در حالی که بسیاری از شرکتها، از جمله والمارت، خواستار بازگشت کارکنان به محل کار شدهاند، دو گزارش جدید بر احتمال تغییر شغل مدیران ارشد به خاطر این درخواست، تاکید دارد. طبق یافتههای این تحقیقات، با اعمال سیاستهای بازگشت به دفاتر کار، این احتمال وجود دارد که بسیاری از مدیران ارشد به دنبال یافتن شغل تازهای برآیند. احتمال اینکه مدیرانی که مسوول اجرای سیاستهای بازگشت به محل کار هستند، بهدلیل همین سیاستها، خودشان شرکت را ترک کنند بیشتر از بقیه کارکنان است. این یافته تحقیقات تازهای است که مدیران عامل را غافلگیر میکند، چرا که آنها نگران این بودند که کارکنان جوانتر در برابر بازگشت به دفتر کار مقاومت کنند.
فرض کنید یکی از دوستان نزدیکتان در محل کار به شما میگوید که گزارشهای مالی را جعل کرده و از قِبل آن کلی پول به جیب زده است. شما سر دوراهی سختی قرار میگیرید: میتوانید مدیرتان را از تخلف او آگاه کنید یا میتوانید به دوست خود وفادار بمانید و سکوت کنید. کدامشان به لحاظ اخلاقی عادلانه است؟ جوابش ساده نیست. «آیک سیلور»، استادیار بازاریابی در دانشکده کلاگ میگوید: «در تحقیقات اخلاقی، دیدگاه کلاسیک این است که وفاداری و اخلاقمداری با هم گره خوردهاند.» اما طبق تحقیقات جدید، افشاگران باید بین این دو یکی را انتخاب کنند: «آیا میخواهید به عنوان یک دوست وفادار دیده شوید یا عضو اخلاقمدار جامعه؟» جالب اینجاست که هر دو هدف ارزشمند هستند.
گوگل سالهاست که یکی از بهترین مکانها برای کار شناخته میشود. ساختمانهای بزرگ آنها و امکانات فراوان تفریحی مانند باشگاه و پارک و ساحل باعث شده است که هرسال در مجلات مختلف از چیدمان محیط کار و فرآیندهای مدیریتی برای کسب بیشترین آرامش و ظهور بیشترین خلاقیت یاد شود. با این حال، بازدید من از این محیط، چنین حسی را القا نکرد. در حال قدم زدن در جنگلهای سرخچوب در کنار «براندن اسپراگ» بودم. براندن یک مهندس نرمافزار ۲۹ ساله است که شباهت بسیاری به بازیگر معروف، داستین هافمن دارد (البته برای شباهت کامل، لازم بود که موهایش را بلندتر کند و صبحها بدنسازی برود).
اگرچه دیجیتالی شدن همه چیز موجب شده تا حجم اطلاعاتی که به سمت ما سرازیر میشوند، افزایش قابلتوجهی پیدا کنند و از نظر کمیت ارتقا یابند، اما به همان اندازه باعث شدهاند ما از اندیشههای عمیق و متمرکز شدن بر افکارمان دور شویم و کیفیت افکارمان به میزان زیادی کاهش یابد.
نویسنده: Gloria St. Martin-Lowry
مترجم: منا اختیاری
ماهیت مدیریت میانی، یعنی درک چشمانداز وسیعتر بخش رهبری ارشد سازمان و تبدیل آن به دستورالعمل قابل اجرایی که اعضای تیم بتوانند از آن استفاده کنند. این کار نیازمند حفظ تعادل ظریفی است که شما میتوانید با طی مراحلی به آن دست یابید و به مدیر میانی قدرتمندی تبدیل شوید.
۳۰ ژانویه امسال، برندگان جوایز شهردار جهانی سال ۲۰۲۳ مشخص شدند. پروژه شهردار جهانی در سال ۲۰۰۴ توسط بنیاد شهرداران شهری (The City Mayors Foundation) به منظور کشف، شناساندن و بزرگداشت شهرداران استثنایی از سراسر دنیا کلید خورد. این پروژه هرگز به دنبال انتخاب بهترین شهردار جهان نبوده و اساسا آن را تلاشی بیهوده میداند، زیرا کلانشهرها، شهرهای کوچک، شهرهای در حال صلح یا نواحی جنگزده، شهرهای اعیاننشین و شهرهای در حال ستیز و تعارض و... هر کدام به شهردارانی با ذهنیتها و کیفیتهای متفاوت نیاز دارند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم در هر سازمانی یکسری کلیشهها و تفکرات قالبی وجود دارد که در برخی موارد بسیار آزاردهنده و منفی هستند. نمونههای شناختهشده کلیشهها و تفکرات قالبی رایج در سازمانها عبارتند از: نژادپرستی، نگاههای جنسیتی، تفکرات مبتنی بر قومیتگرایی و مذهب و شکاف بین نسلها. در واقع بخش عمده کلیشهها و تفکرات قالبی، ریشه در پیشقضاوتها و تبعیضهایی دارند که خواسته یا ناخواسته در میان برخی مدیران و کارکنان رواج دارند و باعث میشوند آنها در برخورد با دیگران دچار سوگیری و رفتارهای تبعیضآمیز شوند. متاسفانه، این کلیشهها و تفکرات قالبی منفی که ریشه در سوءبرداشتها و تفکرات نادرست و تجربیات منفی گذشته دارند بهآسانی قابل محوشدن نیستند و از ماندگاری بالایی در سازمانها برخوردارند.
