سمیرا نوری
ما چرا برندها را می‌‌خریم یا نمی‌خریم؟ این پرسشی است که می‌‌توان از جوانان جامعه ایرانی پرسید. خیلی‌ها هستند که زندگیشان با خرید برندها معنا و مفهوم پیدا می‌‌کند.
برای پیدا کردن مصادیق این نوع آدم‌ها، می‌‌توانید به برخی پروفایل‌ها در شبکه‌های اجتماعی سر بزنید. یا چرا راه دور برویم. همین که نگاه دقیق‌تری به دور و برتان بیندازید یا بروید سمت مغازه‌هایی که اجناس برند می‌‌فروشند یا نمایندگی برندها را در اختیار دارند می‌‌توانید به سادگی مصادیقش را بیابید، اما در کنار این طیف از جوانان، تعداد پرشماری هم هستند که برایشان اهمیتی ندارد چیزی که می‌‌پوشند، برند است یا نه! آنها معمولا کسانی هستند که دست کم یک بار گذرشان به شعر مشهور «گر نبود جامعه اطلس تورا/ دلق کهن ساتر تن بس تو را» افتاده است، اما در این می‌ان تعداد قابل توجهی هم هستند که اگر چه توانایی خرید اجناس مارک دار را دارند، اما رفتارشان را سامان‌مند کرده‌اند و به‌جای اینکه از برندهای خارجی خرید کنند، از برندهای داخلی خرید می‌‌کنند هرچند که در بیشتر قریب به اتفاق موارد، ‌برندهای ایرانی در مقایسه کیفی با مشابه خارجی شان، ‌برتری ویژه‌ای ندارند.این سه دسته از شهروندان را می‌‌توان همه جا پیدا کرد. ما برای پیدا کردنشان به شبکه‌های اجتماعی سر زدیم و از انها پرسیدیم که چرا کالای برند می‌‌خرند یا نمی‌خرند.
آنها استدلال خودشان را مطرح کرده‌اند. همه استدلال‌ها به جای خود منطقی است و شاید درست نباشد اگر یکی را بر دیگری رجحان بدهیم. به هر حال هر کسی برای به دست آوردن پولی که در اختیار دارد تلاش کرده، زحمت کشیده و عرق ریخته است. آنها حق دارند هر طور که می‌‌خواهند و ممکن است پولشان را خرج کنند، اما عده‌ای در این میان در لحظه خرج پول‌هایشان هم خود را در ساحت بزرگ‌تری می‌‌بینند و سعی دارند بیش از حقوق‌شان به وظایف و تکالیف‌شان فکر کنند؛ مثلا به تولید‌کننده داخلی پول بدهند و جنس بخرند، اما خیلی‌ها هم این استدلال و زمینه فکری و رفتاری را نمی‌پسندند. دسته دوم خرید تولیدهای بی‌کیفیت را مصداق حمایت از تولید داخلی نمی‌دانند و معتقدند که بازار باید براساس رقابت باشد تا تولید‌کننده داخلی هم با ارتقای کیفی کالای تولیدی‌اش به مشتری احترام بگذارد و درست نیست که حمایت از تولید داخلی صرفا یک طرفه و فقط از سوی مشتری باشد.
اما در کنار این استدلال‌ها،‌حرف‌ها و سخن‌های دیگری نیز و جود دارد که بهتر است خودتان بی‌واسطه آنها را بخوانید:

م.ع.بیگی
احساس می‌کنم برندهای خارجی که در ایران عرضه می شوند اساسا فیک هستند و پیدا کردن برند خارجی در ایران کار سختی است؛ زیرا نمایندگی‌های مجاز بسیاری کالاها در ایران وجود ندارد و همچنین به‌دلیل بی‌پولی که خرید از همان نمایندگی‌های محدود رو هم ناممکن می‌‌کنه برند خارجی نمی خرم.

