نقش شبکه های اجتماعی در روند خبررسانی از فاجعه
شهروند- خبرنگاران کجا ایستادهاند؟
مهدی جلالی
روزنامه نگار
شبکههای اجتماعی در واکنش به واقعه پلاسکو، فرآیندی از خبررسانی تا تشکیک و نظارت را طی کردند. در ساعات اولیه این اتفاق شبکههای اجتماعی دایره گستردهای از مردمی را که پای تلویزیون نبودند از بروز این واقعه مطلع کردند. ارجاع دادن این شبکهها به رسانههای جریان اصلی مانند تلویزیون باعث شد که توجه و تمرکز مردم به سمت رسانهای مانند تلویزیون منعطف شود. متاسفانه با پیش رفتن اتفاق و نزدیکتر شدن به زمان وقوع حادثه ریزش ساختمان پلاسکو، موجی از شایعات و اخبار متناوب در شبکههای اجتماعی منعکس شد که این اتفاق را میتوان بهنوعی پدیده ذاتی شبکههای متکثر و جریانهای چندصدایی مانند شبکههای اجتماعی خواند.
مهدی جلالی
روزنامه نگار
شبکههای اجتماعی در واکنش به واقعه پلاسکو، فرآیندی از خبررسانی تا تشکیک و نظارت را طی کردند.در ساعات اولیه این اتفاق شبکههای اجتماعی دایره گستردهای از مردمی را که پای تلویزیون نبودند از بروز این واقعه مطلع کردند.ارجاع دادن این شبکهها به رسانههای جریان اصلی مانند تلویزیون باعث شد که توجه و تمرکز مردم به سمت رسانهای مانند تلویزیون منعطف شود.متاسفانه با پیش رفتن اتفاق و نزدیکتر شدن به زمان وقوع حادثه ریزش ساختمان پلاسکو، موجی از شایعات و اخبار متناوب در شبکههای اجتماعی منعکس شد که این اتفاق را میتوان بهنوعی پدیده ذاتی شبکههای متکثر و جریانهای چندصدایی مانند شبکههای اجتماعی خواند.
در این میان شبکه خبر بهعنوان منبع اصلی و رسمی تلاش چندانی برای عبور از مرز شایعهها نمیتوانست انجام دهد. همین اتفاق باعث شد که بعد از ریزش ساختمان پلاسکو همچنان جریان غالب رسانهای در اختیار شبکههای اجتماعی باشد. اتفاقی که چندان به مذاق رسانههای رسمی خوش نیامد و این رسانهها ازجمله تلویزیون به این اتفاق واکنش نشان دادند و بهدنبال ایجاد نوعی انحصار در پوشش اخبار این واقعه رفتند. تلاش برای این انحصار حتی به نهادهای رسمی مانند پلیس و نیروهای امنیتی نیز کشیده شد و آنها در کنار رسانههای جریان اصلی ایستادند تا مانع حضور شبکههای اجتماعی در جریان خبررسانی واقعه پلاسکو شوند.اینجا بود که شبکههای اجتماعی که در ساعات اولیه نقش خبررسانی و تحلیل این اتفاق را داشتند به ایفای نقش جدیدی چون سوال کردن و تشکیک درباره اطلاعات رسیدند.به بیان دیگر نهادهای رسمی با حذف شهروند - خبرنگاران سعی در ایجاد مانعی مقابل روزنامهنگاری شهروندی را داشتند تا از این طریق بتوانند روزنامهنگاران حرفهای رادیو تلویزیونی و رسانههای مکتوب را به منبع اصلی اخبار بدل کنند.اتفاقی که در نهایت موجب بهوجود آمدن جوی چندگانه در پوشش اخبار حادثه پلاسکو شد.غیبت شهروند-خبرنگاران و ایجاد انحصار باعث شد تا سوالهای اساسی درباره صحت و سقم اخباری که از پلاسکو به بیرون داده میشد، ایجاد شود. در واقع اینجا شبکههای اجتماعی نقش تشکیک در اطلاعات ارائه شده و نظارت بر صحت اطلاعات را ایفا میکردند.در آخرین ساعات روز اول واقعه با استقرار نیروهای امنیتی و پلیس و بیرون رفتن شهروند-خبرنگاران از صحنه حادثه، جنس اطلاعات تغییر کرد و اطلاعات که حالت غیررسمی داشتند به شکل اطلاعات رسمی و قالببندی شده درآمدند.این اتفاقات به مذاق بسیاری از مردم خوش نیامد و از آنجایی که اعتماد به رسانه ملی در میان بخش عظیمی از مردم پایین است این نوع خبررسانی باعث شد که شائبه اطلاعات ناصحیح از حادثه پلاسکو قوت بگیرد.مهمترین کارکرد شبکههای اجتماعی در روزهای دوم و سوم این حادثه کارکرد اسطورهسازی، تمجید از شهدای آتشنشان و تشکیک در صحت اطلاعات ارائه شده از سوی منابع رسمی بود.
آنچه نباید از آن غافل شد نقش بسیجکننده شبکههای اجتماعی بود که در جریان حادثه پلاسکو به نحو قابل توجهی بروز پیدا کرد. ظرف کمتر از یکی دو ساعت از گذشت این اتفاق، خبر ریزش پلاسکو همراه فیلمها و عکسهای آن به سراسر کشور مخابره شد و بعد از اینکه شبکههای اجتماعی نقش خبررسانی و تحلیلی خود را انجام دادند وارد فاز تجلیل شدند. بهعبارت دیگر شبکههای اجتماعی با استفاده از توان بسیجکنندگی خود کارکرد اسطورهسازی نیز گرفتند و در مدت زمان کوتاهی این اسطورهها را به رسانههای جریان اصلی نیز تزریق کردند.آنچه در شبکههای اجتماعی بهوقوع پیوست باعث شکل دادن به روندی رقابتی شد و صدا و سیما را نیز مجاب به پیروی از قاعدههای رسانهای رقابتی کرد و موجب شد که تلویزیون نیز از قواعد معمول خبررسانی خود فاصله بگیرد و با ارسال چند تیم ثابت به صحنه حادثه تمام تلاش خود را به کار ببرد تا پیشتازی را از شبکههای اجتماعی بگیرد و خود را به رسانه اصلی بدل کند.جریان بسیار مقتدری از رسانههای اصلی بر این تلاش بودند که با انتقاد از حضور مردمی که مانع کمکرسانی میشوند، حضور شهروند-خبرنگاران را نیز زیر سوال ببرند، اما آنچه باید به آن توجه کرد این است که نقش اطلاعرسانی گسترده این شبکهها باعث بسیج عمومی شد. بسیجی که برآیند آن تکرار نشدن اتفاقاتی از این دست در آینده است؛ زیرا تکرار پردامنه اخبار فاجعه پلاسکو، این واقعه را چنان در ذهن مردم ایران پر رنگ کرد که بیشک بعد از این در زمان بروز وقایعی از جنس پلاسکو شاهد رفتارهایی از جنس دیگر خواهیم بود، رفتاری که توام با مشارکت اجتماعی باشد.باید تأکید کرد هر نقدی مبنی بر حضور مردم در جریان حادثه پلاسکو چنانچه منجر به حذف شهروند-خبرنگاری و تکصدایی کردن جریانهای خبری باشد، مضر است؛ زیرا ایجاد انحصار موجب میشود که آنچه سابق بر این در عملکرد صدا و سیما شاهد آن بودیم، دوباره تکرار شود.
ارسال نظر