نزدیک به 130 سال پیش اولین اتومبیل با معیارهای استاندارد از سوی کارل بنز ساخته شد. در تمام این یک قرن و سه دهه،‌ انواع مختلفی از خودروها در کلاس‌های متنوعی آمدند و رفتند. در بازه‌های زمانی مختلف، ذائقه مشتریان تفاوت‌های فاحشی داشته است. در یک دوره موج کوپه‌های 2 در 2 نفره دنیا را گرفت. سپس جریان سدان‌های لوکس هم‌زمان با انقلاب اقتصادی فراگیر شد. سپس کوپه‌های 2 در 4 نفره اسپرت ظاهر شدند. مدتی هم این شاسی‌بلندهای غول‌آسا بودند که در میانه میدان نقش‌آفرینی می‌کردند. در دوره‌ای روبازهای سایز کوچک و بزرگ عنان را به دست گرفتند. این داستان تا همین امروز هم ادامه دارد ولی واقعیت آن است که در بین تمام کلاس‌های خودرویی، کلاس پیکاپ‌ها از اصالت خاصی برخوردار بوده‌اند. مشتریان خاصی داشته‌اند و طراحی خاصی. بنا به دلایل جغرافیایی و فرهنگی، این تیپ از خودروها در بازار آمریکای شمالی فرصت توسعه و رشد بیشتری پیدا کرد. به‌طوری‌که در 30 سال اخیر یکه‌تاز صنعت پیکاپ‌سازی دنیا، سه غول خودروسازی آمریکا (فورد، جنرال‌موتورز و کرایسلر) بوده‌اند. حال تصور کنید سردمداران دنیای وانت‌های عظیم‌الجثه که هر کدام برای خود حکومتی را پادشاهی می‌کنند، در یک میدان روبه‌روی یکدیگر قرار بگیرند. جدال ترسناک دوج رم 1500، فورد F 150 و شورولت سیلورادو 1500.

قوچ‌ها رَم می‌کنند

داستان این یکی با آن دوتای دیگر خیلی فرق دارد. ابتدای دهه ۶۰ بود که دوج زیرمجموعه نامدار کرایسلر پیکاپ‌های سایز بزرگی به اسم سری D رابه بازار تشنه آمریکای شمالی معرفی کرد. این خودرو از همان شروع به کار مسیر متفاوتی را در پیش گرفت. نه مثل شورولت یکسره به دنیای اسپرت‌ها زد و نه مانند فورد خود را غرق در دنیای کار و تجارت کرد. دوج حد وسط را گرفت و با عرضه مدل‌های بسیار باکیفیت تک و دو کابین که علاوه بر آن پیشرانه‌های هشت سیلندر Vشکل، به پیشرانه نوآورانه ۶ سیلندر خطی نیز مجهز شده بودند. کمی که گذشت شرکت تصمیم به معرفی نسل دوم گرفت. ساختار چراغ‌های دایره‌ای، به امضای معروف این خودرو تبدیل شد. صندلی‌های بسیار گوشتالود و فنربندی روغنی و فرمان هیدرولیک برای اولین‌بار واژه نرمی و راحتی را به دنیای پیکاپ‌های آمریکایی وارد کرد. سال ۷۲ میلادی با عرضه نسل سوم آغاز شد. دوج با خونسردی تمام تمرکزش را روی مفهوم اصلی پیکاپ‌ها یعنی کار و باربری گذاشت. چهره‌اش کمترین تغییر ممکن را تجربه کرد. عجیب آن است که این اتفاق دقیقا باب میل مشتریان خاص این خودرو بود. دهه ۸۰ که شروع شد دوج تصمیم گرفت روال تولید پیکاپ‌های سری D را به نسل اول Ram‌ تغییر نام دهد.

راستش را بخواهید دوج با معرفی رَم تصور عجیب مشتریان را نسبت به دنیای دیزلی‌ها (گازوئیل‌سوزها) را عوض کرد. در حقیقت دوج از فرصت شلوغی پیشرانه‌های بنزینی حداکثر استفاده را کرد و دنیای پیکاپ‌های توربودیزل را خودش به تنهایی جلا داد. مصرف پایین و شتاب بالا، خیلی سریع دوج‌های رم را به وانت‌های ارزان و پرفروش بازار تبدیل کرد. در سال ۹۴ میلادی دومین نسل رم‌ها با تغییر و تحول انقلابی هم در باطن و هم در ظاهر استارت خورد. تحولاتی که فروش این پیکاپ تا سال ۹۶ را به رقم باورنکردنی ۴۸۰ هزار دستگاه رساند. نسل سوم تماما معطوف به توسعه پیشرانه‌های توربودیزلی شد. نماد قوچ‌های اخمو با این نسل تبدیل به شناسه اصلی دوج رم شد. سال ۲۰۰۸ و در آخرین ایام عرضه نسل سه، پیشرانه‌های رویایی ۶.۷ لیتری ۶ سیلندر خطی دیزلی بازار را ترکاندند. چهارمین و آخرین نسل از این پیکاپ‌ها در سال ۲۰۰۹ معرفی شد. خودرویی که زیبایی و جسارت وایپر و اندام عضلانی چارجر را به ذات کارآمد رم تزریق کرده است. علاوه بر یکه‌تازی این پیکاپ در دنیای گازوئیل‌سوزها، ابداع ساختار انتقال قدرت ضرب‌دری رم‌های نسل جدید را به طرزی دیوانه‌وار محبوب کرد.

