ورزشگاه 12هزار پسری
پرستو فخاریان Parastoo.Fakharian@gmail.com لیگ جهانی والیبال، این روزها میهمان ورزشگاه 12هزار نفری آزادی است؛ ورزشگاهی که آخرین بار ظاهرا سال گذشته زنان والیبال دوست را در خود جای داده است. برخی از زنانی که پیش از این برای دیدن بازی‌های تیم ملی والبیال به ورزشگاه می‌رفتند به «دنیای اقتصاد» از ناگهانی بودن حذف زنان از سالن والیبال خبر می‌دهند؛ تا جایی که در بازی‌های مقدماتی لیگ جهانی، بعد از آنکه در بازی‌های اول زنان مجاز به حضور در استادیوم بودند، به ناگاه از دیدن بازی‌های بعدی محروم شدند. حالا در شرایطی که ایران میزبان شش مسابقه در قالب لیگ جهانی والیبال است و درحالی‌که حضور زنان در ورزشگاه جزئی از قوانین فدراسیون جهانی والیبال است، زنان ایرانی با محرومیت از تماشای بازی‌های تیم ملی با تیم‌های مطرحی همچون برزیل، ایتالیا و لهستان مواجه شده‌اند. در بازی اول و دوم تعدادی از زنان علاقه‌مند به والیبال مقابل در ورزشگاه حضور پیدا کردند و با دخالت نیروهای نظامی و انتظامی پراکنده شدند. گرچه گفته می‌شود برخی از این زنان سوابق سیاسی داشته‌اند؛ اما برخوردهای صورت گرفته بیش از آن چیزی بود که نیاز مواجهه با یک حرکت مدنی است در این میان نماینده‌ای از دولت نیز برای بررسی مساله و ارائه گزارش با زنانی که درخواست حضور در ورزشگاه را داشتند وارد گفت‌وگو شد.
شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهور پس از این در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: «امروز در هیات دولت به ممنوعیت ورود زنان به سالن مسابقات والیبال اشاره کردم و مراتب اعتراض و ناامیدی نسل جوان را از این موضوع اعلام کردم؛ به‌ویژه آنکه تماشای این مسابقات ظاهرا در دوره‌های قبلی برای دختران و زنان محدودیتی نداشته است و ایجاد محدودیت در دوره دولت تدبیر و امید مایه تعجب شده است. به نظر می‌رسد با اتخاذ تدبیر و سازوکار لازم در این خصوص می‌توان به جوانه زدن بذر امید دل بست.» اما برخلاف آنکه معاون امور زنان رئیس‌جمهور خبر از مذاکره با وزیر ورزش می‌داد، مخالفت‌ها با ورود زنان بیش از پیش قوت گرفت. از بازی سوم همه چیز رنگ و بوی دیگری یافت؛ تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از زنان و مردانی که خواهان ورود زنان تماشاچی به استادیوم ۱۲هزار نفری بودند، مقابل ورزشگاه حاضر شدند و برخلاف آنچه پیش‌بینی می‌شد با برخوردهای تند نیروهای نظامی و انتظامی مواجه و حتی ۱۷ زن و ۳ مرد به همین خاطر دستگیر شدند. گرچه این تعداد طی ۲۴ساعت یا کمتر آزاد شدند، اما انتظار می‌رفت با توجه به آنکه شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان ریاست‌جمهوری، این موضوع را با دکتر روحانی در میان گذاشته و شخص رئیس‌جمهور نیز به گفته رسانه‌ها دستور پیگیری داده بود، دست‌کم از ابعاد امنیتی چنین مساله‌ای که تنها به‌عنوان یک مطالبه مدنی برای زنان مطرح است، کاسته شود.
