فاطمه باباخانی بهار عربی این سال‌ها اغلب کشورهای عربی را درنوردیده، انقلابی که با به آتش کشیده شدن محمد بوعزیزی، شروع شد و کل منطقه را پس از آن به آتش کشید، اما تفاوت بهار عربی با آنچه سال‌ها پیش در آفریقای جنوبی اتفاق افتاد چه بود؟ وقتی ماندلا و هوادارانش بر سر کار آمدند چه کردند که کشورشان پس از آن راه توسعه را در پیش گرفت و انقلابیون از جان گذشته عرب چه کردند که نه تنها گامی به پیش نگذاشتند، بلکه در هزارتوی انقلاب‌های دوم و سوم نیز گرفتار آمدند؟ ماندلا 27 سال در زندان بود و در این 27 سال سخنی از انتقام نگفت، اما آنان که پس از انقلاب در کشورهای عرب بر سر کار آمدند، گویی تنها می‌خواستند حساب‌هایی را که در گذشته داشتند تسویه کنند. همین بود که صحنه مرگ معمر قذافی نه تنها نشان دهنده اقتدار و مجازات دیکتاتور لیبی نبود، بلکه خود نشان‌دهنده شناعت کسانی بود که دشمن از نفس افتاده را به فجیع‌ترین وضع به مسلخ می‌کشانند. آنان که در کشورهای عربی بر سر کار آمدند از جنس کسانی بودند که خود زمانی بر مسند قدرت نشسته بودند، اما در آفریقای جنوبی ماندلا پیامی دیگرگونه برای مخالفانش داشت، زمانی که او از دیوارهای زندان رهایی یافت به جای برخوردهای پلیسی و انتقام‌گیری بر آنان که بیش از سه دهه از بهترین سال‌های آزاد عمرش را از او گرفته بودند، بر نقاط مثبت و تخصص‌شان تکیه کرد و از بسیاری از آنها در پست‌های مدیریتی بهره گرفت. بدین ترتیب بود که آفریقایی‌ها بدون حسی از جداافتادگی یا میل به کسب قدرت در دولت جدید همگی یک راه واحد را در پیش گرفتند و آن پیشرفت کشورشان بود. این در حالی است که مصری‌ها ابتدا در پی تصفیه یاران مبارک برآمدند، پس از آن دسته‌بندی دیگری میان خود کردند و هر گروه نامزد خود را روانه عرصه سیاست کرد. ورود نامزد اسلام‌گرا به دولت، آنان را که هراس از اسلام و اسلام‌گرایی داشتند واداشت از ارتش برای نجات دموکراسی بهره بگیرند، بی‌آنکه پاسخی برای مخالفانشان داشته باشند. از این رو است که شاید ماندلا در جهان کشورهای در حال توسعه یگانه است، نه از آن رو که زندان بسیار کشید، نه از آن رو که سیاه پوست بود، بل از آن رو که او رویه‌ای در پیش گرفت که پس از گذر این همه سال هیچ کدام از کشورهای در حال توسعه هنوز نتوانسته‌اند آن را در رویه‌های سیاسی‌شان پی بگیرند. هنوز رهبران این کشورها بر مجازات تاکید می‌ورزند و حاضر به بخشایش نیستند و مردمان نیز به دنبال فرصتی تا انتقام روزهای بر فنا رفته را از آنها بگیرند. این کشورها هزینه‌های بسیار برای مشت‌های گره کرده‌ای که بر سر مخالفان کوبیده‌اند، داده‌اند، اما آن که فرو افتاده نیز مشت خود را آماده روزی نگه داشته تا آن را بر سر دشمن فرود آورد. امروز شایسته است به جای مرور اخبار بیماری پیرمرد از رسانه‌ها، به درسی بیندیشیم که او با زندگی‌اش به ما داد. شاید زمان آن فرا رسیده است ببخشیم و تولد پیرمرد را جشن بگیریم.