لزوم شناسایی عوامل انگیزهبخش توسط مدیران
بخش دوم
در بخش قبلی این مطلب (در تاریخ ۱۸ مهر)گفتیم که انگیزه کاری کارمندان برای تضمین پایداری هر شرکت تجاری بسیار مهم است و کارکنان با انگیزه به سازمان کمک می‌کنند به اهداف خود دست یابد. از این رو، مدیران باید عوامل انگیزشی را که به شدت بر کارکنان تاثیر می‌‌‌گذارد، شناسایی کنند و دستورالعمل‌‌‌هایی را برای حفظ انگیزه کارکنان ارائه دهند.
۶ مورد از ۱۲ عاملی که به انگیزه‌‌‌بخشی کارکنان در سازمان کمک می‌کنند را در بخش قبل توضیح دادیم و در این بخش، ۶ مورد بعدی را بیان خواهیم کرد.
۷) برنامه کاری انعطاف‌‌‌پذیر
ارائه فرصتی به کارکنان برای ایجاد برنامه زمانی خود یا کار کردن در ساعات کاری منعطف، راه عالی دیگری برای ایجاد انگیزه در سازمان است. ساعات کاری انعطاف‌‌‌پذیر به کارکنان اجازه می‌دهد تا نیازهای خانوادگی، تعطیلات و سایر مسوولیت‌‌‌های شخصی روزانه را بهتر برآورده کنند که معمولا برنامه‌‌‌های کاری بسته و خشک این امکان را به آنان نمی‌‌‌دهد. به‌عنوان مثال، برخی کارکنان صبح‌‌‌ها بهتر کار می‌کنند، در حالی که برخی دیگر بهترین کار خود را بعد از ظهر یا عصر انجام می‌دهند.
دادن اختیار انتخاب برنامه به کارکنان، به آنها این امکان را می‌دهد که روز کاری خود را به گونه‌‌‌ای تنظیم کنند که مطابق با اولویت‌‌‌ها و نیازهای آنها باشد و می‌تواند کارکنان را برای دستیابی به اهداف کاری روزانه خود با انگیزه نگه دارد. البته تمام این موارد باید در چارچوب نظم و قواعد سازمان باشد، به گونه‌‌‌ای که به اهداف سازمان آسیبی وارد نکند.
انعطاف‌‌‌پذیری کارکنان در محل کارشان می‌تواند به آنها کمک کند تا در مسیر شغلی با انگیزه شوند. برنامه انعطاف پذیر کاری که برنامه‌‌‌های خانوادگی، روزهای تعطیل، تعطیلات و گزینه کار در خانه را دربرمی‌گیرد، همگی مشوق‌‌‌های قدرتمندی هستند. این امتیازات را می‌توان به عنوان پاداش به کارکنانی که اهداف یا انتظارات خاصی را برآورده می‌کنند، اعطا کرد. برنامه‌‌‌ریزی انعطاف‌‌‌پذیر در کار همچنین پتانسیل استخدام کارکنان خوبی را فراهم می‌کند که به دلایل خانوادگی یا دلایل دیگر نمی‌توانند یک هفته ۴۰ ساعته را در یک دفتر کار کنند. همچنین کارکنان از اینکه می‌توانند زندگی خارج از محیط کاری داشته باشند، قدردانی می‌کنند. حمایت از آنان، می‌تواند محرک قوی برای سازمان باشد.
۸) غرور و به‌رسمیت شناختن کارکنان
بیشتر کارکنان می‌‌‌خواهند از کاری که انجام می‌دهند، به عنوان اعضای یک سازمان، احساس غرور کنند. مدیران می‌توانند یک محیط کاری ایجاد کنند که به کارکنان فرصت‌‌‌هایی برای احساس غرور از کار خود به طور منظم ارائه می‌کند که در نهایت می‌تواند انگیزه را در سازمان افزایش دهد.
