ناراحتی اژدها از نشان غول‌‌اقتصادی
در روزهای اخیر دو خبر درباره چین منتشر شد و نشان داد آنچه جهان منتظر وقوعش تا یک دهه دیگر بود، همین امسال محقق می‌شود. بانک جهانی اعلام کرد که چین امسال جای آمریکا را به‌عنوان قدرت اقتصادی اول دنیا می‌گیرد. چند روز بعد از این خبر، نشریه آمریکایی فوربس اعلام کرد که برای اولین بار سه شرکت از بزرگ‌ترین شرکت‌های اقتصادی دنیا چینی هستند و از 10 شرکت پرسود جهانی، پنج شرکت چینی هستند. از این 10 شرکت پرسود جهان، 5 شرکت بقیه آمریکایی هستند. در این فهرست، سه جایگاه اول متعلق به بانک صنعت و بازرگانی چین، بانک ساخت و ساز چین و بانک کشاورزی چین است. جایگاه چهارم را جی پی مورگان آمریکا و جایگاه پنجم را بنگاه برک‌شایر هت وی این کشور دارد. در این فهرست هیچ شرکت اروپایی وجود ندارد. رویال داچ شل و اچ اس بی سی که سال گذشته در فهرست 10 شرکت اول سودده دنیا بودند، اکنون دیگر در این فهرست نیستند.
خبرگزاری رسمی چین یعنی شین‌هوا، این خبر را فقط با یک تیتر و بدون توضیح اینگونه منتشر کرد: سه شرکت بزرگ دنیا چینی هستند (به نقل از فوربس)
خبر قبلی یعنی گزارش بانک جهانی درباره اینکه چین جای آمریکا در رتبه اول اقتصاد جهان را می‌گیرد، اساسا در چین بازتابی نداشت. نه تنها تحلیل و گزارش خاصی پیرامون آن منتشر نشد، بلکه خود خبر هم چندان انعکاس نیافت. روزنامه خلق چین که ارگان رسمی رسانه‌ای این کشور است از این خبر به نوعی اظهار ناخشنودی هم کرد و نوشت که اینها گمانه‌زنی‌هایی بر اساس آمار وارقام خاص است. این روزنامه نوشت: چینی‌ها زندگی بهتر می‌خواهند نه رتبه‌بندی مصنوعی و جایگاه اول اقتصاد جهان را.
این روزنامه رسمی چینی به گزارش دیگری از بانک جهانی اشاره کرد که در آن آمده‌‌است، تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال ۲۰۱۳ حدود ۸/۱۶ هزار میلیارد دلار بوده که این کشور را در رتبه‌بندی‌ اقتصادهای دنیا در جایگاه اول قرار می‌دهد. این درحالی است که تولید ناخالص داخلی چین تنها ۱۸/۹ هزار میلیارد دلار بوده‌ است که این یعنی جایگاه دوم. از سوی دیگر آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد که سرانه تولید ناخالص داخلی چین در جهان در رده ۹۹ است. به نظر می‌رسد چین خیلی خشنود نیست که امسال، به جایگاه نخست اقتصاد جهان برسد. چین با جایگاه دومی‌اش راحت‌تر است؛ چراکه دولت با این جایگاه می‌تواند از مردم چین بخواهد که بیشتر کار کنند. جایگاه اولی، خیال چینی‌ها را راحت می‌کند و شاید آنها به اندازه قبل سخت کار نکنند. این را روزنامه خلق چین هم در مقاله‌ای اینچنین نوشته‌است: سال‌ها است که رسیدن به آمریکا و گرفتن جایگاه آمریکا برای چینی‌ها یک هدف بود. مردم چین برای رسیدن به این هدف خیلی تلاش کردند. این هدف تنها یک هدف اقتصادی نبود؛ بلکه نیاز به کوشش و اعتماد به نفس بود. در دوران سلسله کینگ در سال‌های ۱۶۴۴ تا ۱۹۱۱ در چین، تولید ناخالص داخلی چین در صدر جهان بود. در آن زمان چین کشوری عقب‌مانده و منزوی و غافل از جامعه متمدن به حساب می‌آمد.
این روزنامه رسمی چینی در پایان می‌نویسد، برای اکثر چینی‌ها، کیفیت بهتر زندگی با امنیت غذایی و آب و هوای مناسب، مهم‌تر از رسیدن به جایگاه نخست اقتصاد جهان است، اما اکنون به نظر می‌رسد رسیدن به جایگاه برتر از نظر تولید ناخالص داخلی، در اولویت سیاست‌های چین قرار گرفته و جای دغدغه کیفیت بهتر زندگی برای مردم را گرفته ‌است. این موضوع را رهبران جدید چین متوجه شده‌اند و درباره‌اش صحبت می‌کنند. آنها از تغییر اولویت‌های سیاست‌گذاری اقتصادی چین و تغییر اصول 35 سال گذشته خبر می‌دهند. شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین همین هفته گذشته در سخنرانی در استان شنگ‌شو گفت، کشور باید نرم‌های جدیدی برای رشد اقتصادی‌اش تدوین کند و این روند پرشتاب رشد را کندتر کند. او گفت: ما باید اعتماد به نفس‌مان را تقویت کنیم، هنجارهای جدیدی مبتنی‌بر ویژگی‌های اقتصادی چین تعریف کنیم و کمی با مکث جلو برویم. در همین روز، زو شیائوچان، رئیس بانک مرکزی چین، در کنفرانسی در پکن گفت، دیگر قرار نیست تحرک چشمگیری در اقتصاد صورت گیرد و سیاست‌های اقتصاد کلان باید باثبات شوند.
این اظهارنظرات همزمان شد با گزارش‌هایی درباره رشد اقتصادی در سه ماهه اول سال ۲۰۱۴ در چین که نشان می‌دهد، رشد اقتصادی این کشور به ۴/۷ درصد کاهش یافته ‌است. این رقم نسبت به سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ حدود سه تا چهار دهم درصد کمتر است. هفته گذشته همچنین رئیس سابق کمیته قانون‌گذاری بانکی چین در همایشی در هنگ‌کنگ گفت، مردم چین نباید نگران اندازه بزرگ اقتصاد کشور باشند و نباید به این فکر کنند که چین قرار است جایگاه کدام کشور را بگیرد و به کجا برسد. او گفت: اقتصاد چین باید اندکی آرام شود و دارد می‌شود. چراکه ثبات بسیار مهم‌تر از سرعت است. رشد بالای ۸/۶ درصد برای چین خوب است و نیازی نیست که از این بیشتر و پرشتاب‌تر شود. او گفت: در چین هر سال ۹ میلیون شغل جدید ایجاد می‌شود. شیوه اداره و مدیریت اصلاحات بسیار مهم‌تر از اندازه اقتصاد است. دولت چین اکنون مجموعه‌ای از اصلاحات اقتصادی در عمل و همچنین در سیاست‌گذاری را مدنظر دارد و برای آنها در سال‌های آینده هدف‌گذاری کرده ‌است. خارج کردن رشد تولید ناخالص داخلی از اولویت‌‌ها، تاکید بر حفاظت از محیط زیست و مقابله با آلودگی هوا و زمین و آب، تاکید بر شفافیت اطلاعات و فاش کردن اطلاعات برای سرمایه‌گذاران، از جمله این اصلاحات است. دولت چین می‌گوید می‌خواهد تا سال ۲۰۲۰ به این اهداف برسد. اصلاحات در زمینه مقررات پولی و نحوه دادوستد با یوان و تبادل آن در بازار ارز هم از دیگر موارد موردتوجه سیاست‌گذاران اقتصادی چین است.