دنیای اقتصاد- مبتکر «باغ‌شهر» یک کشاورز انگلیسی است که ۱۰۹ سال پیش برای ایجاد مجموعه‌هایی ترکیبی شامل کار و سکونت، پیشنهاد احداث آن را در خارج از حومه شهرهای اصلی، به بخش خصوصی ارائه کرد. وی۱۰ ضابطه برای باغ‌شهر تعریف کرده که مهم‌ترین آنها اجرای طرح بدون حضور دولت و رعایت فاصله حداقل ۵۰ کیلومتری با شهر مبدا است. همچنین رمز ماندگاری باغ‌شهرها نیز استقلال ساکنان از طریق ایجاد فرصت‌های شغلی در این مناطق اعلام شده است. باغ‌شهر باید ۷۵۰ مترمربع زمین به هر نفر اختصاص دهد. آیا طرح مدنظر رییس‌جمهور این شرایط را دارد؟ «دنیای‌اقتصاد» تجربه انگلیسی احداث «باغ‌شهر» را بررسی می‌کند

۱۰ توصیه از مبتکر «باغ‌شهر»

باغ‌شهر اگر دولتی باشد، شکست می‌خورد

باغ‌شهر باید از شهر اصلی دور و مستقل باشد

ابنزر هاوارد سرانه باغ‌شهر برای هر نفر را ۷۵۰ مترمربع درنظر گرفته در حالی که در طرح ایرانی، ۲۵۰ مترمربع تعیین شده است

محسن رنجبر

«باغ‌شهر» ابتکار ۱۰۹ سال پیش یک کشاورز انگلیسی است که برای جلوگیری از مهاجرت کشاورزان به شهرها که به دلیل کمبود مسکن در روستاها اتفاق می‌افتاد و همچنین برای خلاص کردن کارگران از شهرهای کثیف و شلوغ، بدون حضور و نقش دولت انگلیس به اجرا درآمد.

«ابنزر هاوارد» که برخی او را معمار یا شهرساز معروف می‌دانند، فاقد تحصیلات آکادمیک بود، اما زمانی که ایده باغ‌شهر را مطرح کرد توانست بخش خصوصی را به احداث دو باغ‌شهر در اطراف لندن متقاعد کند طوری که فقط یکی از آنها به خاطر رعایت کامل ۱۰ ویژگی ارائه شده از سوی هاوارد، توانست به شهرت جهانی دست پیدا کند. مبتکر باغ‌‌شهر اولین شرط ایجاد چنین مجموعه شهری را رعایت حداقل ۵۰ کیلومتر فاصله از شهر اصلی عنوان می‌کند و در عین حال بر استقلال کامل باغ‌شهر به شکلی که کار و سکونت توام برای ساکنان برقرار باشد، تاکید کرده است. باغ‌شهر طبق تعریف انگلیسی آن باید توسط کمربند سبز احاطه شود و ۷۵۰ متر مربع زمین در اختیار هر عضو خانواده قرار دهد.

همچنین شرط بقای باغ‌شهر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی - بدون حضور دولت- عنوان شده به گونه‌ای که زمین‌ها ابتدا توسط شرکت تاسیس‌کننده باغ‌شهر خریداری و سپس به صورت اجاره‌داری به ساکنان واگذار شود.

این طرح ظاهرا قرار است با تغییراتی در محتوا در ایران به اجرا دربیاید. در طرح ایرانی باغ‌شهر، برای هر خانوار ۱۰۰۰ متر زمین درنظر گرفته شده که سرانه باغ‌شهر برای هر نفر را ۲۵۰ مترمربع تعیین می‌کند. از سوی دیگر، اعلام باغ‌شهر از زبان رییس‌جمهور به این معنی است که طرح تحت مدیریت اجرایی دولت شکل خواهد گرفت. همچنین باغ‌شهر ایرانی با وضعیت کنونی نمی‌توانند اشتغال ساکنان را تامین کنند که این مهم‌ترین چالش طرح در مقایسه با نسخه اصلی آن محسوب می‌شود.

