طهران قدیم، شهری با 12 دروازه
دروازه‌های دوازده‌گانه تهران تنها راه ورود و خروج به شهر بود که از اذان صبح باز و کمی بعد از اذان مغرب به روی مردم بسته می‌شد.

گروه مسکن - سمیه فراهانی: از وقتی چهار دیواری به وسیله انسان ساخته شده دری برای آن گمارده شد که این حریم را مشخص نماید.
هنگامی که این چهار دیواری بر گرد شهرها ساخته شد، بالطبع حریمی وسیع برای کل ساکنان آن شهر فراهم کرد و دروازه‌ها تنها راه ارتباط ساکنین شهرها با دنیای خارج بودند از این رو دروازه‌ها مورد توجه بسیاری از مسوولان شهرهای قدیم بوده است.
تهران ۵۰۰ سال پیش دهی بزرگ بود که وجود زاغه‌ها، سرداب‌ها و زیرزمین‌های مرموز قیافه آن را پر از لکه‌های سیاه کرده بود.
این قریه نزدیک «شهرری» که شهری آباد و سالیان دراز مرکز حکومت و فرمانروایی چندین سلسله از سلسله‌های ایرانی بود جای داشت به طوری که یاقوت حمودی در کتاب خود نوشته است:‌ از آنجایی که قریه نامبرده در سه راه شهری قرار داشته است و گاه و بیگاه از این راه کاروان‌ها و قافله‌ها می‌گذشتند، تهران کانون و مرکز چپاول و غارتگری بوده و راهزنان و تاراجگران که در این قریه می‌زیستند این کاروان‌ها را غارت می‌کردند.
تهران از عصر صفویه ترقی و پیشرفت خود را شروع کرد و شاه طهماسب صفوی که قزوین را پایتخت خود قرار داده بود، چون جد صفویه «سید حمزه» در جوار حضرت عبدالعظیم مدفون بود و گاه و بیگاه برای زیارت آن مرقد مقدس می‌رفت کم‌کم به تهران میل و رغبتی یافت و تدریجا در این شهر ساختمان‌ها و کاخ‌هایی بنا کرد.
همین قضیه توجه سلطان صفوی را به تهران برانگیخت، به طوری که دستور داد در آن چند باغ احداث نمایند و همچنین پیرامون آن را برج و بارو و حصار بکشند، تعداد برج‌هایی که شاه طهماسب در اطراف تهران بر پا کرد به تعداد سوره‌های قرآن 114 برج بود که قدمت آنها به سال 964 هجری قمری می‌رسید.
در زمان ناصرالدین شاه شهر وسعت زیادی گرفته بود و نمی‌توانست در حصار کوچک شاه طهماسب باقی بماند، لذا به دستور ناصرالدین شاه شهر گسترش فراوانی یافت و قرار بر آن شد که از سوی شمال یک‌هزار و هشتصد زرع و از هر یک از سه جهت دیگر یک‌هزار زرع شهر را وسعت دهند و انجام این امر را بر عهده مستوفی‌الممالک صدراعظم و میرزا عیسی وزیر، موکول کردند و چند تن مهندس را مامور کردند تا طول و عرض را محاسبه کردند. در این شرایط بود که محیط شهر جدید بالغ بر بیست و دو کیلومتر شد و دوازده دروازه بر گرد آن قرار دادند. این دروازه‌ها به سبک معماری صفوی و کاشی‌کاری‌های براق متنوع زینت یافته بود و در نوع خود برخی از جهانگردان خارجی را تحت تاثیر قرار می‌داد.
بنجامین نخستین سفیر آمریکا در ایران متاثر از این زیبایی در خاطرات خود نوشته است: ‌دروازه‌های تهران دارای یک طرح و نقشه کلی هستند که مشابه یکدیگر است، ولی هر یک از آنها ویژگی‌های خاص خود را دارند که آنها را از هم متمایز می‌کند. نمونه قابل ذکر از آنها دروازه شمیران است. این دروازه بنای نسبتا بزرگی است که طاقی هلالی شکل دارد ولی سردر طاق مستطیل و صاف است. در دو طرف دروازه اتاق نماهایی در دو طبقه بالا و پایین وجود داشت و چیزی که به آن عظمت خاصی می‌داد مناره‌هایی بود که در دو طرف سقف دروازه ساخته بودند. نمای کلیه این ساختمان‌ها به وسیله کاشی و آجرهای زیبایی به رنگ‌های زرد، نارنجی، سیاه و آبی پوشیده شده بود و در طراحی آن اصول مهندسی کاملا رعایت شده بود. دروازه‌های دوازده‌گانه تهران عبارت بودند از: شمال: دروازه شمیران (حدود سرپیچ شمیران فعلی)، دروازه دولت (تقاطع خیابان سعدی و انقلاب) و دروازه یوسف‌آباد (حدود چهارراه کالج).
غرب: دروازه قزوین (میدان قزوین) دروازه باغشاه (انتهای خیابان سپه) و دروازه گمرک (انتهای خیابان امیریه).
شرق: دروازه خراسان (میدان خراسان)، دروازه دوشان تپه (انتهای خیابان مجاهدین) و دروازه دولاب (سه راه شکوفه).
جنوب: دروازه خانی‌آباد (میدان خانی‌آباد)، دروازه غار (حد فاصل بین خانی‌آباد و میدان شوش) و دروازه شاه‌عبدالعظیم (میدان شوش انتهای جاده شهر ری).
جعفر سپهری در کتاب تهران قدیم می‌گوید: این دروازه‌های دوازده‌گانه اطراف شهر تهران تنها راه خروج و ورود به شهر تهران بود که از اذان صبح باز و کمی بعد از اذان مغرب بسته می‌شد و مردم فقط در این زمان می‌توانستند از شهر خارج و یا به شهر وارد شوند و در ساعات غیرمجاز فقط با راضی ساختن دروازه‌بانان و دادن پول و رشوه اجازه عبور و مرور داشتند و در غیر اینصورت باید تا باز شدن آنها صبر می‌کردند، دو اتاق در اطراف این دروازه‌ها ساخته شده بود، یکی برای ماموران اخذ عوارض و دیگری جهت دروازه‌بانان بود که بستن و گشودن دروازه‌ها را در اختیار داشتند.
وظایف دروازه‌بانان نظارت بر روند ورود و خروج در صورت دستور، تفتیش بدنی و تحقیق و تجسس در اموال آنها بود که از مشاغل پردرآمد دستگاه دولت به شمار می‌آمد.عوارضی که از ورود و خروج مسافر دریافت می‌شد عبارت بود در از صد دینار (یک‌دهم ریال) برای هر لنگه بار الاغ، یک عباسی (دودهم ریال) برای هر لنگه بار قاطر، ۵ شاهی (ربع ریال) برای هر لنگه بار شتر، دو‌قران جهت هر درشکه، سه قران برای هر کالسکه، چهار قران برای هر دلیجان، ۵ قران برای هر گاری پستی و یک تومان برای هر گاری تجاری.
همچنین یک عباسی و چهار شاهی (دو دهم ریال) از هر مسافر دریافت می‌شد.
از این رو مسافران برای هر چهار پای خالی، از ۴شاهی تا نیم ریال پرداخت می‌کردند.
عایدات این دروازه‌ها به اجاره یک نفر بود که همه ساله از طریق مزایده واگذار می‌شد. برندگان این مزایده‌ها یکی از خود دولتیان و منصوبان آنان بودند و آنان هم هر کدام از دروازه‌ها را جداگانه اجاره داده و اجاره‌بها دریافت می‌کردند.