گرجستان کلید صادرات گاز به اروپا

محمدحسین بابالو: با توجه به جهش محسوس حجم ذخایر و همچنین رشد قابل اتکای حجم تولید گاز طبیعی در پارس جنوبی، به نظر می‌رسد باید به دنبال بازارهای جدیدی برای مصرف این حجم گاز طبیعی باشیم تا حداقل از رقبای منطقه‌ای خود در استحصال گاز طبیعی عقب نمانیم. بر این اساس توسعه صنعت پتروشیمی، تزریق به چاه‌های نفت به منظور افزایش تولید، کاربردهای صنعتی به منظور سوخت و از همه مهم‌تر صادرات گاز طبیعی را باید در دستور کار قرار داد. با توجه به برخی مشکلات و حتی سنگ‌اندازی‌ها در برابر صادرات گاز طبیعی ایران به اروپا، شاید بتوان گرجستان را به‌عنوان محملی امن برای عرضه گاز طبیعی کشورمان به دریای سیاه به حساب آورد.

با توجه به نزدیکی جغرافیایی ایران و گرجستان، روابط فرهنگی این دو کشور و همچنین نیاز به حضور در نزدیکی بازارهای اروپا و همچنین ناامنی برخی کشورهای منطقه، شاید بتوان گرجستان را به‌عنوان دروازه ورود گاز ایران به اروپا دانست، ولی این موضوع به ملزومات و مطالعات بیشتری نیاز دارد. از سوی دیگر باید به تقابل سیاسی و ژئوپلیتیک گرجستان و روسیه نیز در سال‌های اخیر اشاره کرد زیرا سیگنال مهمی برای افزایش جذابیت ایران به شمار خواهد رفت. بهتر است برخی معادلات قدرتمند قدیمی را باز تعریف کنیم تا حداقل در مناسبات اقتصادی جایگاه بهتری به‌دست آوریم.

ذخایر و حجم تولید گاز طبیعی ایران

بر‌اساس گزارش BP ( بریتیش پترولیوم) به‌عنوان یکی از منابع معتبر برآوردهای انرژی در جهان، ایران با داشتن ۳۴ تریلیون متر‌مکعب گاز طبیعی، ۲/ ۱۸ درصد از کل ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد و از این حیث همچون سال گذشته رتبه اول دنیا را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که پس از ایران، روسیه و قطر به ترتیب با ۶/ ۳۲ و ۵/ ۲۴ تریلیون متر‌مکعب بیشترین حجم ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارند.

این در حالی است که چندی پیش رکن‌الدین جوادی، رئیس شرکت ملی نفت ایران با اعلام اینکه حجم ذخایر گاز طبیعی ایران حدود ۳۳ تریلیون مترمکعب اعلام شده گفت: به دلیل کشف ذخایر جدید نفت خام و گاز طبیعی، قطعا حجم ذخایر نفت و گاز قابل برداشت ایران با افزایش روبه‌رو‌ شده است. وی می‌گوید: قطعا در اکتشافات جدید هم میادین جدید نفتی و هم میادین جدید گاز طبیعی وجود دارد و وضعیت صنعت نفت را بهتر از وضعیت موجود از حیث ذخایر هیدروکربوری خواهد کرد. البته در برخی محاسبات و آمارها، ایران در جایگاه سوم ذخایر گاز جهان قرار دارد ولی باز هم در تمامی برآوردها و گمانه‌زنی‌ها ایران جایگاهی مثال زدنی در کشورهای دارای ذخایر گاز طبیعی جهان به خود اختصاص داده است.

در همین حال، مدیرعامل شرکت نفت مناطق مرکزی ایران هم با تایید کشف ذخایر جدید نفت و گاز طبیعی در مناطق مرکزی ایران می‌گوید: به زودی مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت خبرهای خوبی درباره اکتشافات جدید اعلام خواهد کرد.

موارد فوق نشان می‌دهد که در آینده، ذخایر گاز طبیعی کشور جهش مهمی را تجربه خواهد کرد که جایگاه ایران را در برآوردهای جهانی ارتقا می‌بخشد. این آمارها در کنار نیاز روزافزون جهان مخصوصا کشورهای در حال توسعه یا کشورهایی که به دلایل مختلف همچون مسائل زیست محیطی میل به استفاده از گاز طبیعی در آن سرزمین‌ها تقویت شده، از دید تصمیم‌سازان اقتصادی مخفی نخواهد ماند. در گذشته تلاش‌های بسیاری درخصوص واردات گاز از ایران از سوی کشورهای همجوار صورت پذیرفته ولی اغلب آنها چندان موفق نبوده‌اند. واقعیت آن است که کشورهای ذی‌نفع به خصوص آن دسته از کشورهایی که درخصوص انتقال گاز به سایر نقاط جهان یا بازارهای مصرف اصلی دخیل هستند دلیل اصلی استنکاف خود را در زمینه خرید یا ترانزیت گاز طبیعی از ایران، نبود عرضه‌های قابل اتکا عنوان کرده‌اند که در کنار برخی مواضع و رویکردهای غیراقتصادی قرار می‌گیرد.

