مهندس می‌رود؟

مسلما با در پیش بودن انتخابات ریاست‌جمهوری بی ارتباط نیست که این روزها شایعه خداحافظی مهندس علی‌آبادی از ریاست سازمان ورزش شنیده می‌شود. او که یکی از نزدیکان رییس‌جمهور هم هست، کارنامه خوبی در المپیک پکن به جا نگذاشت و با نوع مدیریت خاصش که به تمام حوزه‌های ورزش و حیطه فعالیت فدراسیون ها سرک می‌کشد، انتقادات زیادی را متوجه خود ساخته است. پایگاه خبری جهان ورزش در گزارشی آورده است: روزشماری برای خداحافظی یکی از پرحاشیه‌ترین اعضای کابینه دولت نهم با سازمان تربیت بدنی آغاز شده است. رییسی که از زمان روی کار آمدن تاکنون همه خبرهای ورزش را زیر سایه حاشیه‌های خاص قرار داده است. حضور علی‌آبادی در سازمان تربیت بدنی با صعود ایران به جام‌جهانی همراه شد. اتفاقی که می‌توانست مایه اتحاد اهالی ورزش شود، به شکلی غریب بین دو عنصر مهم ورزش شکاف ایجاد کرد. نه علی‌آبادی حاضر بود پا پس بکشد و نه دادکان که صعود تیم را دسترنج خود می‌دید مایل به عقب‌نشینی بود. این اصرار دو مدیر نتیجه تلخی برای فوتبال ایران داشت. کمیته انتقالی با تصمیم فیفا ماه‌ها بالای سر فوتبال ایران قرار داشت تا سرانجام کفاشیان به ریاست فدراسیون انتخاب شود. تغییری که خیلی از اهالی فوتبال با آن مشکل داشتند.

امیر عابدینی که روزگاری روی همین صندلی می‌نشست، کفاشیان را در اندازه‌های ریاست بر فدراسیون فوتبال نمی‌داند: «من در اینکه چنین فردی روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال نشسته حرف دارم و معتقدم او اصلا در این اندازه‌ها نیست». حضور این رییس را هم بسیاری از اهالی ورزش نتیجه به بن‌بست رسیدن تلاش علی‌آبادی برای ریاستش در فدراسیون فوتبال می‌دانند. مهرعلیزاده، رییس سابق سازمان تربیت بدنی یکی از این افراد است: «ایشان می‌خواهد در آن واحد تمام ارکان ورزش را زیر نظر داشته باشد. این تجمیع قوای مدیریت بزرگترین ضعف در نهاد مدیریتی سازمان تربیت بدنی است. ایشان نمی‌خواهد به مدیران زیرمجموعه‌اش استقلال و اختیار بدهد». علی‌آبادی با ثبت‌نام در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال، هفته‌ها ذهن رسانه‌ها را به خود مشغول کرد و وقتی متوجه شد با دستور فیفا اجازه چنین کاری را ندارد، کفاشیان را در انتخابات تنها گذاشت تا این فرد که عملا برای نایب رییسی پیش آمده بود، روی صندلی فدراسیون فوتبال بنشیند. مشکلات بسیاری را که در فوتبال به وجود آمد بخصوص مسائلی که بر سر راه انتخاب سرمربی تیم ملی باعث اضطراب هواداران فوتبال شد، نتیجه تعامل نادرست سازمان تربیت بدنی با فدراسیون فوتبال بود. تعاملی که از نظر محسن صفایی فراهانی اصلا وجود نداشت: «رییس سازمان تربیت بدنی مقصر نیست. ناخودآگاه این ظن به وجود می‌آید که در کار فدراسیون فوتبال دخالت می‌کند. مگر در زمان من نبود. من به رییس سازمان تربیت بدنی اجازه نمی‌دادم در کار دخالت کند و وقتی دیدم سازمان از این میل نادرستش دست برنمی‌دارد، استعفا دادم و کنار کشیدم، ولی همه که مثل من فکر نمی‌کنند». رییس سازمان تربیت بدنی وقتی بیشتر زیر ذره‌بین قرار گرفت که کفاشیان در برنامه نوروزی ۹۰ اعتراف کرد اختیار لیوان مدیریت در فدراسیون فوتبال در دست او نبود.

