«دولت امید» و آرزوهای ما...
میثم‌هاشم‌خانی عضو گروه اندیشه «روحانی» رئیس‌جمهور شد؛ رئیس‌جمهوری که پیروزی‌اش نمادی است از بار عظیم امیدها و آرزوهای ملت بزرگ ایران؛ آرزوهایی به ظاهر کوچک؛ آرزوهایی کوچک که به آرزوهایی دور از دسترس تبدیل شده‌اند فقط به دلیل مدیریت پیش‌بینی ناپذیر سال‌های اخیر. ای کاش دولت بعد بتواند در دوره چهار ساله‌اش، اوضاع اقتصادی کشور را دست کم به وضعیت مطلوب بازگرداند... ای کاش دولت بعد شرایطی ایجاد کند تا صدها هزار خانواری که به دلیل مدیریت اقتصادی ناصحیح چند سال اخیر به زیر خط فقر رفته‌اند، با تدبیر صحیح به وضعیت معیشتی قابل قبول برسند... ای کاش دولت بعد بتواند دیپلماسی اقتصادی کشور را به نحوی اصلاح کند که در خدمت شکوفایی و پویایی اقتصاد ملی باشد... آرزوهایی از این دست، از نیمه‌شب جمعه بارها و بارها در ذهن اکثریت شهروندان ایرانی مرور شده است و «کوله‌بار سنگین» این «آرزوهای به ظاهر کوچک» بر دوش دولت بعد سنگینی می‌کند؛ آرزوهایی که اگر دولت «روحانی» بخواهد نماد تحقق آنها باشد، باید یک دقیقه را هم برای دعواهای سیاسی نخ‌نماشده تلف نکند، یک دقیقه را هم به مسائل حاشیه‌ای نپردازد، هرگز حتی «یک انتقاد» را نشنیده باقی نگذارد و اجازه ندهد حتی یک کارشناس دغدغه‌مند و مجرب به دلیل اختلاف‌نظر سیاسی حاشیه‌نشین شود. این است آرزوی ما در دولتی که نام «دولت تدبیر و امید» را بر خود گذاشته، دولتی که امید داریم نماد اعتدال باشد، خود را اسیر «تنگ‌نظری‌های سیاسی» نکند و از توانایی‌های تک‌تک ایرانیان برای دستیابی به ایرانی پویا و پرنشاط بهره گیرد