ایران محروم می‌شود؟
کار البته از تماشاچیان زن نیز گذشت و دامان خبرنگاران را گرفت. در حرکتی غیرعقلانی و غیرقانونی، حضور زنان خبرنگار هم از بازی اول ایران- ایتالیا قدغن شد. حالا نگرانی‌هایی نیز وجود دارد که این آتش گریبانگیر والیبال کشورمان شود. واکنش رئیس فدراسیون جهانی والیبال به عدم حضور زنان نیز تقریبا تند بود. آری گراسا اعلام کرد که این موضوع را در نشست آتی شورای لیگ جهانی والیبال که ماه آینده برگزار خواهد شد، بررسی خواهند کرد. او ضمن ابراز خرسندی از علاقه زنان ایرانی به حضور در ورزشگاه، این مساله را قابل‌پیگیری دانست و عدم ورود زنان ایرانی به استادیوم والیبال را به‌عنوان یک امتیاز منفی برای ایران برشمرد. همه اینها در شرایطی است که زنان تیم میهمان (زنان برزیلی، ایتالیایی و لهستانی) اجازه تماشای بازی را در استادیوم داشتند.
اظهار نظرها
به گزارش خبرگزاری فارس، فرمانده ناجا درخصوص رویکرد نیروی انتظامی، به مجوزی که در ابتدای دولت نهم برای حضور زنان صادر شد اشاره می‌کند و می‌گوید: این مجوز با اعتراض علما و مراجع مواجه شد. اسماعیل احمدی‌مقدم، برای نیروی انتظامی رسالت اجراکننده قانون در نظر می‌گیرد و معتقد است در شرایطی نیستیم که اختلاط زن و مرد در ورزشگاه‌ها مصلحت باشد. گذشته از این، موضع‌گیری‌های اخیر نمایندگان زن مجلس نیز جالب بود. اکثر قریب به اتفاق آنها مخالف حضور زنان بودند. این درحالی است برخی از مردان مجلس مانعی بر سر راه ورود زنان به استادیوم نمی‌دیدند. مثلا سکینه عمرانی، نماینده خمینی شهر به «پیام نو» گفته بود که اصلا هیچ لزومی ندارد که زنان به ورزشگاه بروند، اگر هم خیلی مشتاق دیدن مسابقه هستند در خانه و از تلویزیون مسابقات را ببینند؛ به‌خصوص اینکه در ورزش آقایان پوشش کامل ندارند و این حرام شرعی است. او تاکید کرده بود که رفتن آنها به ورزشگاه نه صحیح است و نه واجب است وی گفته که اصلا رفتن خانم‌ها به ورزشگاه به چه دردی از اجتماع می‌خورد و چه باری از دوش کشور بر می‌دارد؟
بی‌فرهنگی، حق زن، اولویت!
اما خود مردم چه می‌گویند؟ وقتی با جمعی از زنان و مردانی که برآمده از همین اجتماع هستند به گفت‌وگو می‌نشینیم، می‌توانیم همه جور تفکر و اعتقادی را در میان آنها ببینیم. شاید یادمان رفته باشد که بهترین نسخه را مردم می‌توانند برای خودشان بپیچند. «برای حضور زنان در ورزشگاه، فرهنگ سازی نشده»؛ این را یکی از زنانی می‌گوید که تا به حال به ورزشگاه نرفته است به همین خاطر به حرفش این را نیز اضافه می‌کند: «اگر حضور زنان در ورزشگاه آزاد شود، من شخصا برای حفظ امنیتم با چند مرد از نزدیکانم به ورزشگاه خواهم رفت!» این امر، یکی از اصلی‌ترین دلایلی است که عموم مردم برای توجیه این ممنوعیت از آن یاد می‌کنند. بسیاری بر این باورند که فضای استادیوم‌ها نامناسب است و در آن، الفاظ رکیک رد و بدل می‌شود. با این همه یکی دیگر از زنان می‌گوید: «این‌طور که من شنیدم در استادیوم‌های والیبال اصلا از فحش و شعارهای زشت خبری نبوده اما در همین چند بازی که ورود زنان ممنوع شده آنجا هم این مساله شروع شده». به اعتقاد این علاقه‌مند به والیبال، حضور زنان در ورزشگاه می‌تواند به ایجاد یک فضای سالم و خانوادگی کمک کند.