آقای رکورددار
قدیمی‌ترین پیکاپ فول‌سایز آمریکایی. پرفروش‌ترین پیکاپ این کشور از سال ۱۹۷۷. پرفروش‌ترین خودروی آمریکا از سال ۱۹۸۱. پرفروش‌ترین خودروی تاریخ کانادا. رکورددار تیپ و مدل در بین تمام پیکاپ‌های دنیا. تنها وانت‌باری که روی پلت‌فرم آن علاوه بر وانت، شاسی‌بلند و حتی کامیونت نیز ساخته شده است. سری F‌ از سال ۱۹۴۸ به این‌سو یکسره تولید شده است. فورد این خودرو را بر پایه مرکوری سری M‌ (از زیرمجموعه‌هایش) طراحی و تولید کرد. البته در اواخر دهه ۴۰ میلادی از پیکاپ‌ها آن‌طور که امروز استفاده می‌شود، بهره گرفته نمی‌شد. نسل اولش با طراحی معروف آن زمان،‌ با زوایایی دایره‌ای منحنی‌شکل وارد بازار شد. فورد ۴ سال ابتدایی را صرف آزمون و خطای توانمندی‌های ورودش به این دنیا کرد. نسل بعدی که در سال ۱۹۵۳ میلادی روی کار آمد، اوضاع طراحی کمی بهتر شد و لیست جدیدی از پیشرانه‌ها در اختیار مشتری قرار گرفت. با این حال هنوز فوردهای سری F جایگاه خود را پیدا نکرده بودند. نسل سوم در ۱۹۵۷ وارد بازار شد. چهره به کلی تغییر کرد و برای اولین‌بار سیستم انتقال قدرت ۴ چرخ متحرک معرفی شد. فورد نسل چهارم سری F را در ۱۹۶۱ میلادی در حالی وارد بازار کرد که شرکت با سواری «اِدسل» خود ایام خوبی را سپری می‌کرد، اما هنوز نمی‌توانست برای پیکاپ‌های خود به یک استقلال طراحی و فنی برسد. در سال ۱۹۶۷ میلادی پنجمین نسل از پیکاپ‌های فورد در حالی به بازار آمد که شرکت در بخش سیستم تعلیق به ابداعات تازه‌ای دست پیدا کرده بود.

این استارت محبوبیت نسبی این خودرو در دل مشتریان سختگیر آمریکایی بود. با شروع سال ۱۹۷۳ ششمین ویرایش از این پیکاپ‌ها با لیست قابل توجه آپشن‌ها تولید شد. از سیستم صوتی چهار بانده داخل کابین، ترمزهای دیسکی، صندلی‌های قابل تنظیم و پیشرانه‌‌‌های غول‌آسای هشت سیلندر V شکل. گویی سری F‌ در حال ورود به دنیای سنتی عضلانی‌های آمریکایی بود. با شروع دهه هشتاد میلادی و عرضه نسل هفت،‌ این خودرو به صراحت جای خود را در بین آمریکایی‌ها باز کرده بود. صادرات از آمریکای جنوبی آغاز شده بود و دنیا می‌رفت تا با توانمندی‌های این باربر قابل اطمینان بیشتر آشنا شود. ۷ سال گذشت تا نسل هشت برای اولین‌بار توانست شخصیت مستقلی از خود را به نمایش بگذارد. ناگهان حضور یک پیشرانه عجیب و غریب ۵/ ۷ لیتری V۸ با جعبه‌دنده‌ای اتوماتیک سری F را به قله پیکاپ‌ها رساند. یکی، دو سال که از دهه ۹۰ گذشت، نهمین نسل نیز وارد بازار شد. فورد از این به بعد دچار سندرم افزایش ابعاد سری F شد. کم‌کم شرکت‌های باربری بزرگ به توانمندی‌های این خودرو پی بردند. بخشی از ناوگان آتش‌نشانی و آمبولانس از این مدل ساخته شدند. سال ۹۷ یکی از معدود خودروهای دنیا دهمین نسل تولید خود را نیز تجربه کرد. فناوری‌های مدرن فورد تاثیر قابل توجهی در بهبود کیفیت و ایمنی آن داشت. سال ۲۰۰۴ سری F جشن عرضه یازدهمین نسل خود را برگزار کرد. پس از سال‌ها فورد یک پلت‌فرم واقعا جدید را از صفر تا صد طراحی کرد. حدود ۵ سال بعد یکی از زیباترین، قوی‌ترین و سریع‌ترین نسخه‌های این خودرو آمد. این خودرو برای اولین‌بار از سری پیشرانه‌های تقویت‌شده کم‌مصرف اکوبوست استفاده کرد و سرانجام از ابتدای سال ۲۰۱۵ سیزدهمین ویرایش فورد سری F با طراحی فوق آینده‌نگر و سونامی آپشن‌ها راهی بازار شد.

