گروه مسکن- میترا یافتیان: یک کارشناس مسکن معتقد است: در اغلب کشورهای موفق دنیا در بحث مسکن، اگر فردی ملک یا زمینی با رویکرد سرمایه‌ای خریداری کرده و برای حداقل دو سال بلااستفاده نگاه دارد، به فراخور زمان بلااستفاده ماندن باید مالیاتی را بپردازد که در اکثر موارد بسیار بیشتر از ارزش ملک یا زمین خواهد بود، از این رو تعادل مناسبی میان عرضه و تقاضا در این بخش به وجود می‌آید. کمال اطهاری، کارشناس اقتصاد مسکن در گفت‌وگو با دنیای اقتصاد، پیرامون اجرای طرح وضع مالیات بر ارزش افزوده در بخش زمین و مسکن گفت: این سیستمی که بالاخره دولت با اجرای آن موافقت کرد، نظامی است که در طی ۱۰ الی ۱۵ سال اخیر مطرح بوده ضمن اینکه در برنامه چهارم نیز مورد اشاره قرار گرفته است. از این رو در دستور کار قرار گرفتن اجرای آن همراه با کل نظام مالیات بر ارزش افزوده از ضرورت ویژه‌ای برخوردار بوده است. وی در ادامه با بیان اینکه اجرای طرح وضع مالیات بر معاملات مکرر زمین و مسکن نیز دارای جوانب مثبت است، درباره نگرانی برخی از کارشناسان پیرامون تحمیل این هزینه به خریداران و مصرف‌کنندگان واقعی گفت: این نگرانی را چندان وارد نمی‌دانم، چون این بحث تازه‌ای نیست و اجرای آن در بسیاری از کشورها نتایج خوبی داشته است. وی یادآور شد: مالیات بر معاملات مکرر در حوزه زمین و مسکن به دلیل اینکه به طور تصاعدی بالا می‌رود، موجب جلوگیری از فعالیت‌های بورس‌بازانه در این بخش‌ها خواهد شد. به گفته اطهاری، در یک نظام سالم بازار، هرگونه عایده‌ای که ناشی از کار و فعالیت تولیدی نباشد، از سوی مسوولان مربوط در کشورها مورد هدف قرار گرفته و مالیات تصاعدی بر آن بسته می‌شود تا هرگونه جریان و چرخه نامولد سرمایه‌داری از طریق سیستم‌های مالیاتی به تدریج حذف و به بالا بردن تولید در رقابت بیانجامد.

وی تصریح کرد: این یک واقعیت است که بخش مسکن و مستغلات در ایران بیمار است؛ چرا که رقابت برای عرضه مسکن به عنوان کالای مصرفی با تولید صنعتی و رقابتی مسکن محقق می‌شود. از این رو اجرای سیستم مالیاتی مذکور در این بخش از بروز هرگونه بورس‌بازی جلوگیری می‌کند، البته اجرای آن با طرح مالیات بر زمین‌های بایر ضروری است. وی با تاکید بر نتیجه‌بخش بودن اجرای این گونه طرح‌ها در بلندمدت اظهار کرد: از این حیث باید دولت در کوتاه‌مدت از سیاست‌های پولی مناسب به عنوان پشتیبان و حامی این طرح‌ها استفاده کند تا این سیستم‌های مالیاتی کارآمد باشد. وی ابراز عقیده کرد: آثار سیاست‌های پولی کوتاه‌مدت است و به نظر می‌رسد سیاست اخیر دولت مبنی بر پایین آوردن نرخ سود تسهیلات بانکی برخلاف این سیستم‌های مالیاتی عمل کند. وی ادامه داد: از دیگر سیاست‌های متناقض با سیستم مالیات بر معاملات مکرر زمین و مسکن و نیز مالیات بر ارزش افزوده، طرح جامع تهران است که به‌رغم تلاش‌های کارشناسان، فشار دولت موجب شده ۲۰درصد بر ظرفیت جمعیت‌پذیری شهر تهران اضافه شود. از سوی دیگر اعمال چنین سیاستی بر ضد اهداف دولت در اجرای طرح شهرهای جدید عمل می‌کند. زیرا مردم با این تصور که تهران باز هم ظرفیت ازدیاد قیمت مسکن را دارد، سرمایه‌های خود را به سوی این شهر روانه می‌کنند.

موضوع دیگر، تشویق واقعی انبوه سازی مسکن در قالب شهرک‌سازی است که تنها در شهرهای جدید ممکن است. به عبارت دیگر تا بخش واقعی مسکن یا تولید آن به درستی سازمان دهی نشود، سیاست‌های مالیاتی خود به‌خود کارساز نخواهد بود، هر چند که در جای خود ضرورت دارند.