باغ‌شهر برای مردمان شاد

«باغ‌شهر، شهری است که طراحی شده تا برای ساکنانش زندگی و شرایط کاری سالمی فراهم کند. اندازه آن باید تنها به قدری که برای بسط کامل حیات اجتماعی کافی است، بزرگ باشد. کمربندی روستایی، باغ‌شهر را درون خود می‌گیرد. زمین‌های آن املاک عمومی‌اند یا توسط یک تراست، به نمایندگی از جامعه ساکنان آن اداره می‌شوند.» این توصیفی از باغ‌شهر است که ابنزر هاوارد (۱۹۲۸-۱۸۵۰)، ۱۰۹ سال پیش تحت تاثیر دید‌گاهی آرمان‌شهر‌گرایانه درباره شهر‌های آینده و با اثر‌گیری از اندیشه‌های سوسیالیستی ارائه داد؛ هر چند برخی معتقدند که او سوسیالیست نبوده و نقش مهمی برای دولت مرکزی در این میان در نظر نمی‌گرفته است. فلسفه باغ‌شهر، شیوه‌ای از برنامه‌ریزی شهری است که در سال ۱۸۹۸ توسط هاوارد در انگلستان پایه‌گذاری شد. هدف این بود که باغ‌شهر‌ها مناطقی مستقل و خود‌کفا باشند که نقشه‌شان از قبل کشیده شده و مزایای شهر و روستا را با هم در خود داشته باشند، زمان لازم برای رفت‌و‌آمد میان خانه و محل کار در آنها اندک باشد، اشتغال محلی در آنها بالا باشد، از آب‌و‌هوایی مطبوع برخوردار باشند، «کمر‌بند‌های سبز» (پارک‌ها) احاطه‌شان کنند و مناطق مسکونی، صنعتی و کشاورزی متناسبی را در خود داشته باشند و به قول خود هاوارد، «مردمانی شاد» در آنها زندگی کنند و در عین حال با ساخت آنها از طبیعت محافظت ‌شود.

هاوارد می‌گوید که هدف از ساخت باغ‌شهر‌ها حفظ «ترکیبی سالم، طبیعی و اقتصادی از زندگی شهری و روستایی» از طریق آمیزه‌ای از کار و تفریح است. این گفته‌های هاوارد، آرمان او را که بنیاد‌گذاری ارتباطی هماهنگ میان ماشین و باغ است، باز‌تاب می‌دهد. «قرار بر این است که از جامعه انسانی و زیبایی طبیعت در کنار هم لذت ببریم.»

باغ‌شهر خوشه‌ای

هاوارد، پسر مغازه‌داری که در فور‌استریت لندن به دنیا آمده بود، در ۴۸ سالگی (۱۸۹۸) کتاب خود با نام «فردا: راهی صلح‌آمیز به سوی اصلاحی واقعی» را نوشت و این کتاب سپس در سال ۱۹۰۲ دوباره با عنوان «باغ‌شهر‌های فردا»

(Garden cities of tomorrow) منتشر شد. صورت آرمانی باغ‌شهر هاوارد، ۳۲ هزار نفر را در زمینی به مساحت ۲۴۰۰ هکتار در خود جای می‌داد و در الگویی از دوایر هم‌مرکز با پارک‌های عمومی، امکانات تفریحی و شش بلوار با عرض ۳۷ متر که همچون شعاع‌های این دوایر در مرکز آنها به هم می‌رسند، ساخته می‌شد. قرار بود که باغ‌شهر مستقل باشد و هنگامی که تعداد افراد ساکن در آن به حداکثر ظرفیت خود می‌رسد، باغ‌شهر دیگری در همان نزدیکی ساخته شود. از نگاه او باغ‌شهر بهترین آمیزه میان شهر و طبیعت است.

باغ‌شهر‌ها تا اندازه زیادی مستقل‌اند، شهروندانی که منافع اقتصادی در آنها دارند، مدیریت‌شان می‌کنند و منابع مالی لازم برای اداره آنها از اجاره زمین بر پایه مدل هنری جورج که در کتاب «پیشرفت و فقر» شرحش داده بود، تامین می‌شود. رکن اصلی برنامه هاوارد به لحاظ مالی این است که کل زمین باغ‌شهر از قبل خریده می‌شود و از این رو افزایش ارزش این ملک که در اثر رشد آن ایجاد می‌شود، نصیب خود این منطقه خواهد شد. هاوارد خوشه‌ای از چند باغ‌شهر را به صورت اقماری از یک شهر مرکزی ۵۰ هزار نفری مجسم کرده بود که جاده و راه‌آهن آنها را به یکدیگر پیوند می‌دهند. به باور او مردم اعتقاد دارند که جمعیت زیاد از حد شهر‌ها و وخامت روز‌افزون شرایط زندگی در آنها یکی از مشکلات بزرگ روز‌گارشان است. صنعتی شدن شهر‌ها، جمعیت را با وعده دستمزد‌های بیشتر و فرصت‌های بهتر کار و فعالیت‌های اجتماعی به درون آنها رانده بود. شهر‌ها بسیار شلوغ شده بودند، اجاره‌ها و قیمت‌ها در آنها بالا رفته بود و عرضه مسکن و آب آنها کفاف جمعیت‌شان را نمی‌داد. ویژگی شهر‌ها شده بود شلوغی و آلودگی صنعتی همراه با کمبود آب، سیستم ضعیف دفع فاضلاب، فقر و شرایط نا‌سالم زندگی که به بیماری‌های زیادی می‌انجامید. در سوی دیگر این داستان، روستا‌ها و زمین‌های کشاورزی از جمعیت قوی‌بنیه خود خالی می‌شدند. کمبود فضای مسکونی مناسب زندگی برای کارگران کشاورز و زوال این جوامع کشاورزی فشار را بر آنها زیاد کرده بود و به سوی شهر‌ها و شهرک‌ها رانده بود. در برداشت هاوارد از باغ‌شهر، شهر و روستا با یکدیگر ترکیب می‌شدند تا برای طبقه کار‌گری که مجبور بود یا در زمین‌های کشاورزی روستا یا در «شهر‌های شلوغ و بیمار» کار کند، گزینه‌ای دیگر نیز فراهم آید.

