توسعه اقتصادی با «قانون کپی‌رایت»

احسان نجفی

کارشناس مدیریت و بازاریابی

همواره در اقتصاد گفته می‌شود هر بنگاه یا کشوری که بتواند از منابع در دسترس استفاده بهتری کند به‌واسطه صرفه‌جویی که در هزینه می‌کند و کیفیتی که می‌تواند ارائه دهد صاحب بازاری منحصر به‌خود خواهد شد که زمینه‌ساز رشد اقتصادی و توسعه آن کشور خواهد بود. اگر تاریخ زندگی بشر را مرور کنیم شاید در برخی زمان‌ها انسان نتوانسته از منابع محدود و ارزشمند بهره‌برداری مناسبی کند. بررسی روند استاندارد زندگی در طول تاریخ نشان می‌دهد در برخی زمان‌ها استانداردهای زندگی در سطح بسیار پایینی بوده است و مردم زندگی کوتاه و پررنجی را سپری می‌کرده‌اند. این سطح زندگی تنها منحصر به کشور خاصی نبوده و در غالب کشورها وضع به همین گونه بوده است.

این حقایق که مربوط به دو و نیم قرن پیش است را در نظر بگیرید: امید به زندگی در میان مردم تقریبا بیست و پنج سال بوده است، بیش از سی درصد بچه‌های تازه متولد شده به‌ندرت به پنجمین روز تولد خود می‌رسیدند، ده درصد زنان در حین زایمان از بین می‌رفتند، بیشتر مردم در طول زندگی خود تجارب بیماری‌های سخت و جان‌کاه داشتند که علاجی برای آن پیدا نمی‌کردند. استاندارد زندگی بین مردم مختلف تفاوت زیادی نداشت و به‌غیر از نجیب‌زادگان، بسیاری در حد امرار معاش گذران زندگی می‌کردند. اما در طول ۲۵۰ سال گذشته همه چیز تغییر کرده است. فرآیند اختراعات سریع موجب اختراع الکتریسیته، موتورها، ماشین‌های مکانیکی پیچیده، کامپیوتر، تلویزیون، بیوتکنولوژی، کشاورزی پیشرفته، تجهیزات پزشکی فوق مدرن و بسیاری دیگر از تکنولوژی‌ها در ابعاد مختلف زندگی بشر شده است. همه این موارد موجب شده تا انسان بتواند از منابع محدود آب، هوا، خاک و دریا بهره‌برداری بیشتری کند.

نتایج این فرآیندها بهبود استاندارد زندگی مردم بوده است. در حال حاضر امید به زندگی در بین مردم دنیا تقریبا ۶۰ سال است و بسیاری از مردم لباس، سرپناه و غذای بهتری نسبت به آن‌چه بشر در سال‌های قبل داشته است دارند. نمی‌توانیم بگوییم همه چیز عالی شده است. هنوز هم مساله فقر در بخش‌های بزرگی از دنیا وجود دارد و حتی ثروتمندترین اقتصادها نیز با مشکلاتی نظیر بیکاری، فقر مستمر و کمبود منابع مواجه‌اند. اما حقیقت این است که زمین نسبت به گذشته مکان مرفه‌تری برای انسان شده است. بسیاری از کشورها در گذر زمان رشد اقتصادی داشته‌اند که نشان‌دهنده افزایش سطح زندگی در گذر زمان است.

بدیهی‌ترین دلیل برای بالا رفتن سطح استاندارد زندگی بشر حجم بالای اختراعات و پیشرفت‌های تکنولوژیکی بشر است. اما اگر دقیق‌تر به مساله نگاه کنیم متوجه یک سوال اساسی می‌شویم. چرا تکنولوژی‌ها و اختراعات بشری پیش از این اتفاق نمی‌افتاد؟ شواهد نشان می‌دهد که اولین ماشین بخار در یونان باستان تولید شده و حتی آنان ایده اصلی کامپیوترهای برنامه‌پذیر را نیز در سرپرورانده بودند. اما هیچ‌گاه نتوانستند انقلاب صنعتی کنند و قدم‌های مطمئنی در راه رشد پایدار اقتصادی بگذارند. چرا انقلاب صنعتی توانست این چنین رشد کند و تاثیر شگرف بر اقتصاد و سطح زندگی مردم بگذارد؟

