آنچه شما را به یک مدیر بد، خوب یا عالی تبدیل می‌کند

مترجم: الهام علائی «مدیران بد، وظایف کارمندان را برای آنها بازگو می‌کنند؛ مدیران خوب، لزوم اجرای امور را برای کارمندان شرح می‌دهند؛ اما مدیران عالی، از مشارکت کارمندان در تصمیم‌گیری و گسترش کار استفاده می‌کنند». از نظر مدیران، احتمالا این ایده زیاده‌روی محسوب می‌شود، اما به باور من شروع بسیار خوبی است. به‌عنوان نمونه، سیاست مدیریتی شرکت تویوتا براساس تشویق مدیران به سوی «عالی شدن» است. مدیران بد با فریاد حرف می‌زنند؛ آنها با لحن آمرانه و بدون ارائه دلیل به کارمندان می‌گویند که چه کاری را باید انجام دهند. من در مدت ۲ سال آغازین کارم در شرکت جنرال‌موتورز، اغلب شاهد چنین روش مدیریتی بودم که موجب ناکارآمدی بسیاری نیز می‌شد.

متاسفانه در هر محیط کاری، مدیران کنترل‌گر و سلطه‌جویی وجود دارند که می‌خواهند کارمندان مطابق میل و سلیقه آنها فکر کنند و حرف بزنند؛ آنها در بیشتر موارد، خواسته‌های خود را به صورت کاملا شفاف و گاهی اوقات به روش‌هایی زیرکانه بیان می‌کنند.

شکایت کارگران خط تولید شرکت جنرال موتورز از این بود که آنها را به‌دلیل توان جسمی‌شان استخدام کرده‌اند و به افکار آنها اهمیتی داده نمی‌شود، همچنین علت نارضایتی پزشکان متخصص بیمارستان‌ها این است که باید فقط آنچه را که از آنها خواسته می‌شود، انجام دهند. مسلم است که این روش نمی‌تواند موجب پیشرفت در حوزه کیفیت و پویایی یا ارائه خدمات مطلوب به مشتری شود.

یکی از دوستانم که در مجتمعی مرتفع زندگی می‌کند، ماجرایی را در ارتباط با این مساله برای من نقل کرد. در مجتمع آنها یک سالن ورزشی وجود داشت که مدیر آن از کارمندانش خواسته بود تا درب سالن را فعلا باز بگذارند. برای سال‌ها همچنان درب سالن ورزشی باز بود و هیچ‌یک از ساکنان، خواهان حفظ حریم خصوصی و بستن درب نشدند. هنگامی که دوستم از یکی از کارمندان، علت باز بودن همیشگی درب را پرسیده بود، پاسخ او این بود: «نمی‌دانم، مدیر از ما خواسته که این کار را انجام دهیم».

اینکه بدون ارائه دلیل از دیگران بخواهیم دستورات ما را اجرا کنند، توهین‌آمیز است. در نمونه مذکور، احتمالا دلیل مناسبی برای اینکه اکنون باید درب بسته باشد، وجود داشته اما توضیحی در مورد آن داده نشده است. اگر مدیران تنها چند دقیقه از زمان خود را به ارائه دلیل اختصاص دهند، کارمندان احساس بهتری نسبت به خود و کارشان خواهند داشت. در صورتی که کارمندان از مطرح کردن نظرات خود هراس داشته باشند، قادر به ارائه خدمات مطلوب نخواهند بود.

همانطور که اشاره شد، یک مدیر خوب دلیل سخنانش را برای کارمندان شرح می‌دهد و اگر این دلیل قانع کننده نباشد، آنها را وادار به اجرای سلیقه شخصی خود نمی‌کند. اما یک مدیر عالی برای یافتن راه‌حل مشکلات با کارمندان مشورت می‌کند زیرا ممکن است هنگام مواجه شدن با یک مساله، ایده‌های بهتری به ذهن کارمندان خطور کند. به علاوه، در صورت استفاده از ایده خلاقانه آنها در تصمیم‌گیری‌های سازمان، حس لذت بخش مالکیت آن ایده را تجربه می‌کنند.

در مدت زمان فعالیتم در شرکت جنرال‌موتورز، ۲ نفر از بهترین مدیران کارخانه به ما آموختند که مدیران خوب بایدهمیشه لزوم اجرای امور را برای کارمندان شرح دهند و تا جایی که ممکن است با لحن دستوری با آنها صحبت نکنند. به‌طور مثال، تفاوت بسیاری میان این دو عبارت وجود دارد:

«تو باید از دستکش ایمنی استفاده کنی، چون من رئیس هستم و این‌گونه تشخیص می‌دهم.»

«شما باید از دستکش ایمنی استفاده کنید، زیرا برای امنیتتان لازم است و ما نمی‌خواهیم آسیبی به شما وارد شود، حتی اگر نظر شما این باشد که خطر اندکی وجود دارد.»

بنابراین به باور من، مدیران بد دستور می‌دهند، مدیران خوب دلیل گفته‌هایشان را شرح می‌دهند و مدیران عالی فراتر از این عمل می‌کنند؛ آنها از مشارکت کارمندان در مسائل سازمان بهره می‌برند. همیشه این احتمال وجود دارد که یکی از کارمندان، پیشنهاد متفاوت و مفیدی ارائه دهد و این امر تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که از ایده‌های آنها در تصمیم‌گیری‌ها استفاده شود.

به گمان من در ۹۰ درصد محیط‌های کار، مدیران حتی اگر دلیل اجرای امور را برای کارمندان شرح دهند نیز نباید وظایفشان را به آنها دیکته کنند. مدیران عالی از کارمندان در برنامه‌های کاری‌شان استفاده می‌کنند و آنها را در پیشرفت‌های جاری شرکت می‌دهند. مطابق آموخته‌های من از کارمندان تویوتا و کتاب‌های تایچی‌اونو، روال کار نباید از بالا به کارمندان تحمیل شود، بلکه باید با کمک خلاقیت خودشان شکل بگیرد.

اجرای چنین ذهنیتی، نیازمند مدیرانی است که خودخواهی و عادت‌های قدیمی‌شان در ارتباط با اعمال نظرات شخصی را کنار بگذارند. مسلم است که مدیران به‌تنهایی نمی‌توانند راهکارهای همه مسائل را بیابند بنابراین به جای دیکته کردن نظرات خود در راستای چگونگی اجرای امور و انتظار پذیرش و اطاعت این نظرات، باید در این رابطه با کارمندان همکاری و مشورت کنند همچنین باید نظر کارمندان را در راستای بهبود محیط کار از آنها جویا شوند.

همواره در نظر داشته باشید که کارمندان شما سزاوار احترام هستند. آنها شایستگی دارند مدیرانی عالی داشته باشند؛ بتوانند برای کمک به موفقیت سازمان، با یکدیگر همکاری کنند و بهترین گزینه‌های ممکن را به مشتریان ارائه دهند.