تکیه بر سرمایه ثروتمندان

هاوارد «انجمن باغ‌شهر‌ها» را پایه‌گذاری کرد که بعد به «انجمن برنامه‌ریزی شهر و روستا» (TCPA) تغییر نام داد و در سال ۱۸۹۹ شرکت «نخستین باغ‌شهر» را برای ساخت باغ‌شهر لچ‌ورث تاسیس کرد. او کوشید که ساز‌مان‌های تعاونی کار‌گری را نیز که بیش از دو میلیون عضو داشتند، در برنامه خود وارد کند، اما نتوانست از پشتیبانی مالی آنها بهره‌مند شود. لذا مجبور شد برای تامین مالی برنامه خود، بر سرمایه‌گذاران ثروتمند «نخستین باغ‌شهر» تکیه کند و وادار شد که تغییراتی را در برنامه‌اش بپذیرد، از جمله این که طرح مالکیت تعاونی و افزایش اجاره‌های کوتاه‌مدت را از برنامه‌اش حذف کرد.

در سال ۱۹۰۴ طراحی نقشه اولین باغ‌شهر که قرار بود در لچ‌ورث، منطقه‌ای در ۵۰ کیلومتری لندن ساخته شود، به معمار برجسته، ریموند آنوین و شریکش، بری پارکر واگذار شد. این دو نقشه شهر را در مرکز لچ‌ورث کشیدند و کمر‌بند سبز کشاورزی بزرگی را نیز که از نگاه هاوارد باید آن را احاطه می‌کرد، برایش در نظر گرفتند. آنوین و پارکر این باور هاوارد را می‌پذیرفتند که کارگران سزاوار آن‌اند که خانه‌هایی بهتر و ارزان‌تر داشته باشند. لچ‌ورث اندک‌اندک ساکنان بیشتری را به سوی خود کشید، چون می‌توانست تولید‌کنندگان را به میانجی مالیات‌های اندک، اجاره‌های پایین و فضای بیشتر به سوی خود جلب کند. با وجود تلاش‌های هاوارد، قیمت خانه‌های این باغ‌شهر در اندازه‌ای نماند که کار‌گران یقه‌آبی توان زندگی در آنها را داشته باشند. جمعیت ساکن در این شهر عمدتا کار‌گران ماهر طبقه متوسط بودند. بعد از یک دهه، شرکت «نخستین باغ‌شهر» به سود‌دهی رسید و پرداخت سود سهام را به سرمایه‌گذارانش آغاز کرد. هر چند بسیاری به لچ‌ورث در حکم یک موفقیت بزرگ می‌نگریستند، اما این شهر نتوانست دولت را به سرمایه‌گذاری برای ساخت باغ‌شهر‌های بعدی بر‌انگیزد. حالا بسیاری از صنایعی که در آغاز به لچ‌ورث آمده بودند، از این شهر رفته‌اند و مثل آن چه که در هر شهر و شهرک دیگری می‌بینیم، جدالی دائمی در کار است تا مرکز شهر را در برابر رقابت‌های بیرونی زنده نگاه دارد. فضای تجاری شهر دائما در حال تغییر است تا بتواند نیاز‌هایی را که همواره در حال دگرگونی‌اند (مثل نیاز‌های صنایع جدید و دارای تکنولوژی پیشرفته) بر‌آورده سازد. این تغییرات برای برخی افراد خوشایند هستند و عده‌ای دیگر می‌خواهند که این شهر به چیزی شبیه به یک موزه بدل شود.