حساسیت من به خدمات درمانی در بنگلادش، با بیماری آپاندیس مادرم شروع شد. سال ۲۰۱۱ بود و من از خانهام در نیویورک، به داکا، پایتخت بنگلادش آمده بودم تا در جشن عروسی یکی از بستگانم شرکت کنم. وقتی مادرم گفت که در پهلویش درد شدیدی دارد، به همراه خانواده او را به بیمارستان بردیم. اما خدمات درمانی که او دریافت کرد و خدماتی که شاهد بودیم بیماران دیگر دریافت میکردند (یا نمیکردند) افتضاح بود. باید دنبال پزشکها میدویدیم تا او را معاینه کنند و تقریبا هیچکدامشان جواب سرراستی به ما نمیدادند. اسکنها و آزمایشها کلی زمان میبرد، خدمات پرستاری بسیار ضعیف بود و از همه وحشتناکتر اینکه عمل جراحیاش بسیار دیر انجام شد و ناموفق بود. در نهایت، بعد از اینکه شرایط مادرم بدتر شد، او را به بانکوک بردیم و در آنجا پزشکان برای بار دوم او را جراحی کردند. یک سال بعد، به دلیل عوارض ناشی از عمل اول، برای بار سوم در ویرجینیا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
حفظ روحیه بالای کارکنان طی یک تغییر عمده همچون ادغام یا تملیک کار دشواری است. کارکنان اغلب بهعنوان مهمترین دارایی یک شرکت شناخته میشوند و واکنش آنها به تغییر میتواند تاثیر ملموسی بر موفقیت هر فرآیند ادغامی داشته باشد. طبق گزارش سال ۲۰۲۰ شرکت مشاوره EY، معمولا ۴۷درصد از کارکنان یک شرکت ظرف یک سال پس از ادغام یا تملیک، آن شرکت را ترک میکنند و ۷۵درصد هم در سه سال اول جدا میشوند. همچنین موسسه گالوپ دریافته است که کارکنان بسیار بااستعداد که در این گذار بهخوبی به کار گرفته نمیشوند، بهطور معمول اولین کسانی هستند که استعفا میدهند. مدیرانی که پس از ادغام یا تملیک تاثیر این تغییرات بر کارکنان خود را در نظر نمیگیرند، شانس موفقیت خود را محدود میکنند.
در بخشهای قبل، تکنیکهای افزایش گزینههای مختلف را برای حل مشکلی که طرف مقابل گفتوگوی شما دچار چالش شده، معرفی کردیم. حالا میخواهیم ببینیم چطور این گزینهها را ارائه کنیم.
«لورنس لیو»، مدیر نوآوری هوش مصنوعی سنگاپور میگوید: «هوش مصنوعی جای شما را نمیگیرد. جای شما را کسی میگیرد که از هوش مصنوعی استفاده میکند تا عملکرد بالاتری داشته باشد.»
همه ما ممکن است در مقطعی از زندگی نسبت به شغلمان احساس بیانگیزگی کنیم. هر روز به محل کار میرویم، کارمان را انجام میدهیم اما از آن لذت نمیبریم. خودمان را از کار جدا میکنیم. برایش انرژی نمیگذاریم. جسممان آنجاست اما روحمان نه. حس میکنیم دیگر زنده نیستیم. درست مثل زامبیها، در حال حرکت اما مرده. این اتفاق ممکن است در هر سطحی بیفتد، از کارکنان گرفته تا مدیران ارشد. اکثر مقالات و توصیهها در رابطه با رفع بیانگیزگی، خطاب به مدیران و سازمانها هستند. کمتر مقالهای یافت میشود که به کارکنان یاد داده باشد چطور بر حس بیانگیزگی غلبه کنند.