نسل Z در این نظرسنجی (که ۱۸ تا ۲۶ ساله‌‌‌ها بودند) معتقدند کارفرمایشان در کسب مهارت‌‌‌های جدیدی که برای آینده نیاز دارند، به آنها کمک می‌کند. به عنوان مثال، بیش از ۳ نفر از هر ۵نفر نیروی کار نسل Z، معتقدند کارفرما به آنها اجازه می‌دهد تفکر نقادانه، همکاری و مهارت‌‌‌های تحلیلی را در خود پرورش دهند که بسیار بیشتر از امتیازی است که بیبی‌‌‌بومرها (۵۹ تا ۷۷ ساله‌‌‌ها در نظرسنجی) داده‌‌‌اند.

با وجود حجم گسترده تحولات و ابهامات جهان امروز، منطقی است که جوانانی که دوران مدرسه خود را تمام کرده‌‌‌اند، بیش از همه نگران آینده کار باشند. البته این موضوع تا حدی هم درست است. طبق نظرسنجی مذکور، ۱۷‌درصد نیروی کار نسل Z نگران است که هوش مصنوعی تا پنج سال آینده جای آنها را بگیرد. این رقم برای بیبی بومرها فقط ۸‌درصد است. اما همین دغدغه هم با خوش‌بینی همراه است. یک‌چهارم جوانان نسل Z انتظار دارند هوش مصنوعی به آنها امکان دهد مهارت‌‌‌های جدیدی بیاموزند و فرصت‌‌‌های کاری جدیدی ایجاد کنند. جوانان می‌‌‌دانند تغییر بزرگ در راه است و خودشان را برای آن آماده کرده‌‌‌اند.

تصویر کلی ما، از نسلی است که نیاز به یادگیری را درک می‌کند و در مورد ارتقای مهارت‌‌‌های خودش بلندپرواز است. همین ویژگی‌‌‌ها نسل Z را متمایز می‌کند. این تمایز در مورد افرادی که مهارت‌‌‌های تخصصی دارند هم وجود دارد. ۷۱‌درصد افرادی که شغلشان به آموزش‌‌‌/شایستگی‌‌‌های تخصصی نیاز دارد، می‌‌‌گویند باز هم به دنبال فرصت‌‌‌هایی هستند که مهارت‌‌‌های جدید را یاد بگیرند. این رقم برای کسانی که شغلشان به آموزش تخصصی چندانی نیاز ندارد، فقط ۴۵‌درصد است.

افرادی که آموزش تخصصی دیده‌‌‌اند، سه برابر بیشتر از بقیه باور دارند که مهارت‌‌‌های موردنیاز شغلی‌‌‌‌‌‌شان در پنج سال آینده دستخوش تحولات چشمگیر خواهد شد. در محیطی که سازمان‌ها برای بقا مجبور به بازآفرینی خودشان هستند، همه کارکنان باید برای همراه شدن با این تغییرات، مجهز و توانمند باشند. حالا این وظیفه کسب و کارها، دولت‌‌‌ها، سیاستگذاران و آموزش‌‌‌دهندگان است که یک قدم به جلو بردارند و اشتیاق نیروی کار جوان‌‌‌تر را مهار کنند و به آنهایی که هنوز نمی‌توانند بر مهارت‌‌‌های خودشان تمرکز کنند، کمک کنند. یک روش انجام این کار، درست کردن دستورالعملی است که اول مهارت‌‌‌ها را اولویت قرار می‌دهد و به جای مدل سنتی استخدام و حفظ نیرو که بیشتر به سابقه کاری فرد کار دارد، بر مهارت‌‌‌ها و شایستگی‌‌‌های او تمرکز می‌کند.

ما در دنیایی زندگی می‌‌‌کنیم که همه چیز به سرعت در حال تغییر است و تکنولوژی و هوش مصنوعی، شکل محیط کاری را که تاکنون می‌‌‌شناختیم عوض می‌کند. دولت‌‌‌ها، کسب و کارها و سازمان‌هایی که به ارتقای مهارت‌‌‌های افراد کمک می‌کنند، علاوه بر کمک به موفقیت فردی، در جهت منافع خودشان و از آن مهم‌تر، نفع کل جامعه گام برمی‌‌‌دارند.