سایه ناامنی شغلی روی سر موسیقی ایران

گروه فرهنگ و هنر: موسیقی ایران در ۶ ماه اول سال ۱۳۹۴ حاشیه‌های زیادی را پشت سرگذاشت. حاشیه‌هایی که فضای وهم‌آلودی را برای هنرمندان ایرانی ایجاد کرد و باعث شد تا سایه سنگین نا امنی شغلی روی سر موزیسین‌های ایرانی سنگینی کند. لغو پی در پی کنسرت‌ها، استعفای مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صف آرایی مخالفان درمقابل کنسرت‌ها، ماجرای حضور تک خوان زن در اپرای عاشورا و... بخشی از فراز و فرودهای به وجود آمده در موسیقی ایران در ماه‌های اخیر است. با این حال اما مهم‌ترین رویداد موسیقی در این برهه را باید انتشار خبر ممنوعیت کاری چند خواننده سرشناس موسیقی پاپ دانست که انتشارش در هفته گذشته شمایل جدیدی از حاشیه را به نمایش گذاشت.

داستان از این قرار بود که یک سایت خبری، مدعی شد که به واسطه نامه‏ای که در اختیار برخی خواننده‏ها قرار گرفته است، همکاری با سایت «رادیو جوان» که یکی از سایت‏های فعال موسیقی در خارج از کشور است، پخش کلیپ در شبکه‏های ماهواره‏ای، برخی تخلفات در کنسرت‏های خارج از کشور و... از جمله دلایل ممنوع‏الکاری تعدادی از خوانندگان ایرانی عنوان شده است؛ اما انتشار این خبر گمانه‏زنی‏ها درباره علت لغو برخی کنسرت‏های موسیقی را تشدید کرد تا بسیاری از فعالان حوزه موسیقی و رسانه‏ها اظهار کنند که ممنوع‏الکاری برخی خوانندگان علت اصلی لغو کنسرت آنها از ابتدای سال‌جاری بوده است. روز گذشته اما هنرمندان موسیقی پاپ به رئیس‌جمهوری نامه نوشتند و درباره مسائل پیش آمده توضیحاتی را ارائه کردند. البته چندی پیش هم خبرنگاران در نشست خبری رئیس جمهوری؛ ماجرای لغو کنسرت‌ها را پیش کشیدند و حسن روحانی هم حرف‌هایی را مطرح کرده بود؛ اما این بار خود موزیسین‌ها پا پیش گذاشته‌اند و از مهم‌ترین مقام اجرایی کشور خواسته‌اند تا مشکلات موجود را برطرف کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، این نامه به امضای حمید حامى، زانیار خسروى، سیروان خسروى، گروه سون، شهرام شکوهى، رضا صادقى، بهنام صفوى، حمید عسگری، فرزاد فرزین، مازیار فلاحى، على لهراسبى، مهدى مدرس، رضا یزدانى و محسن یگانه رسیده است که تمامی آنها جزو خوانندگان مطرح و پرمخاطب سال‌های اخیر بوده‌اند. آنها در متن نامه خود نوشته‌اند و مشکلات متعددی را عنوان کرده‌اند. مهم‌ترین قسمت نامه اما جایی است که آنها خبر ممنوع‌الکاری همکاران خود را به خاطر پخش آثارشان از شبکه‌های اینترنتی تایید کردند. به نظر می‌رسد همین بخش انگیزه نوشتن این نامه را شکل داده است. آنها نوشته اند:

«نبود یک رسانه (تصویری و شنیداری) برای موسیقی مجاز کشور که باعث ترویج هرچه بیشتر موسیقی غیرمجاز در کشور و رقابت نابرابر بین موسیقی‏ قانونی‏ و غیرقانونی‏ شده است. موسیقی غیرمجاز بدون هیچ فیلتر و محدودیتی و با قوی‌ترین ابزار رسانه‏ای در بین تک تک افراد جامعه نفوذ می‏کند، حال آنکه موسیقی مجاز پس از گذر از انواع فیلترها و ممیزی‌ها و پس از صرف زمان زیاد به مرحله انتشار می‏رسد. مرحله‏ای که فاقد هرگونه رسانه برای شنیده شدن و تبلیغات است.