وقتی کامارو وانت می‌شود
شاید عجیب باشد ولی جنرال‌موتورز حتی ۱۰ سال قبل‌تر از فورد وارد دنیای پیکاپ‌ها شده بود. واقعیت آن است که مدیران و مهندسان جی‌ام زودتر از رقبای هم‌وطنشان فهمیدند که راز موفقیت و ماندگاری در دنیای وانت‌بارهای فول‌سایز،‌ تزریق ویژگی‌های اسپرت به ساختار اصلی است. جنرال‌موتورز از ابتدای دهه ۹۰ تصمیم بزرگی گرفت. به عقیده مدیران روال ساخت پیکاپ‌های سنتی و محافظه‌کار با برند جی‌ام‌سی ادامه خواهد داشت ولی دنیای جدید در قالب شورولت سیلورادو عرضه خواهد شد. در حقیقت سیلورادو نام یکی از تیپ‌های شورولت سی/ کِی کلاسیک بود. شرکت اکیدا مایل بود که مسیر «سی‌یِرا» از پیکاپ‌های موفق برند جی‌ام‌سی را دنبال نکند. اما نمی‌دانست چطور و چگونه باید به این هدفش برسد. اواسط دهه ۹۰ تحقیقات آغاز شد. شورولت پلت‌فرم قابل قبولی برای ساخت سیلورادو را پیدا نمی‌کرد تا اینکه تصمیم بر آن شد که از زیرساخت‌های شاسی‌بلند موفقی به اسم «تاهو» برای تولید نسل اول استفاده شود. تیری که در تاریکی رها شده بود در کمال تعجب به هدف خورد و در همان سال ۹۹ میلادی سیلورادوی نسل اول با استقبال شدید روبه‌رو شد. شورولت در همین ابتدای کار نگذاشت این خودرو تنبل بار بیاید و با عرضه پیشرانه‌های حجیم و جعبه‌دنده‌های پرتوان، این خودرو را به یکی از سرآمدهای کلاس هِوی دیوتی (سختکوش) تبدیل کرد. پیش از پایان عمر نسل یک در سال ۲۰۰۶، شورولت به سیم آخر زد و ویرایش SS را روی این خودرو اجرا کرد.

یک وانت‌ بار فوق اسپرت که بیشتر به درد مسابقات واقعی می‌خورد تا دنیای کار و تجاری. نسل دوم با حوصله تمام در سال ۲۰۰۷ وارد بازار شد. خریداران سیلورادو برخلاف فوردهای F۱۵۰ اغلب جوانان و افرادی بودند که اصلا ربطی به دنیای باربری‌ها نداشتند. شاید هدف شورولت هم همین بوده باشد؛ ساخت یک پیکاپ تمام اسپرت. همان سال اول این خودرو جایزه بهترین پیکاپ را از آن خود کرد. در ایامی که ژاپنی‌ها با تویوتا هایلوکس و نیسان تیتان به بازار آمریکا حمله‌ور شده بودند، شورولت یک‌تنه با سیلورادوهای ۲/ ۶ لیتری حداقل برای چند سالی ایستادگی کرد. این خودرو یکی از اولین پیکاپ‌های دنیا بود که از جعبه‌دنده ۶سرعته اتوماتیک بهره می‌برد. جنرال‌موتورز بعد از پشت سر گذاشتن بحران مالی، سومین نسل از سیلورادوها را در سال ۲۰۱۴ رونمایی کرد. این پیکاپ با چهره‌ای پرابهت و وهم‌انگیز به خوبی برای نیروهای ویژه پلیس انتخاب شد. پیشگامی شورولت در دنیای جعبه‌دنده‌ها با این نسل نیز ادامه پیدا کرد. جنرال‌موتورز و شورولت تصمیم گرفتند تا برای ویرایش جدید از گیربکس ۸سرعته اتوماتیک بهره بگیرند. رادیو و مسیریاب ماهواره‌ای و سیستم ناوبری هوشمند اختصاصی جی‌ام‌، این پیکاپ در ظاهر ساده را تبدیل به یکی خواستنی‌های این حوزه کرد. مخصوصا وقتی اعلام شد که روی برخی از مدل‌های سفارشی، رنگ‌های استثنایی و تایرهای مخصوص گودیر نصب خواهند شد. بد نیست بدانید بخشی از ارتش آمریکا از سال ۲۰۰۱ سیلورادو را در ناوگان خود قرار داده بودند.