بسیاری از کارکنان در گمنامی نسبی کار می‌کنند. شناخت کارکنان برای دستاوردهایی مانند به پایان رساندن یک پروژه بزرگ، رسیدن به اهداف فروش یا ارائه خدمات عالی به مشتریان، می‌تواند یک عامل انگیزشی مهم باشد. بهتر است اهداف مشخصی برای کارکنان تعیین شود تا برای رسیدن به آنها تلاش کنند و پس از رسیدن به آن اهداف، مورد توجه قرار گیرند و پاداش دریافت کنند. این پاداش می‌تواند به شکل یک بن‌‌‌کارت هدیه برای یک شام و... باشد. برخی سازمان‌ها جلساتی برگزار می‌کنند که در آن کارکنان برای کارهای خوب در مقابل همتایان خود شناخته می‌‌‌شوند. این کار می‌تواند به همه کارکنان در سازمان انگیزه دهد تا برای موفقیت تلاش کنند.
۹) ارتباطات باز
هنگامی که کارکنان احساس کنند می‌شود به صورت آشکار با سایر کارکنان و مدیریت ارتباط برقرار کرد، اغلب در محل کار انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند. احساس دوری از دیگران می‌تواند منجر به احساس انزوا شود و کارکنان را زیر سوال ببرد که آیا مدیریت به موفقیت آنها اهمیت می‌دهد یا خیر.
حصول اطمینان از وجود یک خط ارتباطی باز بین کارکنان، در همه سطوح می‌تواند به کاهش سریع مسائل کمک کند، کارکنان را تشویق کند تا هنگام مواجهه با چالش‌های کاری ارتباط برقرار کنند و با تقویت حس ارتباط، انگیزه
کارکنان را حفظ کند.
۱۰) اطلاعات کافی در مورد مسائل شرکت
به روز نگه داشتن کارکنان در مورد جدیدترین مسائل شرکت، تضمین می‌کند که آنها احساس کنند قسمتی از چیزی بزرگ‌تر از شغل روزمره خود هستند. کارکنانی که احساس می‌کنند با سازمان خود مرتبط هستند و صرفا برای حقوق گرفتن کار نمی‌‌‌کنند، بیشتر از کار خود لذت می‌‌‌برند و در حمایت از موفقیت سازمان احساس انگیزه می‌کنند. وقت گذاشتن هر هفته یا ماه برای آگاهی اعضای تیم از آخرین اطلاعات سازمان، راهی عالی برای به‌روز نگه داشتن تمام کارکنان و اطمینان از مشارکت آنها در محل کار است. البته این امر با فرهنگ سازمان ارتباط بسیار مستقیمی دارد.
۱۱) امنیت شغلی
غالبا وقتی کارکنان می‌‌‌دانند که امنیت شغلی دارند، انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند. مهم است که مدیر سازمان به طور منظم اعضای سازمان را از امنیت شغلی خود آگاه کند و بداند که آنان دارایی ارزشمندی برای شرکت هستند.
۱۲) محیط کاری مثبت
همانند فرهنگ سازمان، محیط کاری مثبت نیز می‌تواند انگیزه کارکنان را افزایش دهد. محیط کار به عوامل فیزیکی و غیر‌فیزیکی اطلاق می‌شود که مستقیما بر آن تاثیر می‌‌‌گذارند. ایجاد فضاهای باز که حواس و احساس کارکنان را جذب کند، در اختیار بودن مناطق خاصی از محل کار که مختص رفاه کارکنان است و اجازه دادن به کارکنان برای برقراری ارتباط با یکدیگر در طول روز، می‌تواند انگیزه را در یک تیم افزایش دهد.
جو سازمانی به طور عمده توسط مدیریت ایجاد و حفظ می‌شود. این تا حد زیادی شامل نحوه برخورد کارکنان با یکدیگر است و این نحوه برخورد از راس سازمان شروع می‌شود؛ آن هم توسط مدیرانی که الهام بخش هستند و لحن گفتار و برخورد را برای بقیه سازمان تعیین می‌کنند. این مدیران تاثیر قابل‌توجهی در فرهنگ کلی شرکت دارند.
