کمبود مسکن معضلى است که تاکنون سیاست درستى براى مقابله با آن اتخاذ نشده است. به عقیده کارشناسان در اختیار قرار دادن وام‌هاى گوناگون نیز دردى را دوا نمی‌کند. نداشتن مسکن به‌ویژه مانعى است برسر راه جوانانى که خواهان تشکیل خانواده هستند و فشار قابل توجهى است بر هزینه زندگى خانواده‌هاى کم‌درآمد. این فشار به‌خصوص ظرف سال‌های اخیر کمرشکن شده است. مهندس بهاءالدین ادب رییس هیات‌مدیره انجمن شرکت‌هاى ساختمانى پیرامون مشکلاتى که در این زمینه وجود دارد به چند سوال پاسخ داده است.

آقای مهندس، چه سیاست‌هایی موجب گرانی بیش از پیش زمین و مسکن در ایران شده و از آن یک کالای سودآور برای سوداگران ساخته؟

به نظر من چند عامل موثر است. یکسری عوامل درون‌زا هستند و یکسری هم برون‌زا. عوامل درون‌زا مثل عدم تعادل عرضه و تقاضا است. یعنی در حقیقت تقاضا در کشور ما برای خرید مسکن بالا بوده و عرضه پاسخگوی این تقاضا نیست. بحث دوم بیمار بودن اقتصاد ماست و اینکه ما درحقیقت نتوانستیم بازار سرمایه را فعال کنیم تا نقدینگی‌های سرگردان بتوانند در بازار سرمایه و بورس فعال بشوند و به نحواحسن هم خودشان سودآوری کافی داشته باشند، هم از تبعات منفی‌ای که ایجاد می‌کنند در فعالیت‌های دیگر جلوگیری بشود. بنابراین، این نقدینگی سرگردان هرچند وقت یکبار متوجه یکی از بازارها می‌شود و خودش موجب گرانی. می‌خواهم بگویم، نگرش مردم ما برای حفظ قدرت خرید پول نقدشان به مسکن به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای را هم افزایش می‌دهد یعنی در حقیقت آنچه را که از تقاضا موجب گرانی می‌شود، این گرانی را دوچندان می‌کند و این بحث اساسی‌ است که متاسفانه طی سالیان اخیر هم ما تا آنجایی که لازم و ضروری بوده و می‌بایست این کار را می‌کردیم. برای ورود تکنولوژی نو برای ساخت مسکن برای سریع‌تر، سبک‌تر و ارزان‌تر ساختن مسکن بدون کاستن از کیفیت آن، ما توجه نکردیم و هنوز به روش گذشته و با تکنولوژی‌های کهنه ساختمان می‌سازیم که طبیعتا باعث سنگین‌شدن ساختمان می‌شویم که به ازای سنگین‌شدن ساختمان، چون مصالح بیشتری مصرف می‌شود، قیمت‌ تمام شده هم گران می‌شود. بحث اساسی‌تر از همه اینها شاید بحث عدم سیاستگذاری‌ها طی این چند سال گذشته در مورد هدایت سرمایه‌ها برای ساخت مسکن و چه نوع مسکنی را ساختن است. الان در شمال شهر تهران تعداد زیادی واحد مسکونی خالی از سکنه هستند. معنای خالی بودن این ساختمان‌ها و آپارتمان‌ها که در برج‌ها هستند این نیست که مردم نیاز به مسکن ندارند، مردم نیازمند مسکن هستند، ولی قدرت خرید آن را ندارند. یعنی تقاضای بالقوه تبدیل به تقاضای موثر نشده است. خوب بود که دولت سرمایه‌گذاران را هدایت می‌کرد که به جای ساختن ساختمان‌های گران‌قیمت ساختمان‌هایی را بسازند با مشخصاتی که مناسب با قدرت خرید مردم باشد.

