گهواره‌ای برای مادر
شاید به جز مارمولک، طلا و مس و زیر نور ماه، باقی فیلم‌های سینمای ایران که با موضوع روحانیت ساخته شده‌اند یا روحانیت در آنها نقش کلیدی دارد، فیلم‌های کلیشه‌ای از کار درآمده باشند، اما حساب این یکی فرق می‌کند. گهواره‌ای برای مادر فیلمی است که از همان قدم اول، با کلیشه‌های مرسوم ناسازگار است. برای اینکه اصلا روحانی این فیلم مرد نیست. این فیلم که با محوریت موضوع مادر و قرار گرفتن بر سر یک دوراهی ساخته شده، در مورد روحانی زنی است که می‌خواهد برای ادامه تحصیلاتش و تبلیغ دین به روسیه برود، اما بیماری مادرش او را از این کار بازمی‌دارد و در تعلیق انتخاب بین ماندن و رفتن قرار می‌دهد. پناه برخدا رضایی، کارگردان این فیلم نیز گفته بود برای ساختن این فیلم زندگی زنان طلبه را از نزدیک بررسی کرده است. گهواره‌ای برای مادر و حال و هوای روحانی و عاطفی آن با شب‌های ماه مبارک رمضان نیز، بی‌ارتباط نیست. هرچند فیلم خالی از اشکال نیست و انتقاداتی هم بر نحوه ساخت، سناریو و... آن وارد است، اما خود فیلم آنقدر هست که بتوان عطای نشستن زیر باد کولر بعد از افطار را به لقایش بخشید و راهی سینما شد. مطمئنا دیدن فیلمی با موضوع مادر، چیزی را از دست آدم خارج نمی‌کند، ولی تماشای فیلم، دیدن تردید و دودلی قهرمان قصه، قرار دادن خود به جای او یا به خاطر آوردن شرایط مشابه و دریافت نتیجه شخصی، می‌تواند چیزهای مفیدی به آدم اضافه کند.