این دونفر نبود، اما در‌‌نهایت شاهین از طریق برنامه‌ «ماه عسل» به این دو نفر رسید.
محمد پیوندی یکی از اعضای تیم‌ کارگردانی «ماه‌ عسل» درباره این اتفاق می‌گوید: «برای این مساله چند روز و چند شب درگیر بودیم. احسان علیخانی و خانم نوابی‌نژاد تا ساعت ۱۲ شب با آقای هاشمی رییس سازمان بهزیستی کل کشور جلسه داشتند تا ایشان راضی شود و شاهین جلوی دوربین بیاید و خانواده پیدا کند. کسانی که از سختگیری‌های بهزیستی که اتفاقا بجا و بحق است خبر دارند، می‌دانند چه اندازه حساسیت وجود دارد تا رضایت مدیران برای سرپرستی یک بچه جلب شود.»
پس از پخش این برنامه، واکنش‌های رسانه‌ای نسبت به این اتفاق آغاز شد. از جمله یادداشت منتقدانه سایت خبر آنلاین نسبت به این برنامه و پاسخ مریم نوابی‌نژاد، کارشناس سوژه «ماه‌عسل» به این یادداشت و حرف و حدیث‌های پیرامون این برنامه. همه این اتفاقات بیش از هر چیز نشان از تاثیرگذاری و تاثیرات اجتماعی فرهنگی یک برنامه متفاوت دارد.

برانگیختن احساسات به چه قیمت؟!
یادداشت نویس سایت خبرآنلاین در انتقاد به برنامه ماه عسل می‌نویسد:
زن و مردی که سال‌ها قبل کودکی را به فرزندی پذیرفته بودند، در حالی میهمان این برنامه شدند که آن کودک دیروز و جوان یکی دو سال قبل را به واسطه بیماری از دست داده بودند. حالا عوامل برنامه ماه عسل دست به دست یکدیگر داده و در انتهای برنامه، کودکی دیگر را در آغوش این مادر و پدر دلسوخته قرار دادند. در حالی که پسرک به شدت هاج و واج به نظر می‌رسید، مادر اشک می‌ریخت و پدر ظاهرا چندان راضی به نظر نمی‌رسید!
برای این سناریو دو حالت عمده می‌توان در نظر گرفت یا کل ماجرا پیشاپیش هماهنگ شده بود و پدر و مادر و فرزند در جریان امور قرار داشتند یا تمامی داستان، سورپرایزی بود که عوامل برنامه ماه عسل برای آنها و مخاطبانشان ترتیب داده بودند.
به این ترتیب به نظر می‌رسد برنامه ماه عسل به‌رغم تلاش خود برای به تصویر کشیدن خصایل ناب انسانی، در پاره‌ای موارد، به افراط کاری روی آورده است. برخی احساسات عمیق انسانی تا زمانی عمیق و بی‌پیرایه می‌مانند که در حوزه شخصی فرد باقی بمانند. زمانی که این عواطف و احساسات رسانه‌ای شوند، به شدت سطحی می‌شوند و از ارزش و اعتبارشان کاسته خواهد شد؛ اتفاقی که در برنامه یکشنبه شب ماه عسل به وقوع پیوست.

