مساله این است! پاسخ مطالعه موردی هفته گذشته

سریما نازاریان

منبع: HBR

سازمان رنگ اوی یک سازمان مشاوره دولتی است و کن مدیر عامل آن است. اخیرا به نظر می‌رسد که دولتی ماندن برای سازمان هزینه‌های مالی و زمانی زیادی را به همراه داشته است و در عین حال منجر به نارضایتی کارکنان و مشتریان سازمان شده است. از طرف دیگر برخی از اعضای هیات مدیره ادعا می‌کنند که با توجه به روند بازار پیش بینی می‌شود که قیمت سهام سازمان به زودی افزایش پیدا کند، بنابراین بهتر است دولتی باقی بمانند. حال سوال این است که آیا این سازمان باید دولتی باقی بماند یا خصوصی شود؟

برای تصمیم‌گیری در مورد دولتی ماندن یا خصوصی شدن، کن علاوه بر فکر کردن در مورد چگونگی جذب نیروهای مورد نیاز برای انجام کارها، باید به شیوه نگهداری نیروهای موجود در سازمان هم دقت بکند.

خصوصی شدن با فرض اینکه سازمان رنگ اوی بتواند پول مورد نیاز را جمع‌آوری کند سناریوی خوبی است. برخی از عوامل هستند که از این راهکار حمایت می‌کنند.

همان طور که کن متوجه شده است، مدیریت تصمیمات مهم زمانی که شما درگیر مسائل دولتی نیستید، ساده‌تر است. سازمان‌های خصوصی هم مسلما نگران میزان سود آوری هستند، ولی فشاری که از طرف بخش دولتی برای گزارش‌های فصلی به رنگ اوی می‌آید، به وضوح دارد به مشتریان سازمان آسیب می‌رساند. این موضوع کم کم دارد به کارکنان هم آسیب می‌زند، آنها هم شروع به شکایت کردن از ساعات طولانی کار و خستگی کرده‌اند. تماس‌های تحلیل‌گران با مدیران استرس ایجاد می‌کنند و تمرکز آنها را از کسب و کار اصلی سازمان دور می‌کنند.

علاوه بر این، تاثیر قانون گذاری جدید و نیازمندی‌های گزارش‌دهی بر سازمانی به بزرگی رنگ اوی بسیار زیاد است. من حدس می‌زنم که هزینه دولتی ماندن برای سازمانی مانند رنگ اوی سالانه بین ۲۵۰ هزار تا یک میلیون دلار است.

قیمت سهام نیز برای سازمان مشاوره نسبتا کوچکی مانند رنگ اوی در آینده احتمالا خیلی متغیر خواهد بود که این موضوع می‌تواند ضررهای تجاری و مالی زیادی برای سازمان به همراه داشته باشد. این موضوع که بسیاری از بهترین افراد کن در آن زمان به دلیل قیمت سهام جذب آن شده‌اند، خیلی عجیب نیست. همان طور که ما می‌دانیم، تا زمانی که کارکنان احساس می‌کنند که قیمت سهام افزایش خواهد یافت، خیلی خوب هستند. ولی در صورتی که این قیمت افزایش پیدا نکند، در این صورت کارکنان به احتمال زیادی انگیزه شان را از دست خواهند داد. برای تصمیم‌گیری در مورد دولتی ماندن یا خصوصی شدن، کن علاوه بر فکر کردن در مورد چگونگی جذب نیروهای مورد نیاز برای انجام کارها، باید به شیوه نگهداری نیروهای موجود در سازمان هم دقت بکند.

در نهایت اینکه، به نظر می‌رسد تیم مدیریتی زیاد به دنبال ادغام یا تصاحب سازمان‌های دیگر نیست، به همین دلیل هم رنگ اوی در راستای استفاده از سهام به عنوان قدرت مالی در سازمان تحت فشار زیادی قرار ندارد.

اگر رنگ اوی تصمیم بگیرد که خصوصی شود، باید در عین پیش رفتن نسبت به میزان سودآوری‌اش هم اطمینان داشته باشد. سازمان باید چند صد میلیون دلار در همان ابتدای کار سرمایه جذب کند و این کار مسلما سود پول زیادی به همراه دارد که سازمان باید آن را بپردازد. اگر سودآوری سازمان از این هزینه بالاتر باشد، در این صورت این تفاوت مستقیما به جیب شرکا یا صاحبان سهام خصوصی سازمان می‌رود. ولی اگر سودی وجود ندارد یا این میزان کمتر از میزان سود سرمایه اولیه در طول زمان است، در این صورت خصوصی شدن فشار زیادی به سازمان وارد خواهد آورد. تحلیل‌گران می‌توانند در صورت دیدن عملکرد ضعیف عصبانی شوند و کن هم ظاهرا در این مورد نگران به نظر می‌رسد. ولی صاحبان سهام در بخش خصوصی به سادگی می‌توانند شما را از کار برکنار کنند.

آخرین عامل تصمیم‌گیری در این میان هیات مدیره سازمان است. من فکر می‌کنم که هیات مدیره سازمان در صورتی که خصوصی شدن از هر دو جنبه اقتصادی و تجاری به سود سازمان باشد، از این تصمیم حمایت خواهند کرد. اعضای این هیات وظیفه انجام کارهایی را دارند که به سود سهامداران است و کن به سادگی می‌تواند با تکیه بر تغییرپذیری بازار و صنعت به آنها نشان دهد که خصوصی شدن به سود سهامداران است. در صورتی که کن این کار را بکند، در این صورت نانسی که به عنوان یکی از اعضای این هیات مخالف خصوصی شدن است، دیگر نمی‌تواند با این تصمیم مخالفت کند.

سازمان مشاوره رنگ اوی بدون شک هنوز هم می‌تواند به عنوان یک سازمان دولتی به کار ادامه دهد و کن و مت برای گرفتن تصمیم نهایی نیازمند اجرای برخی مدل‌های اقتصادی و تشکیل لیست‌های مزایا و معایب هستند. ولی اگر من جای آنها بودم، سعی می‌کردم که هر چه زودتر سازمان را خصوصی کنم.