پایین بودن حجم تولید گاز در ایران در سال‌های گذشته، تراز منفی مبادلات گازی ایران با سایر کشورها، تحریم‌ها و عقب‌افتادگی سرمایه‌گذاری در ایران و حتی مصرف بالای گاز طبیعی در بخش‌های مسکونی یا صنعتی دستمایه‌ای شد برای عدم حضور در بازار انرژی ایران یا عدم خرید گاز طبیعی. با توجه به سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در پارس جنوبی و جهش تولید در سال‌های اخیر در کنار پروژه‌های آماده بهره‌برداری، قطعا حجم استحصال و عرضه گاز ایران افزایش قابل توجهی پیدا خواهد کرد.

آمارهای داخلی نشان می‌دهد تولید گاز طبیعی ایران هم‌اکنون به کمک فازهای جدید پارس جنوبی به ۶۶۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش یافته که ممکن است تا بهار سال آینده به ۷۶۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش یابد. از سوی دیگر در صورت تزریق منابع که نزدیک به ۴۳ میلیارد دلار برآورد می‌شود، حجم تولید گاز طبیعی کشور می‌تواند تا ۱۱۰۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش یابد که یک جهش جدی به شمار خواهد رفت.

نیاز به بازار مصرف جدی گرفته شود

با توجه به افزایش حجم تولید در سال‌های اخیر و پروژه‌های در دست احداث، نیاز به ایجاد بازار مصرف یکی از واقعیت‌های مهم درخصوص آینده تولید این حامل انرژی به شمار خواهد رفت که از هم اکنون باید زیرساخت‌های مصرف آن مورد توجه قرار گیرد. با توجه به برآوردها هم اکنون حجم تزریق گاز طبیعی به ذخایر نفت به منظور افزایش استحصال نفت خام کمتر از ۱۰۰ میلیون مترمکعب در روز است ( به‌صورت دقیق‌تر ۹۴ میلیون مترمکعب در روز) که می‌تواند تا ۲۴۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش یابد. با توجه به مصرف در بخش مسکونی و صنعتی به‌عنوان سوخت و همچنین خوراک در واحدهای پتروشیمی، به نظر می‌رسد حجم مصرف در این بخش‌ها در صورت برآورد خوش‌بینانه در سال‌های آینده ممکن است به ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز برسد. تمامی این موارد نشان می‌دهد حتی در صورت بهره‌برداری کامل از فازهای در دست احداث باز هم حجم تولید گاز طبیعی در کشور از حجم مصرف و حتی صادرات آن نیز بیشتر خواهد بود.

درخصوص صادرات گاز طبیعی از خطوط لوله موجود به کشورهای همسایه نیز نکات مهمی وجود دارد. از یکسو برخی از قراردادهای پیشین در این حوزه‌ها با توجه به گذر زمان تغییرات محسوسی پیدا کرده تا جایی که تبعیت از معاهدات موجود برای برخی کشورها چندان مقرون به صرفه نبوده، بنابراین به هر طریق ممکن از جمله مسائل فنی، اقتصادی یا غیراقتصادی تلاش دارند تا از معاهدات خود سر باز زنند.

با توجه به این شرایط باید به ایجاد بازار مصرف جدید به‌صورت جدی توجه داشت. از یکسو تجربه خط لوله صلح تاکنون هم چندان جذاب خودنمایی نکرده زیرا به‌رغم وجود زیرساخت‌های مورد نیاز در کشور و حتی رفت و آمدهای دیپلماتیک و اقتصادی، هنوز وارد مرحله عرضه و فروش نشده است. مشکلات سیاسی در گذشته، اختلافات جدی بین پاکستان و هند و همچنین مشکلات اقتصادی و امنیتی در پاکستان مواردی است که تاکنون در برابر این پروژه عظیم تنها به‌عنوان سرعت‌گیر یا به بیان دقیق‌تر نقش یک ترمز را داشته‌اند زیرا جذابیت فروش کمتر از مشکلات پیش رو بوده است.