دولت در این زمینه یکسری اقداماتی انجام داده است، از جمله وام‌هایی را تحت عنوان «صندوق مهررضا» در اختیار مردم و به‌ویژه جوانان قرار داده. این اقدام تا چه اندازه به نظر شما راه‌گشا هست؟

به نظر من در شهرهای بزرگ اثری آنچنانی ندارد. در شهرهای متوسط و کوچک ممکن است اثری جزیی داشته باشد. چون، وقتی بحث این است که ما در سال به یک‌میلیون واحد مسکونی نیاز داریم، این یک‌میلیون واحد مسکونی یعنی یک‌میلیون زوج جوان نیاز به مسکن دارند و آیا این یک‌میلیون زوج جوان همه‌شان دارای قدرت خرید مسکن هستند؟ نه! تعداد زیادی از اینها وقتی نمی‌تواند خانه‌ای بخرند، پس یعنی نیاز به کمک دارند و این وام‌ها چون تعدادشان محدود است و کم نیز هست، از نظر مبلغ هم کم‌ است، پس تاثیر آنچنانی در شهرهای بزرگ ندارد و در شهرهای کوچک و متوسط هم تاثیری جزیی دارد در پاسخگویی به نیازها و این موثر نیست. در هرحال راه‌های دیگری را باید دولت پیش بگیرد در زمینه هدایت سرمایه، در زمینه آنچه در دنیا عمل شده است. مکانیزم‌هایی که در دنیا به آن عمل شده است.

چه مکانیزم‌هایی دولت با کدام سیاست می‌تواند جلوی ادامه گرانی زمین و مسکن را بگیرد؟

در کشورهای پیشرفته صنعتی بحث بازار رهن و رهن ثانویه را فعال کرده‌اند. یعنی در حقیقت بانک‌ها بخش قابل توجهی از قیمت مسکن را به متقاضیان خرید مسکن می‌دهند و بعد آن اسنادی را که بابت پرداخت وام به متقاضی خرید مسکن دادند، نزد موسسات دیگری که تحت عنوان بازار ثانویه رهن فعال هستند واگذار می‌کنند و آنها پول را دریافت می‌کند و این پول مدام در جریان است و مدام به حساب بانک برمی‌گردد و بانک می‌تواند به متقاضیان جدید وام پرداخت کند. این یک مکانیزم ساده‌ای‌ است تحت عنوان «رهن و بازار ثانویه رهن» در دنیا که عمل می‌کند. این یکی از بازارها است. یکی دیگر از کارهایی که ما باید بکنیم طبقه‌بندی متقاضیان مسکن است. یکسری از متقاضیان مسکن اصلا قدرت خرید ندارند و به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند خانه‌ای بخرند یا حتی اجاره کنند. در فرانسه دولت اقدام به ساخت خانه‌هایی برای بی‌پناه‌ها یا متقاضیان مسکن با درآمد غیرمکفی کرده و این در واقع یک نمونه‌ای‌ است که ما تحت عنوان «مسکن برای محرومان» باید داشته باشیم. بخش دیگر متقاضیان مسکن کسانی هستند که خودشان تا حدودی می‌توانند بخشی از بهای مسکن را تامین کنند و باید از وام‌های ارزان قیمت استفاده کنند یا یارانه‌هایی را دولت به صورت سوبسید و کمک به این متقاضیان پردازد که باز باید با عنوان «مسکن حمایتی» این امر در کشور ما عمل بشود. گروه دیگری هم هستند که به‌هر‌حال مرفه هستند و آنها خودشان می‌توانند خرید بکنند و می‌توانند مسکن مورد نیازشان را تامین بکنند. اما همه اینها برمی‌گردد به سیاستگذاری‌های دولت که باید در تمام زمینه‌ها دخالت بکند که متاسفانه ظرف چندسال گذشته تا حد زیادی این امر عمل نشده است. البته اخیرا حرکاتی تحت عنوان «جامعه مسکن» و امثال آن توسط وزارت مسکن در شهرسازی فعلی انجام شده است که امیدواریم به‌هر‌حال بتوانند پاسخگوی نیاز ملت باشند.