تیم براون

مترجم: سیمین راد

ابزارهای خوب و توسعه‌یافته‌ای در اختیار داریم تا بتوانیم به مسائل اجتماعی بپردازیم. این ابزارها به تحلیل اندیشمندانه و ابداع فنی متکی هستند، اما به نظر می‌رسد چیزی از جعبه ابزار کارمان گم شده است. بنا به سبقه کاری‌مان، تاکنون به نوآوری در «طراحی» فکر نکرده‌ایم و آن را در مسائل اجتماعی به کار نگرفته‌ایم. طراحی فرآیندی است که با جست و جو برای انتخاب‌های جدید و راه‌حل‌های بدیل معادل است. فکر کردن به طراحی را می‌توان طرح کرد و به‌طور فزاینده‌ای در راستای بهبود ایده‌های موجود به کار گرفت. مثلا، چگونه خدمات عرضه می‌شود؟ یا چگونه یک محصول کار می‌کند؟ این ایده می‌تواند به‌طور ریشه‌ای در راستای خلق راه‌حل‌های نو به کار رود؛ آن راه حل‌هایی که نیازهای مردم را به شیوه‌هایی کاملا جدید برآورده می‌سازد.

مارک کوسکا، بنیانگذار شرکت سیف‌پوینت، به دنبال کاهش سرایت بیمارهای بود که با خون و خونریزی مرتبطند؛ مثلا، بیماری‌هایی که از طریق استفاده دوباره از سرنگ‌ها منتقل می‌شدند. او می‌توانست جهت آموزش‌دادن به استفاده‌کنندگان از سرنگ‌های آلوده، خطرات استفاده از این سرنگ‌ها را خاطرنشان کند. او می‌توانست برای استفاده از کالاهای بهداشتی و پزشکی، بسته‌بندی‌ها و ارتباطات بهتری را طراحی کند. این رویکرد می‌تواند بسیار ثمربخش باشد. او در عوض تلاش کرد تا سرنگ کاملا جدیدی طراحی کند. این سرنگ خودش باید بتواند خودش را از کار بیندازد و پس از نخستین استفاده خراب شود. این طراحی جالب این توانایی را دارد تا باعث کاهش بیش از ۷ میلیارد تزریق غیرمطمئن و ناسالم در هر سال شود.

پس می‌توانیم به طراحی فکر کنیم. طراحی، رویکردی نوین به نوآوری است. این رویکرد تاکنون مد نظر سازمان‌های توسعه و تحقیقات فنی نبوده است. این رویکرد می‌تواند توسط اشخاص بسیاری به کار گرفته شود؛ برای مثال، تولید محصولات جدید، ارائه خدمات نوین، طراحی دوباره فرآیندهای کسب و کار، ساختن علائم تجاری نو و بهبود بخشیدن به ارتباطات.

برای فکر کردن به طراحی ابتدا باید به نوآوری فکر کرد. این رویکرد می‌تواند به پیشبرد چارچوب‌های تحقیق و پژوهش کمک کند. در نتیجه باید گفت که نوآوری در طراحی سبب می‌شود که حتی درباره نیازهای برآورده‌نشده مردم نیز فکر کنیم. این رویکرد تضمین می‌کند که راه حل‌های اقتصادی برای مسائل اجتماعی در نیازها و امیال اجتماع ریشه دارند.

چطور این رویکرد را اتخاذ کنیم؟

(۱) پرسیدن یک سوال خوب: مهم‌ترین پیش‌شرط برای داشتن یک ایده خوب، یک سوال خوب است. وقتی با بیماری‌های اجتماعی مواجه می‌شویم، اگر صرفا همان پرسش‌های قدیمی و همیشگی را از خودمان بپرسیم و انتظار شنیدن پاسخ‌های متفاوت را داشته باشیم، محکوم به شکست هستیم. بزرگ‌ترین کارآفرین‌ها و حل‌کنندگان خلاق مسائل و مشکلات (اجتماعی یا غیر از آن) توانایی طرح‌کردن پرسش‌های حیرت‌آور و سرشار از بصیرت را دارند.