خودت دست به کار شو

فردریک جیمز اوزبورن، همکار هاوارد و جانشین او در شرکت تحت فرمانش، این جمله هاوارد را درباره عدم پشتیبانی دولت انگلستان از پروژه آنها نقل کرده است: «تنها راه برای انجام هر پروژه‌ای این است که خودت دست به کار شوی». هاوارد احتمالا ناامیدانه برای تامین مالی ساخت دومین باغ‌شهرش در ولوین دست به دامن دوستانش شد. اما ولوین به باغ‌شهری مستقل بدل نشد، چون تنها ۳۲ کیلومتر از لندن دور بود. در همین باغ‌شهر بود که هاوارد بعد از اینکه در مارس ۱۹۲۸ آشکار شد که از عفونت سینه و سرطان معده رنج می‌برد، در روز نخست ماه مه همان سال در‌گذشت.

صادرات ابتکار انگلیسی

اندیشه‌های هاوارد و جانشینش، فردریک اوزبورن بعد از جنگ جهانی دوم دوباره در انگلستان بال و پر گرفت و تصویب قانون «شهر‌های جدید» به ساخت مناطق جدید زیادی بر پایه اندیشه‌های برابری‌خواهانه هاوارد انجامید. ساخت باغ‌شهر‌های لچ‌ورث و ولوین تاثیر زیادی بر شکل‌گیری برنامه «شهر‌های جدید» از سوی دولت انگلستان بعد از جنگ جهانی دوم داشت. این روند به ساخت بیش از سی منطقه این چنینی در این کشور انجامید. اندیشه باغ‌شهر‌ها در آمریکا نیز بسیار اثر‌گذار افتاد. محله وودبورن در بوستون، باغ‌شهر نیویورک، رادبرن نیو‌جرسی و گرین‌بلت مریلند از جمله باغ‌شهر‌های زیادی‌اند که در آمریکا بر پایه باور‌های هاوارد ساخته شده‌اند. در کانادا هم شهر‌های کاپوسکاسینگ و واکرویل در ایالت اونتاریو تا اندازه‌ای قالب باغ‌شهر را دارند. نمونه‌های فراوانی از باغ‌شهر‌ها را می‌توان در آرژانتین، استرالیا و بسیاری از کشور‌های دیگر دنیا دید. اصول ساخت باغ‌شهر‌ها اثر بسیار بزرگی بر طراحی پایتخت کشور‌های مستعمره در سده بیست میلادی گذاشت. در آغاز دهه ۱۹۲۰ دو معمار آمریکایی به نام کلارنس اشتاین و هنری رایت، با الهام از اندیشه‌های هاوارد و موفقیت باغ‌شهر‌های لچ‌ورث و ولوین، شهر رادبرن را در ایالت نیو‌جرسی ساختند. چندین طرح در برنامه‌ریزی شهری مثل جدا‌سازی پیاده‌رو و محل حرکت خود‌رو‌ها برای نخستین بار در رادبرن به اجرا در‌آمد و شهر‌های برنامه‌ریزی شده بعدی را تحت تاثیر خود قرار داد. بعد از سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ و رکود اقتصادی که در پی آن به وجود آمد، تقاضای فراوانی هم برای مسکن ارزان و هم برای شغل از جانب کارگرانی که حالا بیکار شده بودند، به وجود آمد. در پاسخ به این وضع «اداره اسکان مجدد» که در سال ۱۹۳۵ توسط روزولت، رییس‌جمهور وقت آمریکا پایه‌گذاری شده بود، سه شهر با کمر‌بند سبز را ساخت: گرین‌بلت در مریلند، گرین‌هیلز در اوهایو و گرین‌دیل در ویسکانسین. این شهر‌ها بسیاری از مولفه‌های نهضت باغ‌شهر‌ها را در خود داشتند. منشور‌های امروزین در باب برنامه‌ریزی شهری همچون «شهر‌نشینی جدید» و «اصول شهر‌نشینی هوشمند» در این الگو ریشه دارند. این روز‌ها باغ‌شهر‌های بسیاری در دنیا وجود دارند، اما بیشتر‌شان به مناطق مسکونی در حومه شهر‌ها بدل شده‌اند که از سر تا پا با آنچه هاوارد در سر داشت، فرق دارند.

نمایی از «لچ‌ورث» اولین باغ‌شهر جهان - ۵۰ کیلومتری لندن، سال ساخت ۱۹۰۴