جنگ داخلی در آمریکا اتفاق نمی‌افتد

طهمورث غلامی
کارشناس مسائل آمریکا

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا روزهای سختی را سپری می‌کند؛ از یکسو، حلقه نزدیکان و مشاوران هم‌فکر او با اخراج و کناره‌گیری کسانی همچون استیو بنن و مایکل فلین در حال تنگ شدن است و از سوی دیگر، تظاهرات حامیان نژادپرستی، درگیری آنها با مخالفانشان و موضع‌گیری نه‌چندان محکم ترامپ در محکومیت اقدام نژادپرستان باعث شده است که رئیس‌جمهوری نامحبوب آمریکا در مظان اتهام حمایت از گرو‌ه‌های نئونازی و حامیان نژادپرستی قرار گیرد. درواقع گروه‌های حامی نژادپرستان خود را به لحاظ فکری علاوه‌بر ترامپ، وام‌دار و پیرو استیو بنن (مشاور ارشد ترامپ که هفته گذشته اخراج شد) می‌دانند که گرایش‌های نژادپرستی و ناسیونالیستی شدید داشت.

پیش از آنکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا شود، نژادپرستان جلسه‌ای تشکیل دادند و به ترامپ، سلام نازی دادند. البته در آن زمان واکنش ترامپ به این اقدام خیلی جدی نبود اما امروز نژادپرستان آمریکایی فقط به سلام دادن اکتفا نمی‌کنند؛ بلکه به خیابان‌ها آمده‌اند، تظاهرات راه می‌اندازند و رئیس‌جمهوری آمریکا نیز چند روز پس از گذشت این ماجرا تنها از طریق یک بیانیه ‌آن را محکوم کرد. منتها ترامپ، مخالفان نژادپرستی را نیز محکوم کرد که همین مساله باعث انتقادهای بسیاری از وی شد. بسیاری معتقدند که ریشه نژادپرستی و نفرت‌پراکنی موجود در آمریکا به سیاست‌های ترامپ و مشاورانش بازمی‌گردد. حتی برخی فراتر رفته و صحبت از بازگشت جنگ‌های داخلی آمریکا می‌کنند؛ یعنی جنگ میان حامیان نژادپرستی و گروه‌های ضدنژادپرستی. با در نظر گرفتن چنین سناریویی، برخی کارشناسان و صاحب‌نظران یک آمریکای تقسیم شده را جایگزین ایالات‌متحده آمریکا می‌دانند.

این مساله در عرصه سیاست داخلی به یک چالش جدی برای دونالد ترامپ تبدیل شده است. البته من معتقدم که صحبت از جنگ داخلی در آمریکا خیلی صحیح نیست زیرا درصد کسانی که گرایش‌های نژادپرستی دارند و طی هفته‌های اخیر شاهد تظاهرات از سوی آنان بودیم، خیلی زیاد و تاثیرگذار نیست؛ بنابراین تظاهرات و فعل و انفعالات گروه‌های حامی نژادپرستی و افراد تندرو در آمریکا خیلی سریع می‌تواند توسط مخالفان آنها یا نیروهای امنیتی و پلیس مهار شود؛ بنابراین این تصور که چنین تظاهرات و درگیری‌هایی مانند قرن 19 آمریکا را دچار جنگ‌های داخلی خواهد کرد، خیلی درست نیست.ترامپ و نزدیکان او از اواخر سال 2015 که فعالیت‌های انتخاباتی را کلید زدند به مباحث نژادی و ناسیونالیستی پرداخته و بر آن تاکید کردند. در واقع آنها این حس خفته را که سال‌هاست در آمریکا وجود داشته، بیدار کردند، اما در هر حال منجر شدن این درگیری‌ها و تظاهرات‌ها به جنگ داخلی دور از تصور است و به‌نظر می‌رسد در حد تظاهرات خیابانی محدود خواهد شد. همچنین این پرسش نیز مطرح است که آیا ترامپ به‌دلیل آشفتگی در عرصه داخلی و مطرح شدن سناریوهایی همچون استیضاح رئیس‌جمهوری، ممکن است در عرصه سیاست خارجی دست به یک ماجراجویی بزند.

در این‌خصوص باید گفت براساس تجربه گذشته زمانی که بحث استیضاح ریچارد نیکسون یا بیل کلینتون مطرح شد، هر دو رئیس‌جمهوری تلاش کردند که در سیاست خارجی فعال‌تر شوند و توجهات را به مسائل خارجی معطوف کنند. تیم ترامپ نیز بر این نکته واقف است که اگر بخواهد در عرصه خارجی هر مساله‌ای ایجاد کند، این مساله منجر به معطوف شدن نگاه داخلی یا عدم‌استیضاح رئیس‌جمهوری نخواهد شد. همچنین ترامپ با دو محدودیت نیز برای ماجراجویی در عرصه خارجی مواجه است؛ محدودیت نخست این است که در آمریکا رئیس‌جمهوری اجازه ندارد شب بخوابد و صبح تصمیم بگیرد که در کشوری جنگ راه‌بیندازد و حتما باید ابتدا نهادهای نظامی، امنیتی، کنگره، رسانه‌ها و جامعه را برای چنین امری آماده کند. محدودیت دوم این است که امروز اطراف ترامپ از افرادی پر شده که من آنها را در چارچوب نهاد تعریف می‌کنم. یعنی افرادی که سابقه سیاست‌گذاری رسمی دارند و در چارچوب نهادها فعالیت می‌کنند. بنابراین دست دونالد‌ترامپ برای انجام اقدامات یک‌جانبه به‌منظور ماجراجویی در عرصه خارجی بسیار بسته است و شاید او چنین سودایی در سر داشته باشد، اما احتمالا موفق نخواهد شد.

در این میان باید توجه داشت که اگر آمریکا بخواهد در عرصه خارجی اقدامی انجام دهد، کره‌شمالی در اولویت خواهد بود و نه ایران. در عین حال این مساله نیز مطرح است که اگر سیاست خارجی آمریکا دچار انفعال شود، این موضوع برای کشورهایی همچون ایران و کره‌شمالی که به نوعی با نظم بین‌الملل مشکل دارند یک موقعیت تلقی می‌شود یا خیر. درواقع انفعال آمریکا در حوزه سیاست خارجی تنها ممکن است منجر به فعال‌تر شدن سیاست‌های ایران در عرصه خاورمیانه شده یا باعث شود نقش تهران در سوریه و عراق پررنگ‌تر شود. اما در ارتباط با کره‌شمالی از آنجایی که در آمریکا اجماعی بر سر چگونگی برخورد با این کشور وجود ندارد، این امکان را به کره‌شمالی می‌دهد که صنعت موشک‌های بالستیکش را گسترش دهد و توانمندی‌های اتمی‌اش را توسعه دهد.