برای نمونه، دکتر جی. وندکاتاسومی (دکتر وی)، بنیانگذار سیستم عظیم آرویند آی کر (که محافظ‌های با کیفیت برای چشم می‌سازد و محصولاتش برای مشتریان با درآمد پایین در دسترس است)، این پرسش را مطرح می‌کند: «چرا اصول شرکت مک‌دونالد نمی‌تواند برای شرکت محافظ چشم به کار گرفته شوند؟» طرح‌کردن این پرسش دکتر کاتاسومی را به سوی ایده‌هایی خلاقانه درباره محافظ موثر و با کیفیت سوق داد؛ محافظ‌هایی که تاثیری عظیم و بیان‌نشدنی بر زندگی‌های هزاران هزار انسان فقیر در آفریقای جنوبی داشت.

(۲) نزدیک‌شدن به زندگی‌های اشخاصی که سعی می‌کنید به آن‌ها خدمت کنید: نیازهای این افراد را درک کنید و از طرح فرضیه‌هایی درباره آن‌چه ممکن است نیاز داشته باشند خودداری کنید. همه نوآوری‌های موفق الزامات و اقتضائات خاصی دارند. برای نمونه می‌توان به این سه نکته توجه کرد: الف) مطلوب‌بودن (آنچه مردم نیاز دارند)، ب) امکان‌پذیر بودن (آنچه تکنولوژی می‌تواند انجام دهد) و پ) قابل زیست بودن (آن‌چه تحمل‌شدنی یا سودده است).

پس فکر کردن به طراحی با توانایی‌های فنی آغاز نمی‌شود. این رویکرد با نیازهای مردم آغاز می‌شود. این ایده، بهترین فرصت‌های ممکن برای خلق ارزش و تاثیر اجتماعی برای مردم را به بار می‌آورد.

(۳) فکر کنید و بیاموزید: از الگوها و نمونه‌های اولیه استفاده کنید. گمانه‌زنی نکنید. به این ترتیب، می‌توانید درباره قابل زیست بودن ایده‌ها چیزهای نو یاد بگیرید و آنها را به سوی راه حل‌های مناسب‌تر رشد دهید. ابتدا با ایده‌های ساده شروع کنید. زود سراغ ساختارهای اقتصادی نروید. به این ترتیب، می‌توانید از این آزمون‌ها و تجربه‌ها بیاموزید و ایده‌ها را به‌سرعت تکرار کنید.

(۴) کل سیستم کسب و کار را به‌منزله فرصتی برای طراحی ببینید: ممکن است محصولات و خدمات شما هسته مرکزی نیازهای انسان‌های فقیر باشند. اغلب اوقات، زیربناهای توزیع و ارتباطات، بازاریابی و خدمات پشتیبانی و الگوهای کسب و کار به خوبی رشد و توسعه می‌یابند و بیشترین توانایی برای نوآوری را عرضه می‌کنند.

(۵) به هیچ کسی ماهی ندهید، به او ماهیگیری یاد بدهید: فکر کردن به طراحی به معنای آخرین راه حل برای کسب سود و منفعت نیست. ما فهمیدیم که طراحی ابزارهای موثر برای دیگران می‌تواند تاثیری عمیق و مهم بر جا بگذارد. البته همه سازمان‌ها به طراحان شایسته دسترسی ندارند. در حقیقت، طراحان بسیار کمی وجود دارند که بر چالش‌های موجود در بخش اجتماعی متمرکز باشند.

پس می‌توانیم این‌طور نتیجه بگیریم که با وجود تنوع چالش‌های اجتماعی پیش رو (چالش‌هایی همچون تغییر آب و هوا، شکست سیستم‌های آموزشی، مسائل خوراک و پوشاک، بیماری‌های مسری و همه‌گیر، مسائل مرتبط با منابع انرژی) باید از هر رویکردی که در جعبه ابزارمان داریم، استفاده کنیم تا در نتیجه بتوانیم راه‌حل‌های جدیدی برای بهبود وضعیت اجتماعی جهان بیابیم.