رییس علیه رییس

«از حدود ۴ سال پیش که علی‌آبادی به سازمان تربیت بدنی آمده. توفیقی بزرگ در ورزش نداشته‌ایم. این نتیجه مدیریت آقای علی‌آبادی در ورزش است که نخواست از طرح جامع ورزش برای پیشرفت ورزش قهرمانی و همگانی استفاده کند. بزرگترین ضربه را هم در المپیک خوردیم تا مشخص شود کامیابی در المپیک، برنامه می‌خواهد». مهرعلیزاده با این جمله، حمله‌ای را که علی‌آبادی بلافاصله بعد از ورود به سازمان ورزش به او صورت داده بود، بعد از گذشت زمانی طولانی پاسخ داد. رییس فعلی سازمان ورزش، طرح جامع را بی‌فایده خواند و دلیلی قانع‌کننده برای اطاعت از آن پیدا نکرد تا برگ‌هایی که ما‌ه‌ها زمان کارشناسان ورزش را گرفته و هزینه زیادی هم برای آن صرف شده بود، به بایگانی تاریخ ورزش پیوند بخورد. علی‌آبادی هر بار که در برابر پرسش خبرنگاران درباره این طرح قرار می‌گرفت، ذهن همه را به این سو می‌برد که برای ورزش باید مکان ورزشی مناسبی داشته باشید. چه قهرمانان و چه مردم عادی باید از مکان ورزش بهره‌مند باشند. او که در زمان دولت نهم به دلیل توجه فوق‌العاده رییس‌جمهور به دوست صمیمی‌اش، دارای بودجه‌ای شگفت‌انگیز در بخش عمرانی شده بود، از نظر ساخت و ساز، آماری قابل توجه دارد، اما در بخش قهرمانی کارنامه مجموعه تحت مدیریت او چندان قابل اعتنا نیست.

«اگر ایشان بتواند کرسی از دست رفته ما را در IOC پس بگیرد، کار فوق‌العاده‌ای انجام شده، اما اگر این کار صورت نگیرد، آن وقت حضور ایشان در دو مدیریت موازی توجیه مناسبی ندارد». مصطفی هاشمی طبا رییس اسبق کمیته ملی المپیک که خود قربانی تصمیم سازمان ورزش قبلی شد و با از دست دادن ریاستش در کمیته ملی المپیک، کرسی ارزشمندش در هیات رییسه کمیته بین‌المللی المپیک را از دست داد، با این جمله نشان می‌دهد به آن موقعیت طلایی از دست رفته می‌اندیشد. هاشمی طبا تنها در صورتی می‌تواند حضور توام علی‌آبادی در کمیته ملی المپیک و سازمان ورزش را توجیه کند که علی‌آبادی بتواند کرسی او را در هیات رییسه IOC پس بگیرد. علی‌آبادی تنها یک ماه بعد از آنکه به بن‌همام قول داد در انتخابات نماینده کنفدراسیون فوتبال آسیا در فیفا به او رای دهد، با حضور ناگهانی شیخ احمد، رییس شورای المپیک آسیا در تهران، نظرش برگشت و به فدراسیون فوتبال دستور داد به شیخ سلمان بحرینی رای دهند.

شیخ احمد به او قول داد در این صورت به او کمک خواهد کرد در هیات رییسه IOC دارای کرسی شود و بلافاصله نامه‌ای به ژاک روگ نوشت تا ثابت کند پای حرفش ایستاده. این مقام کویتی که به دلیل مشکلات پایان‌ناپذیر فدراسیون فوتبال کویت با بن‌همام، رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا، تمایل فوق‌العاده‌ای به انتخاب شیخ سلمان دارد، این موضوع عمده را نادیده گرفته که علی‌آبادی در حال حاضر موقعیت مناسبی در سازمان ورزش ندارد.

