مرگ، دوستی و ادبیات

اشاره: هفته گذشته مصطفی امینی (۱۳۹۴ - ۱۳۵۹)، مترجم، نویسنده و همکار سختکوش بخش انتشارات «دنیای اقتصاد» در اثر سکته مغزی چشم از جهان فروبست. در آیین یادبود او چند تن از همکاران و دوستانش سخن گفتند و یادش را گرامی داشتند. رمان مهم «زینی برکات» اثر الغیطانی از سوی انتشارات «دنیای اقتصاد» به‌زودی منتشر می‌شود و مصطفی امینی در حال آماده‌سازی این کتاب برای انتشار نقش پررنگی داشته است.

کامران شیردل، مستندساز سرشناس نیز در آیین یادبود مصطفی امینی شخصیت انسانی و هنرمندانه او را ستود. آنچه می‌خوانید یادداشت رضا عامری، مترجم و منتقد نام‌آشنا در این آیین است که در آن به مرگ مصطفی و جمال الغیطانی، نویسنده مصری اشاره کرد:

«دوران ما دوران مرگ است. در این دو سه ساله نزدیک به یک ملیون نفر در همین حوالی خاورمیانه ما زیر بمباران‌های پیشرفته‌ترین هواپیماها و فناوری‌های ویرانگرکشته شده‌اند و معلوم نیست به‌ای ذنب قتلوا و قریب ۱۰ میلیون بی‌خانه و کاشانه از سرزمین‌های خود رانده و آواره شده‌اند و ظاهرا جهان را هیچ باکی نیست. پس بی‌خانمانی مساله عجیبی نیست و ما در مقابلش غریبه نیستیم. مصطفی دوستانه در پشت لپ‌تابش نشسته بود تا با فجایع این جهان و روزمرگی‌ها و خبرهای فراگیر مرگ سرو کله بزند، چون نمایش را دوست داشت و حرفه‌اش بود علیه مرگ به گفت‌وگو با انسان و جهان روی آورده بود، اما عاقبت مثل همیشه مرگ پیروز شده است. خاستگاه دوستی ما ادبیات بود و از رمانی به نام «زینی برکات» آغاز شده بود که من ترجمه کرده بودم و او این رمان را بسیار دوست داشت. نام مصطفی در ذهن من گره خورده با نام «جمال الغیطانی». و احتمالا تقصیر ذهن من بود که آدمی را از این گوشه آسیایی به آن گوشه آفریقایی - مصری متصل می‌کرد یا واقعا این دو نام با همدیگرعجین شده بودند و حالا هر دو استحاله شده‌اند و به خاک پیوسته‌اند.

بله جمال الغیطانی نویسنده و روزنامه نگار مصری و خالق «زینی برکات » هم در همین هفته گذشته با جهان وداع کرد. خالقی که به‌ویژه با همین رمان « زینی برکات »‌ خود مرگ و تعذیب و شیوه‌های پلیسی و استبداد و زندان را به سخره گرفته بود. نویسنده‌ای که با همه مشکلات حاضر نشد مصر را رها کند و به اروپا برود و از اولین نویسنده‌های حاضر در میدان التحریر قاهره در ایام انقلاب بود. او همزمان با مصطفی امینی در گذشت. دنیا خیلی کوچک شده و هستی و نیستی بیش از هر زمان دیگری به هم نزدیک شده‌اند. مصطفی می‌خواست ادبیات فارسی را به ادبیات خاورمیانه متصل کند، چون حس می‌کرد جهان برای محو بربریت چاره‌ای ندارد جز آنکه به نام نامی انسان بیرون از رویکرد‌های قوم گرایانه و قبیله‌ای و طایفه‌ای و ایدئولوژیک و عقیدتی گام بردارد. فاصله خانه مصطفی امینی تا جمال الغیطانی در عصر ارتباطات چند ثانیه بیش نیست و در این میان انگار تنها رمان و آدم‌های ادبیات‌اند که می‌توانند بر آستانه‌های اسطوره حرکت کنند و به هستی و نیستی انسان معنا دهند. »