حمید راد
من در زمینه پوشاک کالای برند و مارکدار استفاده نمی‌کنم، به دو دلیل یکی اینکه بسیار گران‌تر از آن که باید باشند در ایران به فروش می‌‌رسند و مشخص نیست این کالاهای برند اصل باشند،‌ دوم اینکه از کیفیت پوشاک ایرانی بسیار راضی‌ام و معمولا لباس با کیفیت دوخت ایران را با قیمت مناسب تهیه می‌‌کنم. دوا‌مشان هم بالاست. الان یک جفت کفش ملی دارم که دو سال است به‌خوبی دارند کار می‌‌کنند. یا کت و شلوارهایی که از باب همایون می‌خرم هم خوش‌دوخت هستند و هم جنس پارچه‌اش خوب است. شیک هم هستند یک دست از آنها را بیش از ۵ سال است دارم می‌‌پوشم. از مد هم نیفتاده‌اند. من به جز دستگاه‌های الکترونیک که فناوری بالا دارند بیشتر تولیدات ایرانی مصرف می‌‌کنم. اگر هم کالایی خارجی بخرم حتما باید قیمتش مناسب باشد.

بیتا.ی
به علت کیفیت همیشه دنبال اسم برند هستم و می‌‌دونم حداقل کالایی هست که در تمام دنیا جواب پس می‌‌ده، البته کالای تقلبی و کپی زیاد‌ه اما همیشه سعیم خرید اوریجینال هست حتی اگر خیلی گرون هم باشه می‌‌خرمش. رنگ‌های شاد در کفش‌های کتانی با جنس خوبشان برایم لذت‌بخش هستند. توی بدلیجات هم برندباز هستم؛‌ مارک سواروسکی.

فاطمه.ص
من همه شال‌هایی که می‌خرم مارک تی‌تی هستند، کیفیت محصولاتش خوبه و اینکه متفاوت‌تر از بقیه تولیدی‌ها طرح‌هایی جدید ارائه می‌ده،‌ طرح‌های متفاوت و استفاده از انواع رنگبندی باعث می‌شه که من بیشتر جذب این محصول بشم و طراح‌های این مارک‌ شال، طراحیشون متفاوت‌تر از سایر طراحی‌هاست و به‌گونه‌ای طراحی می‌کنن که در هر فصل و هر مکان از محصول خاصش استفاده کنیم البته کیفیت مناسبش، قیمت نامناسبش رو قابل تحمل می‌‌کند.

مهدی.ب
استفاده نمی‌کنم؛ چرا‌که فعلا وسع مالی‌ام نمی‌رسد، ولی در آینده هرگاه بتوانم می‌‌خرم و استفاده می‌‌کنم. دوست هم دارم.

حامد کیا
معمولا استفاده نمی‌کنم چون برندهای موجود در بازارهای ما عمدتا غیراصل و تقلبی هستند. اصل‌هایشان هم که گران است و نمی‌شود خرید، اما مثلا برای کفش که برای راه رفتن مهم و دوام آنها شرط است سعی می‌‌کنم برند استفاده کنم.

نسترن. م
چرا استفاده نکنم؟ مگر پولم را از سر راه آورده ام که بروم چیزهای غیر‌اصل غیر‌برند بخرم که همه‌شان دو ماه نشده دیگر قابل استفاده نیستند. خریدن اجناس بی‌هویتی که معلوم نیست چه کسی در کجا ساخته و کیفیتش معلوم نیست و زیبایی کافی ندارد مثل دور ریختن پول است. اصلا نمی‌فهمم، چرا باید اجباری وجود داشته باشد که فلان چیز را بخریم و فلان را نخریم. من هر چیزی را که دلم بخواهد و پولش را داشته باشم می‌‌خرم.

کامران بختیاری‌ راد
من اصولا سعی می‌‌کنم مرتب باشم. مرتب بودن البته ربطی به برند پوشیدن ندارد، اما واقعیت این است که برندها بیشتر زیبا هستند، ‌جنس خوب دارند و می‌‌توانید مرتب‌ و مداوم آنها را بپوشید. به‌نظرم این طبیعی است برای اجناسی که می‌‌خریم هویت قائل باشیم. بدانیم چه چیزی را می‌‌خریم. ساخت کجا است. چه کسانی از این جنس استفاده می‌‌کنند. مثل خریدن کتاب است دیگر.
شما کتابی راکه نویسنده‌اش نشناسید و معلوم نباشد چه چیزی در آن نوشته شده است را نمی‌خرید، اما کتابی راکه نویسنده‌اش را بشناسید ‌یا کتاب خوان‌های دیگر به شما بگویند فلان کس نویسنده خوبی است،‌ می‌‌خرید.