فاکتورهای زیادی در این رابطه می‌توان برشمرد که موجب شدت گرفتن رشد اقتصادی در اواخر قرن هجدهم شد اما شاید یکی از مهم‌ترین این فاکتورها «حق اختراع» بود. «کپی‌رایت» یکی از حقوق مالکیت انسان‌ها بود که در انگلستان پایه ریزی شد و سکان هدایت انگیزه‌ها را به سمت پیشرفت بشری سوق داد. قبل از به‌وجود آمدن حق ثبت اختراع مخترعان همواره مشاهده می‌کردند که حاصل سال‌ها تلاش آنها توسط دیگران به یغما می‌رود. با وضع این قانون یک بازار ارزشمند در اقتصاد شکل گرفت. شاید هنوز هم نتوان در مورد برخی اختراعات نظیر ماشین بخار و جریان الکتریسیته و لامپ و... قیمتی برای ارزش‌گذاری پیدا کرد. پیدایش این قانون موجب گسیل دانش گرفته شده بشر از طبیعت، در جهت به‌حرکت درآوردن چرخ تولید و بهبود وضع معیشتی و سلامتی انسان‌ها شد.

بدون شک حق ثبت، حق اختراع، حق کپی و تمامی حقوقی که بر حفظ حقوق مالکیت مخترعان و نوآوران در بازارهای مختلف تاکید دارند موجبات ایجاد شغل و گسترش رشد اقتصادی را فراهم می‌کنند. اما در ساختار اقتصادی هر کشور بازاری که بتواند پذیرای ارزشمندترین دستاوردهای انسانی در جهت بهبود وضع زندگی افراد یک کشور باشد باید مجهز به ویژگی‌های دیگری نیز باشد. یکی از مشکلات اساسی یک مخترع یا کارآفرین دسترسی به منابع مالی است، از طرفی سرمایه‌گذار نیز در صورتی راغب به انجام سرمایه‌گذاری خواهد بود که پس از اجرای طرح مورد نظر جایگاه با ثباتی در بازار، به‌خصوص در مقابله با رقیبان بالقوه داشته باشد. بر اساس تحقیقاتی که در دانشگاه برکلی کالیفرنیا شده در حقیقت وجود حقوق ثبت در رابطه با بازاری که سرمایه‌گذاران خواهان حمایت از مخترع مربوطه هستند سهم ۶۷ درصدی در تصمیم‌سازی سرمایه‌گذاران داشته است.

این میزان برای سرمایه‌گذاری در طرح‌های بیوتکنولوژی برای تولید کالاها و خدمات کشاورزی، دارویی و غذایی ۷۳ درصد و تولید لوازم پزشکی ۸۵ درصد بوده است. این ارقام قابل ملاحظه‌ای است که نشان از نقش مثبت برقراری حق ثبت در توسعه تکنولوژی و فناوری دارد. در واقع تعریف درست قوانین حق ثبت و مالکیت در بازارها راه را برای ترکیب شدن ایده‌های خلاق با سرمایه‌های سرگردان هموار می‌کند که خروجی آن بهبود وضع زندگی افراد و رشد اقتصادی یک کشور خواهد بود. تحت این شرایط انگیزه مخترعان و کارآفرینان و سرمایه‌گذاران در مقابل کپی شدن، تولید شدن، صادر شدن و وارد شدن محصول مورد نظر حفظ می‌شود. اساس تمامی تئوری‌های رشد اقتصادی بر انباشت سرمایه لازم بر تولید استوار است.

شاید دلیل عدم موفقیت علوم و تکنولوژی‌های کشف شده در یونان باستان یا انگلستان اواخر قرن هجدهم، خلاء یک بازار یا ساختار مبتنی بر حفظ حقوق مخترعان و سرمایه‌گذاران برای تزریق سرمایه به ‌ایده‌های نو باشد. شاید وقتی بدانیم که از سال ۱۹۹۹ در ایالات متحده آمریکا بیش از ۶۰ درصد مشارکت‌های عمومی در سیستم اقتصادی از طریق شرکت‌های سرمایه‌ای حمایت شده‌اند اهمیت این چنین حقوق‌های مالکیتی بشر بیش از پیش بر ما آشکار گردد. در حال حاضر کشور استرالیا یک موسسه تحقیقاتی در رابطه با نوآوری‌های پزشکی کودکان تاسیس کرده است که اساس آن بر حفظ حقوق مخترعان و حمایت مالی آنان در طرح‌های پیشنهادیشان است. این مسیری است که در آینده فاصله کشورها در داشتن تکنولوژی‌های مختلف را توضیح خواهد داد.

توسعه اقتصادی با «قانون کپی‌رایت»