وساطت الهی
از دوره‌ای که یونانیان باستان برای خویش الهه‌های گوناگونی می‌ساختند و برای هریک نماد و نشانه‌‌ای تعبیه می‌کردند، نزدیک به سه هزار سال می‌گذرد. اما هنوز باورهای آیینی، و جادوگونه بخش عمده‌ای از واقعیت محیط زندگی انسان امروزی در جوامع مختلف را تشکیل می‌دهد، باورهایی که هریک با نمادها و نشانه‌های خاص خود در طول تاریخ بازنمایی شده‌اند. «مهدی مقیم نژاد» درفصل پنجم پروژه «واقع نمایی»ها با عنوانِ «وساطت الهی» دست به کند و کاو و بازنمایی این قبیل نشانه‌ها در گستره تاریخ و جغرافیای ایران زده است. او نمادها و نشانه‌های خاص آیینی را در فضایی خیالی در دل طبیعت چیدمان کرده است؛ طبیعتی که حضور انسان در آن دیده نمی‌شود؛ اما رد حضور او با پارچه و علم و کتل مشهود است. نمادهایی که تبار و ریشه آنها را باید در باورهای آیینی این سرزمین جست؛ این بار به شکلی تازه و بدیع بازنمود یافته‌اند. دیدن تصاویری که در آنها پارچه‌های سبز به چوب‌های سوخته یا سنگ‌های نوک تیز یک صخره بسته شده است بیش از هرچیز بیانگر میل و نیاز روانی شدید بخش زیادی از جامعه انسانی به واسطه‌های عینی برای رابطه با متافیزیک ناشناخته خود است، گویی بخش پنجم پروژه «واقع نمایی»ها تلاشی است عکاسانه برای بازنمایی، کارکردهای نمادشناسانه آیینی که هنوز برای بسیاری پا به ورطه اسطوره نگذاشته‌اند.