با این همه برخی که برای مردان نقش سرپرست‌گونه نسبت به زن درنظر می‌گیرند، معتقدند این مردان هستند که تمایلی به حضور زنانی که با آنها نسبت دارند، در ورزشگاه ندارند. یکی از مردان جوان ضمن اینکه اشاره می‌کند خودش به‌خاطر فضای نامناسب ورزشگاه‌های کشور چند سالی می‌شود که به ورزشگاه نرفته، در این خصوص معتقد است: «من خودم اگر خواهر داشتم شاید دوست نداشتم او را به خاطر جو نامناسبش همراه خود به استادیوم فوتبال ببرم؛ ولی این دلیل برای نفی این حق زنان نمی‌شود و به نظرم باید ورود آزاد باشد و تصمیم رفتن یا نرفتنش با مردم باشد.» اما این سوال نیز اغلب بی‌پاسخ می‌ماند که مگر ناهنجاری‌هایی که گفته می‌شود در ورزشگاه‌ها ممکن است برای زنان رخ دهد، آیا در خیابان‌ها به وقوع نمی‌پیوندد؟ نظیر چنین سوالی را زن جوانی مطرح می‌کند که بر این عقیده است که در کوچه و خیابان، بیشتر و به صورت مستقیم‌تری زنان در معرض الفاظ نامناسب قرار دارند.برخی از زنان نیز بر این باورند که آنقدر در این جامعه مشکلات ریز و درشت دیگری دارند که شاید دغدغه ورزشگاه رفتن، در بین آنها گم شود. «مثل گل‌کاری‌های شهرداری در تهران است؛ آن اوایل که تازه شروع به کاشتن این گل‌ها کرده بودند، برخی از مردم آنها را می‌چیدند، اما بعد از اندک زمانی این برای مردم عادی شد و دیگر گل‌ها چیده نمی‌شدند.» این را یکی از مردانی می‌گوید که معتقد است امکان بروز ناهنجاری در مدت زمان کوتاهی، وجود دارد اما در بلندمدت دیگر این امر عادی می‌شود و زنان و مردان می‌توانند با هم در ورزشگاه حاضر شوند.
بگذاریم مردم انتخاب کنند!
تعدادی از کارشناسان و فعالان حقوق زن بر این اعتقادند که عدم فرهنگ‌سازی می‌تواند تنها یک بهانه باشد؛ بهانه‌ای برای اینکه زنان از فضاهای عمومی دور شوند. برخی مسوولان اما می‌گویند که سازوکار استقرار زنان در ورزشگاه فراهم نیست؛ مثلا سرویس بهداشتی جدا، برقراری امنیت آنها و.... این در حالی است که پیش از این یکی از مسوولان اسبق حراست سازمان تربیت بدنی از وجود امکانات این‌چنینی خبر داده بود. همه اینها اما به یک مساله دیگر باز می‌گردد: «بایدبه مردم اعتماد کنیم!» تجربه نشان داده که خود مردم در چنین مسائلی بهتر می‌توانند تصمیم بگیرند. زنان خودشان بهتر می‌دانند که حضور در چه فضاهایی امنیت و حریم آنها را حفظ خواهد کرد و چه محیطی این امر را بر هم خواهد زد؛ گرچه این موضوع به شکل قابل‌توجهی به همکاری و هماهنگی مسوولان و مردان هموطن‌مان نیز بستگی دارد.
شاید بهتر آن باشد که از جایگاهی ایجابی به جای جایگاهی سلبی به قضیه نگاه کنیم و این حق انتخاب را به خود زنان بدهیم تا علاقه‌مندان به ورزش نیز از این حق که یکی از حقوق شهروندی است بی‌بهره نمانند.