سدی به نام سازمان بازرسی

«پرونده علی‌آبادی را به دادگاه فرستادیم». این پایان کشمکش سازمان ورزش با سازمان بازرسی کل کشور بود. جدالی که در روزهایی، به جنجال بزرگ و موضوع موردعلاقه رسانه‌ها تبدیل می‌شد. رییس سازمان ورزش نمی‌خواست در برابر اصرار قانونی سازمان بازرسی کوتاه بیاید و همین لجبازی باعث شد پرونده مدیران سازمان تربیت بدنی روی میز قاضی قرار بگیرد. این قدم بزرگ سازمان بازرسی اگرچه تاثیر فراوانی در انتخاب یکی از دو صندلی علی‌آبادی داشت؛ اما موارد دیگری هم وجود داشت که در خداحافظی این مدیر با سازمان ورزش، نقش کاتالیزور را بازی کردند.

«توفیق اجباری». این عنوانی بود که برخی کارکنان سازمان تربیت بدنی در زمان بازنشستگی پاک وجدان به زبان می‌آوردند. باجناق علی‌آبادی که اززمان حضور او در سازمان تربیت بدنی به عنوان مدیر امور اداری منصوب شده بود در آخرین روزهای فروردین به طور غیرمنتظره بازنشسته شد تا شایعاتی که در راهروهای سازمان تربیت بدنی درباره او شنیده می‌شد بیشتر شود. ابهاماتی که هیچ وقت از سوی رییس سازمان تربیت بدنی پاسخی مناسب و قانع‌کننده به آنها داده نشد تا این بازنشستگی از نظر کارمندان سازمان، برکناری محترمانه تعبیر شود.

علیرضا مددی از اداره کل تربیت بدنی تهران رفت. این اتفاقی بود که بعد از جنجال زمستان ۸۷، هر آن انتظار وقوعش می‌رفت. برخی از مدیران سازمان تربیت بدنی علت این تغییر را حضور برادرزاده مدیر عامل منطقه آزاد کیش در ستاد انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد عنوان کرده‌اند، اما نمی‌توان از ریشه‌های این تصمیم هم چشم‌پوشی کرد. مدیران سازمان تربیت بدنی در همان روزهایی که مشکلات مالی اداره کل تربیت بدنی استان تهران، علنی شد، سعی کردند پرداخت‌ بیش از ۳۵ وام یک‌میلیارد و ۵۰۰‌میلیون ریالی برای پروژه‌های در حال ساخت این مدیریت را تلاش مستقیم برای خصوصی‌سازی عنوان کنند؛ غافل از آنکه برای این حرکت در راستای خصوصی‌سازی، مزایده‌ای برگزار نشد که سازمان تربیت بدنی بتواند با استناد به آنها پاسخ منتقدان را بدهد. تردید سازمان برای این تغییر مدیریتی ادامه داشت تا آنکه منتقمیان مدیر کل استان اردبیل برای نشستن روی صندلی مددی انتخاب شد.

همچنان رییس

«ایشان همچنان رییس سازمان تربیت بدنی هستند. ما دیگر به حملات متعدد به مهندس عادت کرده‌ایم». این جمله علی سعیدلو معاون اجرایی رییس‌جمهور شاید برای برخی از خبرنگاران به معنای حمایت مطلق و دوباره دولت از یکی از معاونان کلیدی رییس‌جمهور و یکی از اعضای مهم کابینه محسوب شود، اما برای آنها که اخبار پیرامون دولت را شنیده‌اند، این حرف‌ها معنایی تازه پیدا می‌کند. شاید اگر فشار دادگاه به مدیران سازمان تربیت بدنی افزایش یابد و دولت مجبور به انتخاب شود، علی‌آبادی را در کمیته ملی المپیک نگه می‌دارد و سعیدلو را نه به عنوان رییس که به عنوان سرپرست

در این سازمان مشغول خواهد کرد.