صنعت به یک استراتژی  برای توسعه نیاز دارد
متاسفانه باید گفت که درحال حاضر چشــــم انـــــداز امیدوارکننده ای در افق صنعت کشور وجود ندارد.دلیل این امر آن است که هیچ برنامه و استراتژی خاصی برای توسعه صنعتی کشور وجود ندارد.در واقع صنعت متولــی خاصــــی ندارد،علی الخصوص در مورد کارگاه های کوچک که هیچ نوع حمایتی از آنها نمی شود و درنتیجه نمی توانند به فعالیت خود ادامه دهند و به این ترتیب خلاقیت و نوآوری در صنعت نیز با چالش اساسی مواجه می شود. کاهش میزان اشتغال و افزایش بیکاری یکی از عوارض مهم عدم توسعه صنعتی کشور است که نیاز به اصلاح نظام پولی و بانکی دارد. مشکل مهم دیگر عدم حمایت از تحقیقات دانشگاهی است.یک نمونه آن تکنولوژی نمونه سازی سریع یا ساخت سریع است که امروزه یک صنعت پیشتاز دردنیا مطرح است ولی درایران هنوز عملی نشده است، حال آنکه به حمایت و سرمایه گذاری نیاز دارد. ازسوی دیگر، با اجرای طرح هدفمندی یارانهها به دلیل عدم حمایت برنامهریزی شده از صنعت و مشکلات نقدینگی که به جهت افزایش قیمت حاملهای انرژی و تغییرات نرخ ارز ایجاد شده، مشکلاتی برای تهیه مواد اولیه جهت تولید با ظرفیت کامل ایجاد کرده است. اگر اجرای این طرح همراه با برنامه ریزی مدون و کارشناسی شده و حمایتهای از قبل پیشبینی شده از واحدهای تولیدی همراه میبود، قطعا با موفقیت بیشتری مواجه می‌شد. در هر صورت شکی نیست که اجرای قانون هدفمندی یارانهها در جهت مصرف بهینه انرژی و نیز حاملهای انرژی موثر بوده و واحدهای تولیدی را در جهت استفاده بهینه از منابع انرژی و برنامهریزی کلان در جهت رسیدن به روشهای بهبود و کاهش مصرف، انتخاب ماشینآلات با مصرف انرژی پایین و انجام پروژههای کاهش مصرف انرژی در جهت کاهش هزینه انرژی مصرفی کارخانجات هدایت نموده است. تشکیل واحد «مدیریت انرژی» جهت بهبود و کاهش مصرف انرژی اقدامات اساسی است که واحدهای صنعتی در ایــــن راستا می‌تواننــــد انجام دهند. اما همیشه نباید به نیمه خالی لیوان نگریست و دراینجا باید به برگزاری جشنواره‌هایی نظیر جشــــنواره مــلی بهرهوری اشاره کرد. باید گفت برگزاری جشنواره ملی بهرهوری موجب میشود واحدهای تولیدی وضعیت خود را در مقایسه با واحدهای مشابه مورد بررسی قرار داده ، در جهت افزایش و ارتقاء بهرهوری و رساندن واحد به شاخصهای مربوطه تلاش کرده و در جهت رسیدن به استانداردهای ملی و جهانی برنامهریزی نمایند. مقایسه شاخصهای بهرهوری در سازمان مشابه و همچنین شاخصهای رقبا یا (Bench Making) موجب میگردد تا مدیریت واحد به نقاط ضعف و قوت واحد خود پی برده و با برنامهریزی لازم در جهت بهبود نقاط ضعف و ارتقاء آن در جهت رسیدن به شاخصهای استاندارد و اجرا و پیادهسازی سیستمهای بهبود بهرهوری و آموزش کارکنان در این مسیر، گام بردارد. برای رسیدن به این اهداف، روشهای نظاممند بهبود بهرهوری و نیروی کارشناسی متخصص این امر میتواند در بهبود و ارتقاء بهره‌وری نقش موثری داشته باشد. منابع انسانی ارزشمندترین سرمایه یک بنگاه اقتصادی - تولیدی است. آموزش کاربردی و ارتقاء سطح مهارتهای فنی و تخصصی نیروی انسانی بنگاه نقش فوقالعادهای در ارتقاء بهرهوری و ماندگاری بنگاههای اقتصادی دارد. نیروی انسانی موجود در واحد باید در خصوص نحوه استفاده از روشهای نظاممند بهبود بهرهوری آگاهی کامل داشته و نحوه اجرای این روشها در واحد تولیدی خود را جهت بهبود و ارتقاء بهرهوری به خوبی با آموزشهای لازم به انجام برساند. لذا آموزش به عنوان یکی از ارکان مهم ارتقاء و بهرهوری باید مورد توجه بنگاه قرار گیرد، زیرا آموزش یک سرمایهگذاری است نه یک هزینه.