کو اطاعت؟ کجاست  اتحاد؟

   موج اختلافات در توییتر

  یکی از مهم‌ترین مسائلی که در حاشیه اتفاقات اخیر برملا شد، شکاف بزرگی است که بین بازیکنان تیم ملی در خط دفاعی وجود دارد. به‌طور مشخص، خیلی چیزها از کامنت محمدحسین کنعانی‌زادگان پای پست خداحافظی کی‌روش شروع شد؛ زمانی که او خطاب به مربی پرتغالی نوشت: «تو به ایران خیانت کردی، نه فقط به من و شجاع» منظور کنعانی روشن است. او و شجاع خلیل‌زاده زوج اصلی قلب خط دفاعی تیم ملی در مرحله انتخابی جام‌جهانی بودند. در حقیقت تیم ملی با کمک این دو بازیکن به قطر رسید، اما بعد از جدایی اسکوچیچ و حضور کی‌روش، هر دو نفر از برنامه‌های فنی مربی پرتغالی خارج شدند و او ترجیح داد به نفراتی همچون مرتضی پورعلی‌گنجی و مجید حسینی در این پست بازی بدهد. نتیجه تغییر روش کی‌روش، روی اسکوربرد مشخص است و اصلا جایی برای بحث باقی نمی‌ماند. شما می‌توانید با رویکرد کنعانی در این مورد موافق نباشید؛ این هم یک داستان دیگر است. چیزی که الان اهمیت دارد آن است که کنعانی و شجاع با بقیه مدافعان تیم ملی زاویه دارند. از سوی دیگر محمد خانزاده که با نظر کی‌روش در فهرست نهایی تیم ملی در دو جام‌جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ قرار گرفته بود، به‌شدت به کنعانی تاخت و در حمایت از کی‌روش توییت گذاشت. دیروز هم نوبت به مرتضی پورعلی‌گنجی رسید که به بهانه حمایت از سرمربی پیشین، به سایرین طعنه بزند. مدافع پرسپولیس در مطلبی با زبان محاوره خطاب به کارلوس نوشت: «هیچ‌کس نباید یادش بره با اعتماد کردن به ما بهمون عزت و احترام دادی. هرچند بعضی‌ها قدرنشناس هستند، ...» شرایط را می‌بینید؟ الان حواس‌تان هست که این بازیکنان تا چند ماه دیگر کنار هم باید برای تیم ملی در جام ملت‌های آسیا بازی کنند؟

Untitled-1 copy

     باز هم توصیه؟

  حواشی این روزهای تیم ملی اما به همین مقدار محدود نمی‌شود. دیروز گزارشی منتشر شد در مورد اینکه یکی از بازیکنان مهم تیم ملی، به فدراسیون فوتبال توصیه کرده فلان مربی جوان داخلی را که هم‌اکنون سرمربی یکی از تیم‌های لیگی است به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کند. فارغ از اینکه آیا آن مربی مورد نظر برای حضور در این پست شایستگی دارد یا نه، پرسش اساسی این است که چطور یک بازیکن به خودش اجازه می‌دهد در مورد تعیین سرمربی به فدراسیون توصیه کند؟ مگر جایگاه بازیکن این است؟ آیا غیر از این بود که همین روحیه در تیم ملی منجر به تغییرات قبلی در کادرفنی تیم ملی شد و آن نتایج اسفبار رقم خورد؟ چرا بازیکنان سرشان را پایین نمی‌اندازند و کارشان را نمی‌کنند؟

    کار سخت سرمربی بعدی

  مجموعه این مسائل و موارد مشابه نشان می‌دهد کار سرمربی بعدی تیم ملی چقدر دشوار است. او باید یک تیم پرادعا و کم‌ثمر را که درگیر انبوهی از اختلافات داخلی هم هست، بسامان کند و نتیجه بگیرد، تیمی که در زمین نتیجه نمی‌گیرد، اما بازیکنانش فکر می‌کنند «نسل طلایی» هستند، در همه کاری دخالت می‌کنند و بعضا چشم دیدن همدیگر را هم ندارند. البته که این ماموریت بسیار دشواری است، تازه اگر نگوییم «غیرممکن» خواهد بود.