ضیافت آغاز می‌شود
بعد از کُری‌های پیاپی این سه محصول برای هم، وقت بررسی مو به مو و واقعی آنها است. هر سه از ساختار پیشرانه جلو و انتقال ۴WD استفاده می‌کنند. سیلورادو از پیشرانه ۳/ ۵ لیتری هشت سیلندر Vشکل به قدرت ۳۵۵ اسب‌بخار، اف۱۵۰ از قلب ۷/ ۲ لیتری شش دو تورب سیلندر Vشکل تقویت‌شده به قدرت ۳۲۵ اسب‌بخار و رم ۱۵۰۰ از نیروگاه ۳ لیتری شش سیلندر Vشکل توربودیزلی ۲۴۰ اسب‌بخاری بهره می‌برد. غیر از شورولت دو پیکاپ دیگر از دو میل‌سوپاپ روی هر سیلندر استفاده کرده‌اند. شاید در ظاهر حجم موتور و قدرت رم از بقیه کمتر باشد ولی جعبه‌دنده ۸ سرعته اتوماتیک آن در مقابل نمونه ۶ سرعته اتوماتیک آنها یک برتری چشمگیر به حساب می‌آید. از نظر ابعاد رینگ فقطF۱۵۰ است که از نمونه ۱۸ اینچی استفاده کرده است. دو رقیب دیگر پاهایی ۲۰ اینچی دارند. با این حال سلیقه هر شرکت در انتخاب تایرها جالب توجه است. سیلورادو از لاستیک‌های ۵۵/ ۲۵۵، اف۱۵۰ از لاستیک‌های ۶۵/ ۲۷۵ و رم از لاستیک‌های ۶۰/ ۲۷۵ میلی‌متر استفاده کرده است. جالب‌تر آنکه برند همه تایرها گودیر و مدل رنگلر است. با سیلورادو می‌توان تا ۷۲۲ کیلوگرم بار حمل کرد و تا ۴۲۰۰ کیلوگرم را نیز کشید. با اف۱۵۰ می‌توان تا ۷۰۹ کیلوگرم بار را حمل کرد و تا ۲۲۶۰ کیلوگرم را نیز به دنبال خود کشید. دست آخر با رم می‌توان فقط ۴۳۵ کیلوگرم بار را حمل کرد ولی بیش از ۳۹۰۰ کیلوگرم را کشید. تست شتاب‌گیری این خودروها نیز در نوع خود جالب توجه است. در این آزمون یک بار شتاب‌گیری در حالت آزاد و یک‌ بار با دنباله ۳۱۷۵ کیلویی صورت می‌گیرد. شورولت سیلورادو در پیمایش صفر تا صد کیلومتر در ساعت به رکوردهای ۹/ ۶ و ۵/ ۱۹ ثانیه دست پیدا کرد. فورد اف۱۵۰ توانست رقم ۵/ ۶ و ۲/ ۱۶ ثانیه را ثبت کند و همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد دوج رم توانست صفر تا صد را در دو حالت فوق ۸/ ۸ ثانیه و ۹/ ۲۳ ثانیه بپیماید. این تست جالب حتی در قسمت شتاب ۴۰۰ متر نیز انجام شد. سیلورادو در این قسمت به رکوردهای ۴/ ۱۵ و ۲۲ ثانیه رسید. اف۱۵۰ ارقام ۱/ ۱۵ و ۷/ ۲۰ ثانیه را کسب کرد و رم در مقام آخر به اعداد ۶/ ۱۶ و۲/ ۲۲ ثانیه رسید. در دنیای پیکاپ‌ها شاید مصرف سوخت مهم‌تر از قدرت و سرعت باشد. جایی‌که شورولت به رکورد ۱۳ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر، فورد به رکورد ۷/ ۱۱ لیتر و دوج با افتخار به رقم ۵/ ۱۰ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر رسیده است. ‌