بورس زیر سایه مذاکرات هسته‌ای  و قیمت نفت
زهرا رحیمی روند نزولی بورس تهران که از 15 دی ماه سال 92 آغاز شده بود، در سال 93 نیز ادامه یافت و هر چند در مقاطعی تغییر جهت داد اما در پایان سهامداران بازار سهام را با افت 23 درصدی از ابتدای سال مواجه ساخت. شیب ریزش شاخص کل در ابتدای سال 93 در پی اعمال محدودیت‌هایی از سوی مسوولان سازمان بورس و همچنین وعده‌های دولت و مجلس مبنی بر حمایت از بازار سهام ملایم‌تر شد اما این راهکارها نتوانست از ریزش شاخص جلوگیری کند. بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار متاثر از عوامل متعددی که همچنان در پایان سال نیز مبهم به نظر می‌رسند سال 93 را در مسیر ریزشی خود ادامه داد. کاهش بیش از 50 درصدی قیمت نفت و نامشخص بودن نتایج پرونده هسته‌ای دو عامل مهمی بود که در سطح کلان، اقتصاد کشور و به تبع آن بازار سهام را در شرایط سختی قرار داد و موجب شد بورس تهران با زیان مواجه شود. برخی کارشناسان نیز سود بالای سپرده‌های بانک‌ها و اتخاذ سیاست‌های انقباضی دولت را از دلایل تداوم روند نزولی بورس تهران عنوان می‌کنند. در این میان تاثیر ابهامات موجود در نرخ خوراک واحدهای پتروشیمی و بهره مالکانه معادن را نیز نیابد از اذهان دور ساخت؛ این در حالی است که طی ماه‌های آخر سال 93 جلسات متعددی برای رفع این ابهامات اتخاذ شد اما آنچه مشهود است این است که بازار سهام تهران هنوز تاثیر این تصمیم‌گیری‌ها را در بازار ندیده است.
در یک جمع‌بندی باید گفت کاهش قیمت نفت، کاهش قیمت جهانی بازارهای COMODITY (کالایی)، ابهام در نتایج پرونده هسته‌ای، عدم تغییر نرخ سود بانکی با توجه به روند کاهشی تورم، نامشخص بودن وضعیت نمادهای پالایشگاهی، نامشخص بودن یک فرمول واحد برای تعیین نرخ خوراک واحدهای پتروشیمی، ابهام در وضعیت بهره مالکانه معادن، اعمال سیاست‌های پولی و مالی انقباضی و سرکوب قیمت‌ها، از جمله مسائلی بود که بورس تهران در سال ۹۳ با آن مواجه بود.
در این بین برخی کارشناسان معتقدند که بازار سرمایه برای خروج از بن‌بستی که از اواخر سال 92 با آن مواجه بوده است، نیازمند کمک است. در این باره باید یادآوری کرد، از ابتدای سال 93 و در چند مقطع زمانی برای کمک به بازار اقدام شد. برای مثال فروش اوراق تبعی به‌عنوان اوراقی که بازدهی 20 درصدی را برای سهامداران تضمین می‌کرد و پس از آن ایجاد صندوق توسعه بازار به‌عنوان بازارگردانی که تلاش کرد با نقدینگی دریافتی از بانک‌ها، به اوضاع بورس سر و سامان دهد؛ اما تمام این مسائل در کوتاه‌مدت موثر بود و بیشتر مثل مسکن عمل کرد. در ماه‌های پایانی سال نیز تغییر مدیریت سازمان بورس، تصویب ایجاد صندوق تثبیت بازار و حمایت‌های رئیس‌جمهور، در ادامه تلاش‌های کمک به بازار سهام صورت گرفت. هر چند به نظر می‌رسد قضاوت در مورد اثر بخشی هر کدام از این تلاش‌ها نیازمند گذشت زمان است اما باید گفت نباید از این تدابیر برای بازاری که با کاهش شدید بهای نفت و به تبع آن محصولات پتروشیمی و بلاتکلیفی مذاکرات هسته‌ای مواجه است، انتظار معجزه داشت. بر این اساس آنچه بورس تهران در سال 94 با آن مواجه است، نیز خیلی روشن به نظر نمی‌رسد، ریزش‌های شدید قیمت نفت و ابهام در بحث مذاکرات هسته‌ای ابهامات در بازار سهام تهران را افزایش داده است و حتی در این بین برخی مسائل دیگر نیز وجود دارند که به‌زعم کارشناسان می‌توانند زمینه‌های ریزش بیشتر شاخص بورس را فراهم کنند.
به هر ترتیب در تمام بازارهای اوراق بهادار دنیا نوسان وجود دارد که در بسیاری موارد در راستای اصلاح قیمت سهام صورت گرفته است، بنابراین با توجه به ارزنده بودن قیمت سهام شرکت‌ها در مقطع فعلی و همچنین افق مثبت پیش روی مذاکرات هسته‌ای، باید به روزهای بهتری برای بازار سهام در سال ۹۴ امیدوار بود.