تصور کنید جوانی علاقه‌مند به موسیقی‏ را که پس از سال‌ها تلاش می‏خواهد که برای کار در حرفه مورد علاقه‌اش و احتمالا تولید یک آلبوم موسیقی‏ تصمیم بگیرد. دو راه پیش روی اوست:

۱-راه مجاز که نتیجه‏اش صرف زمان طولانی‏ برای اخذ مجوز و صرف هزینه‏های سنگین برای تولید آلبوم و پیدا کردن شرکتی که حاضر به پخش آلبوم باشد، است.

۲- راه غیرمجاز؛ تولید آهنگ بدون در نظر گرفتن ممیزی و پخش اثر خود در تمامی کانال‌های ماهواره‏ای و سایت‌ها. در حالت منطقی‏ با انتخاب راه اول کمترین شانس برای شنیده شدن آثار وجود دارد و در مقابل با انتخاب راه دوم می‌تواند کار خود را به گوش همه برساند. سوالی‏ که پیش می‌آید این است که آیا هدف وزارت ارشاد اسلامی هدایت جوانان به سمت موسیقی قانونی‏ است یا هدایت آنها به سمت ماهواره‏ها و موسیقی غیرقانونی؟ حال نه تنها هیچ رسانه‏ای برای ارائه آثار مجاز وجود ندارد، بلکه اخیرا پخش آثار مجوزدار از برخی‏ رسانه‏های غیرمجاز (سایت رادیو جوان و برخی‏ کانال‌های ماهواره‏ای) باعث ممنوع‌الکاری و ایجاد دردسرهای فراوان برای اهالی موسیقی مجاز نیز شده است.

نکته حائز اهمیت در این مساله، مجوزدار بودن و قانونی‏ بودن آثار مذکور است. حال اگر رسانه‏ای بیگانه یک اثر قانونی‏ را سرخود پخش کند، آیا تقصیر بر گردن کسی‏ است که کار قانونی‏ را انجام داده؟ آیا اگر سخنان رئیس‌جمهوری محترم کشور، یک فیلم سینمایی مجوزدار یا یک بازی فوتبال داخلی‏ از کانال‌های بیگانه پخش شود، این افراد مقصر شناخته می‌شوند؟ با اندکی‏ تامل می‏توان به این نتیجه رسید که وظیفه خوانندگان، اخذ مجوزهای لازم از وزارت فرهنگ و ارشاد است و همچنین پخش آثارشان به‌صورت مجاز. در این میان اگر رسانه‏ای با هدف شیطنت یا هر هدف دیگری اقدام به پخش این آثار قانونی‏ کند، نباید کوچک‌ترین مسوولیتی بر گردن خوانندگان مجاز باشد.

به راستی‏ چگونه می‏توان بدون هیچ مدرک، تفهیم اتهام و دادگاهی صدها نفر را از کار بیکار کرد؟ خوانندگان و به تبع آنها تهیه‌کنندگان، نوازندگان، صدابرداران، نورپردازان، بلیت فروش‌ها، عوامل اجرایی و صدها نفر دیگر که به واسطه این شغل کسب درآمد و امرار معاش می‌کنند، به راحتی‏ از حقوق خود محروم می‌شوند. آن هم در حالى که موسیقى پاپ، بدون استفاده از هرگونه اعتبارات دولتى، بالاترین نرخ کارآفرینى را در بین تمامى شاخه‌هاى هنر دارد. فرضیه همکارى خوانندگان با رسانه‌هاى بیگانه باید از طرف طرح‌کنندگان این فرضیه ثابت شود، نه از طرف خوانندگان. زیرا طبق اصل سى و هفتم قانون اساسى: اصل، برائت است و هیچ‌کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.

همچنین به اشتراک گذاشتن لینک دانلود آهنگ‌ها از سایت رادیو جوان در گذشته و قبل از آگاهى از ممنوعیت پخش آهنگ‌ها از این سایت، هیچ مسوولیتى را براى خوانندگان به وجود نمى‌آورد و نمی‌توان آنها را مجرم قلمداد کرد زیرا طبق اصل یکصد و شصت و نهم قانون اساسى: هیچ فعلى یا ترک فعلى به استناد قانونى که بعد از آن وضع شده است، جرم محسوب نمى‌شود. به نظر می‏رسد که وقت آن رسیده رسانه‏های داخلی‏ و مجاز قوی به حمایت از آثار مجاز داخلی‏ بپردازند.»