گروه ورزش:یکشنبه روز شلوغی برای پرسپولیس بود. این تیم تنها چهار روز بعد از پیروزی مهم و سرنوشت‌سازش برابر النصر عربستان، باید در اهواز به مصاف استقلال صنعتی می‌رفت. پرسپولیس در این بازی تا آستانه کسب پیروزی پیش رفت، اما در نهایت روی یکی از سهل‌انگاری‌های بی‌پایان مدافعانش گل مساوی را دریافت کرد تا دو امتیاز ارزشمند را از دست بدهد و کم‌وبیش خطر سقوط را حس کند! این اما تنها اتفاق نگران‌کننده یکشنبه نبود. حادثه مهم‌تر زمانی رخ داد که خبرگزاری‌ها از آزادی حمیدرضا سیاسی خبر دادند. مدیرعامل باشگاه پرسپولیس که ۴ ماه و ۹ روز پیش بازداشت شده بود، بعد از مدت‌ها بی‌خبری سرانجام به قید وثیقه آزاد شد تا معادلات حاکم بر مجموعه سرخپوشان به شدت تحت تاثیر قرار بگیرد.

سهام پرسپولیس را می‌خرم!

به نظر می‌رسد محبوس شدن بعد از حضور در فوتبال نه تنها نتوانسته از تمایل سیاسی برای ادامه فعالیت در این حوزه بکاهد، بلکه او را به فکر نقش‌آفرینی جدی‌تر در عرصه مزبور انداخته است! سیاسی دیروز در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم از علاقه‌اش برای خرید سهام پرسپولیس سخن گفت: «اگر قصد خرید سهام داشته باشم از پرسپولیس و البته پرسپولیسی که به آن علاقه دارم سهام خریداری می‌کنم. از استقلال حتی اگر سهامی هم داشته باشد چیزی نمی‌خرم چون من پرسپولیسی هستم و سهامی که برای خودم بخواهم خریداری کنم از این باشگاه می‌خرم.»

رابطه کلیدی؛ رفیق یا رقیب؟

از مدت‌ها قبل، یعنی همان روزهایی که سیاسی و دوستانش تازه به پرسپولیس آمده بودند، این شایعه به گوش می‌رسید که او و حسین هدایتی رابطه جالبی با هم ندارند. آن اوایل نقل‌قول‌هایی از هدایتی علیه سیاسی منتشر شد و حتی گفته شد او به مالک استیل‌آذین بدهکار است، اما مدیرعامل پرسپولیس روز ۱۷ خرداد ۹۳ در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم ادعاهای هدایتی را رد کرد. بخشی از سخنان آن روز سیاسی را بخوانید: «من خرده حسابی با هدایتی دارم که هنوز نتوانسته‌ام او را ببینم تا در این زمینه صحبت کنیم. قرار بود هدایتی چک‌هایی را به من پس دهد که این اتفاق به تاخیر افتاده است. بنابراین نه تنها بدهکار نیستم، بلکه طلبکار هم هستم. یک فقره چک از هدایتی دارم و در فرصت مناسب که او را ببینم، طلبم را از هدایتی خواهم گرفت.» این مصاحبه به وضوح نشان داد که طرفین رابطه مناسبی با هم ندارند. دیروز اما سیاسی به شکلی کاملا متفاوت در این مورد سخن گفته است: «هیچ مشکلی با هدایتی ندارم و نداشتم. او رفیق و دوست ماست، قبلا بوده و اکنون هم رفیق هستیم. برای هدایتی احترام قائل بودم، اکنون هم هستم و هر وقت او را ببینم احترام می‌گذارم.» گذشته از این پارادوکس‌ها، آنچه روابط این دو نفر را حائز اهمیت می‌کند این است که در دوران بازداشت سیاسی، تصمیم‌سازان باشگاه پرسپولیس ناچار شدند به هدایتی میل پیدا کنند. مالک استیل‌آذین طی این مدت خیلی به سرخپوشان نزدیک شد؛ تا جایی که همه بلیت‌های مسابقه این تیم برابر النصر عربستان را خرید. طی روزهای اخیر همچنین خبرهایی در مورد پیوستن هدایتی به هیات‌مدیره پرسپولیس به گوش می‌رسید، به علاوه اینکه در بازی یکشنبه با استقلال صنعتی، بازیکنان این تیم برای نخستین بار با پیراهن‌هایی که کلمه «استیل‌آذین» روی آنها درج شده بود به زمین آمدند. مجموعه این مسائل باعث می‌شود تعامل سیاسی و هدایتی اهمیت عجیبی پیدا کند. شاید باید صبر کرد و دید با افزوده شدن رسمی هدایتی به هیات‌مدیره، آیا جایگاه سیاسی به‌عنوان مدیرعامل به خطر خواهد افتاد یا نه؟

فرگوسن هم موفق نمی‌شود

این اما فقط مسائل مدیریتی پرسپولیس نیست که در غیاب سیاسی دگرگون شده است؛ چه اینکه ظرف این مدت، سرمربی مورد اعتماد آقای مدیرعامل نیز از کارش کنار رفت. حمید درخشان که روزی دست در دست سیاسی وارد محل تمرینات سرخپوشان شده بود، بعد از کسب نتایج ضعیف کنار رفت تا برانکو ایوانکوویچ جای او را بگیرد. در شرایطی که عصر دیروز برانکو تازه اولین جلسه تمرینی‌اش را با پرسپولیس برگزار کرد، حالا خیلی‌ها نگران آینده این مربی بعد از بازگشت مدیرعامل سرخپوشان هستند. سیاسی قبلا نشان داده اگر یک مربی باب طبع او نباشد به هیچ قیمتی حاضر نیست وی را تحمل کند. او به علی دایی فقط ۷ هفته فرصت داد و حالا به‌طور اساسی جای این نگرانی هست که اگر وی به کارش در پرسپولیس ادامه بدهد، چه سرنوشتی برای ایوانکوویچ رقم خواهد خورد؛ به خصوص که اظهارات دیروز سیاسی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس هم به شائبه‌ها دامن می‌زند: «شما فکر کنید همین الان ما رونالدو را بخریم و به پرسپولیس بیاوریم. آیا او می‌تواند کمکی به این تیم کند؟ فکر کنید به جای حمید درخشان ما اسکولاری، آنچلوتی یا فرگوسن را بخریم. آیا می‌توانند پرسپولیس را نجات دهند؟ من می‌گویم که خیر. در مجموعه‌ای که همه چیز آن ناهمگون است نمی‌توان با یک فرد به آن کمک کرد. هیچ کس به تنهایی در یک تیم نمی‌تواند عامل موفقیت یا ناکامی تلقی شود.»