دفاعیه‌ای برای برنامه جنجالی«ماه عسل»
مریم نوابی‌نژاد کارشناس برنامه در پاسخ به یادداشت خبرآنلاین می‌نویسد:
نترسید. برای این بچه اتفاقی نمی‌افتد. همان طور که آمار ۲۵۰۰۰ کودک بی‌سرپرست دل‌نگرانتان نکرده. کودکانی که در شبانه‌‌روزی‌های بهزیستی، شب را به صبح می‌رسانند و فقط در حسرت یک خانه گرم، چشم‌هایی نگران و دست نوازشی هستند که مثل دستگاه‌های کپی بر سرتمامشان یک جور کشیده نمی‌شود.
اما برسیم به نگرانی آخرتان. می‌ترسید دو طرف از هم خوشششان نیامده باشد؟ حق دارید. اگر پروسه فرزند خواندگی را کسی از آشناهایتان طی کرده باشد، خوب می‌فهمید که این روند شبیه مراسم خواستگاری نیست. چه پیچ و خم‌ها و چه انتظارها که ممکن است با صبوری زیاد، به تحویل یکی از بچه‌ها، به صلاحدید بهزیستی ختم شود. که طبیعی هم هست اگر این همه سختگیری نباشد انتخاب‌ها سخت‌تر می‌شود. ممکن است بچه‌ای برده شود و بعد از چند ماه برگردانده شود که مثلا بچه درس‌خوان‌تری بدهید یا مثلا اگر می‌شود رنگ چشم‌هایش را عوض کنید. بدیهی است تسهیل انتخاب‌ها موجب شود تعداد زیادی از خانواده‌ها، روی چند بچه معدود اصرار بورزند؛ در حالی که اکثریت بچه‌های بهزیستی، باب دل آدم‌های ظاهر بین نیستند. از آن طرف هم همین طور است. از سوی بچه‌ها این انتخاب کمتر صورت می‌گیرد. وقتی خانواده‌ای برای پذیرش بچه‌ای مصمم می‌شود، دیگر بچه مال آنها است.
اینها را نوشتم که بگویم نترسید، سرخود عمل نکردیم. ولی اعتراف می‌کنیم غافلگیرشان کردیم و به این کار رسانه‌ای می‌بالیم. شاهین قهرمان داستان ما، وقتی صبح از خواب بیدار شده برای اولین بار دل پدر و مادرش را لرزانده که: «می‌شود امروز هم پیش شما بمانم؟»
بیانیه جمعی از کنشگران مدنی، حقوق کودک و مردم در اعتراض به ماه عسل:

نقض حریم و حقوق کودکدر این برنامه تلویزیونی
به گزارش کافه سینما در تازه‌ترین این واکنش‌ها بیانیه شدیداللحنی از سوی جمعی از کنشگران مدنی، حقوق کودک و مردم منتشر شده که بخشی از آن به شرح زیراست: نقض حقوق کودکان، توهین به کرامت انسانی و استفاده‌های ابزاری از کودکان در رسانه‌های رسمی همچنان ادامه دارد. هنوز اتفاقات تلخ حاصل از عملکرد صدا و سیما نظیر خودکشی دو کودک تحت تاثیر سریال‌های تلویزیونی ماه رمضان را فراموش نکرده‌ایم که با شکلی جدید از نقض حریم و حقوق کودکان و سوءاستفاده از احساسات شهروندان روبه‌رو شده‌ایم.
کودکان اشیایی نیستند که دست به دست بچرخند! آنها انسانند و ما بزرگ‌ترها حق نداریم از آنها برای منافع خود استفاده کنیم!
ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن هشدار به مسوولان، جامعه مدنی و رسانه‌ها درباره بی‌تفاوتی و نقض مکرر حقوق کودکان و کرامت انسانی شهروندان به عملکرد این رسانه عمومی در قِبال کودکان معترضیم و ضمن تاکید بر اینکه این رفتار لزوما نه ماحصل عملکرد یک مجری بلکه ماحصل عملکرد یک سیستم است، خواهان آنیم که:
۱- احسان علیخانی (مجری)، کارگردان و تهیه‌کننده برنامه ماه عسل و همچنین مدیر شبکه سه سیما به طور رسمی از این کودک، مردم و کودکان ایران به خاطر این رفتار و برخورد کالایی با کودک حاضر در برنامه، عذرخواهی و ترتیبی اتخاذ کنند تا دیگر شاهد چنین رفتارهایی نباشیم.
۲- سازمان بهزیستی توضیح دهد که بر چه اساسی، صلاحیت این خانواده برای قبول فرزندخوانده تایید نشده است و بر اساس چه مستنداتی بدون اطلاع قبلی این خانواده، دوباره صلاحیت آنها مورد تایید قرار گرفته است؟ اگر اظهارات خانم حاضر در برنامه درست باشد ،به این معنی است که بهزیستی برای یک نمایش تبلیغاتی نظر خود را تغییر داده است. همچنین جای سوال است که آیا سازمان بهزیستی، مددکار یا کارشناسی ندارد که نادرست بودن این رفتار مجری را پیش از پخش برنامه یادآوری کرده باشد؟ بدا به حال سازمانی که وظیفه‌اش بهبود شرایط فرودستان است؛ اما در عمل این گونه و خارج از اصول حرفه‌ای عمل می‌کند!