در مورد مهدی هاشمی‌نسب و حاشیه‌هایش

یار شاطر یا بار خاطر؟

دنياي اقتصاد : بیایید کارنامه مهدی هاشمی‌نسب را در استقلال، از ابتدای فصل جاری تا امروز به‌طور سریع و گذرا مرور کنیم. بر خلاف تصورات، او انتخاب سریع و قطعی جواد نکونام برای حضور روی نیمکت استقلال نبود. در شرایطی که همه انتظار داشتند صبح روز بعد از معرفی جواد نکونام شاهد اعلام اسم هاشمی‌نسب به عنوان دستیار جواد باشیم، این اتفاق رخ نداد و اتفاقا پیوستن هاشمی‌نسب به کادرفنی شلوغ استقلال، مدت‌ها به طول انجامید. این تاخیر، چنان بود که حتی شائبه عدم علاقه نکونام به همکاری با هاشمی‌نسب به وجود آمد؛ تردیدی که راستش را بخواهید هنوز هم به‌طور کامل برطرف نشده است! در همان مقطع هاشمی‌نسب مصاحبه بسیار تندی انجام داد و گفت: «به درک که مرا به استقلال نمی‌برید.» بعد هم مطابق معمول عده‌ای را تهدید کرد که به زودی در موردشان افشاگری خواهد کرد. هاشمی‌نسب در همین گفت‌وگو ادعا کرده بود از کل باشگاه استقلال فقط علی سامره با او تماس گرفته است تا به این ترتیب فرضیه بی‌میلی نکونام به همکاری با او قوت بگیرد.

مدت کوتاهی پس از اظهارات جنجالی هاشمی‌نسب، او رسما به کادرفنی استقلال پیوست. پس از چند هفته حضور غیرقانونی روی نیمکت تیم، سرانجام در حاشیه بازی با هوادار از او خواسته شد نیمکت را ترک کند و بالا برود. پس از پایان مسابقه و در شرایطی که کل مجموعه استقلال سرمست از کام‌بک شیرین آبی‌پوشان بود، هاشمی‌نسب مصاحبه غیرضروری و تندی علیه سازمان لیگ انجام داد. تنها خاصیت این مصاحبه آن بود که روشن شد او قبلا هم بدون اجازه روی نیمکت تیم می‌نشسته است و حالا به قطع همین امتیاز غیرقانونی اعتراض دارد! بعد هم که یکی از مدیران پرسپولیس متذکر شد جلال حسینی هم به همین دلیل از حضور روی نیمکت پرسپولیس محروم است، هاشمی‌نسب هر چه از دهانش در آمد علیه این مدیر گفت و جنجال جدیدی راه انداخت.

حقیقت آن است که بعید به نظر می‌رسد در کادرفنی شلوغ استقلال، کمک تاکتیکی خاصی از هاشمی‌نسب بر بیاید. او احتمالا با فشار هواداران به این گروه اضافه شده (البته ممکن است فرض ما غلط باشد)، بنابراین حداقل کاری که از دستش برمی‌آید، حفظ آرامش در تیم است. استقلال به اندازه کافی بحران و حاشیه دارد و شاید واقعا نیازی نباشد هاشمی‌نسب هم با جنجال‌هایی که عمدتا بر سر منافع خودش پدید می‌آورد، فضا را ملتهب‌تر کند.