درخصوص صادرات گاز طبیعی به اروپا نیز تاکنون تنها در حد گفت و شنود و حتی چند یادداشت تفاهم خودنمایی کرده که متاسفانه شاید ضمانت اجرایی چندانی نداشته باشد. درخصوص صادرات گاز به اروپا در ابتدا باید مطالعات آن به‌صورت کامل انجام شود سپس اقدام مقتضی صورت گیرد. این در حالی است که هنوز هم بین کارشناسان این حوزه یک وحدت رویه تنها برای شیوه انتقال وجود نداشته و برخی خطوط لوله و برخی دیگر انتقال گاز به‌صورت مایع را پیشنهاد می‌دهند. فاصله بین ایران و اروپا در کنار وجود خط لوله بین روسیه و قاره سبز را باید جدی گرفت زیرا مقاومت‌های روسیه به‌عنوان یک شریک قدیمی و یک رقیب بالفعل شاید در نگاه اول چندان مهم قلمداد نشود و تنوع عرضه‌کنندگان را برای قاره اروپا جذاب جلوه دهد ولی باز هم سرمایه‌گذاری‌های عظیم مورد نیاز در کنار ناامنی‌های احتمالی در مسیر خطوط لوله مواردی است که در آینده خودنمایی خواهد کرد.

با توجه به تمامی این موارد بهتر است در ابتدا ایجاد بازار مصرف داخلی و در ادامه توجه به خریداران محلی و کشورهای نزدیک جغرافیایی را در دستور کار قرار دهیم. این رویکرد در شرایط فعلی مبهم ارزیابی می‌شود، زیرا از یکسو برخی کشورهای منطقه نه به گاز چندانی نیاز دارند و نه توان اقتصادی باز پرداخت آن را دارند؛ بنابراین باید برخی چشم‌پوشی‌ها را در ابتدا در دستور کار قرار داد. نکته حائز اهمیت دیگر را باید نظر این قبیل کشورها دانست؛ زیرا آنها نیز این شرایط را به دقت دریافته‌اند؛ بنابراین می‌خواهند از این آب گل آلود ماهی بگیرند. به‌عنوان مثال قیمت‌های مورد تقاضا از سوی طرف هندی برای گاز منتقل شده از خط لوله صلح یا قیمت‌های مورد نیاز برای سرمایه‌گذاران هندی در صنعت پتروشیمی برای حضور در منطقه مکران را می‌توان از این قبیل سیاست‌ها برشمرد. با توجه به این شرایط و به منظور گسترش بازارهای گاز طبیعی یا هر کالای دیگر باید به گزینه‌های مختلف بیش از پیش توجه داشت تا حداقل توان چانه‌زنی ایران تقویت شود.

اگر به تجربه سال‌های قبل و مناسبات کشورهای اطراف توجه کنیم، شاهد آن خواهیم بود که می‌توان از برخی رخدادهای ژئوپلیتیک پیشین برای منافع خود بهره بگیریم. به‌عنوان مثال در جنگ بین گرجستان و روسیه، آن هم دقیقا روی خط لوله باکو -تفلیس- جیهان که به کشته شدن تعداد زیادی از اتباع گرجستان منجر شد شوک شدیدی به قیمت‌های نفت وارد آمد و به جز گرجستان، برخی کشورهای دیگر را نیز درگیر رخدادی ناخواسته کرد. همین زمینه ذهنی خاص می‌تواند برای کشور کوچکی همچون گرجستان که سابقه تاریخی مهمی به‌عنوان جزئی از ایران در ذات خود نهفته دارد، سیگنالی برای حرکت به سمت کشورمان باشد.

از سوی دیگر ورود گاز طبیعی ایران به گرجستان را می‌توان ورود عرضه‌های ایران به بازار اروپا و دقیق‌تر سواحل دریای سیاه دانست که در کنار دور زدن مناطقی بحرانی همچون ترکیه و یا سوریه، آرامش را نیز به مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان تزریق می‌کند؛ زیرا منافع این دو کشور را با یکدیگر یکسان خواهد ساخت؛ هر‌چند که به بررسی‌های بیشتری نیاز دارد.

با توجه به این موارد باید بازار گرجستان را جدی گرفت و به احتمال قوی با ورود خطوط لوله ایران به این کشور در کنار محدود بودن فاصله جغرافیایی، اوضاع کلی در بازار انرژی و همچنین شرایط ژئوپلیتیک ایران نیز تغییر خواهد کرد.