کودک لجباز
« فرزند من خیلی لجباز است، نمی‌دانم با او چه کار کنم.» جمله‌ای که از بسیاری از والدین می‌شنویم. بچه‌ها انسان‌هایی هستند که تازه به دنیا آمده‌اند و اشتیاق زیادی به کشف و شناخت دنیا و مردمانش دارند. اگر به جای کمک و جهت‌دهی صحیح به آنها در روند آشنایی‌شان با دنیا دائما امر و نهی و آنها را از مکاشفه‌شان محروم کنیم در برابر ما طغیان می‌کنند.
لذا اولین کاری که پدر و مادر باید انجام دهند این است که دلیل لجبازی کودک را پیدا کنند. برخی از کودکان عادت می‌کنند زمانی که چیزی را می‌خواهند شروع به لجبازی یا جیغ‌زدن کنند. زمانی‌که فرزند شما جیغ می‌زند ابتدا سعی کنید او را آرام کنید، به این‌صورت که از او بخواهید جیغ نزند و به جای آن صحبت کند و کودک را تشویق به صحبت کنید.

دوم، زمینه‌های بروز لجبازی را شناسایی کنند و تا حد ممکن کودک را از شرایطی که به لجبازی او منجر می‌شود دور نگه دارید.

سوم، در سال‌های اولیه زندگی ما با واکنش‌هایمان به کودکانمان می‌آموزیم که از حالا به بعد برای رسیدن به خواسته‌هایشان چطور می‌توانند رفتار کنند. زمانی که کودک شما جیغ می‌زند یا لجبازی می‌کند و شما به این نوع رفتار او توجه می‌کنید و پاسخ می‌دهید، در حقیقت به او می‌آموزید که « با تکرار چنین رفتاری همیشه می‌تواند به خواسته خود برسد و توجه به خود جلب کند.» بنابراین، بهترین رفتار در مقابل لجبازی کودک یا دیگر رفتارهای ناسالم او این است که طوری وانمود کنید که انگار نه چیزی می‌شنوید و نه چیزی می‌بینید، هیچ واکنشی نشان ندهید. زمانی که شما هر واکنشی از خود نشان می‌دهید در واقع رفتار خاص کودک را به رسمیت می‌شناسید و وارد بازی او می‌شوید اما وقتی طوری رفتار کنید که گویی نه چیزی می‌بینید و نه چیزی می‌شنوید کودک پس از مدتی مقاومت، زمانی که کار خود را بی‌نتیجه می‌بیند از تکرار آن دست برمی‌دارد. کودکان، زمانی کاری را مکررا انجام می‌دهند که متوجه شوند با آن رفتار یا توجه به خود جلب می‌کنند یا به خواسته خود می‌رسند.

چهارم، فضای استقلال کودک خود را گسترده‌تر کنید. برخی از والدین دائما در حال تکرار جملاتی مبنی بر امر و نهی نسبت به فرزند خود هستند. جملاتی نظیر: « این کار را بکن. آن کار را نکن. آنجا برو. آنجا نرو. به این وسیله دست نزن. ساکت باش. شلوغ نکن. ندو. بیا. برو. بگو. نگو و...» فقط کمی تفکر کنید، کمی تصور کنید، اگر کسی دائما به خود شما امر و نهی کند چه حالی به شما دست می‌دهد؟ مسلما نه تنها خوشایند شما نیست، بلکه خشمگین نیز می‌شوید. پس، نکته اول: «امر و نهی، باید و نباید را کنار بگذارید و به جا آن با کودکتان همراه شوید و به او آموزش دهید که چه کاری مناسب است و چه کاری نامناسب.» همچنین، کودکان مخصوصا در سنین ۶ یا ۷ سالگی وارد مرحله جدیدی از اعلام استقلال می‌شوند که اگر پدر و مادر در این سنین کودک را درک نکنند و با او برخورد نامناسبی داشته باشند در روند رشد او اختلال ایجاد می‌کنند. رسالت شما به عنوان پدر و مادر این است که فرزند را طوری پرورش دهید که ۱- هر روز مستقل‌تر شود. ۲- بیاموزد خود را دوست داشته باشد و از خود مراقبت کند.

پنجم، تشویق رفتارهای خوب. یکی از روش‌های تقویتی برای کودکان تشویق رفتارهای خوب آنها است. با این عمل شما به آنها می‌آموزید که چه رفتاری خوب است و چه رفتاری بد.

ششم، پدر و مادر در تربیت فرزند باید با هم هماهنگ باشند. به‌طور مثال، اینکه فرزند دچار خطایی می‌شود یکی از والدین او را تنبیه کند و دیگری به او پاداش دهد کار بسیار اشتباهی است. این عمل موجب کاهش احترام و اعتبار والدین نزد فرزند می‌شود و باعث می‌شود فرزند نکات تربیتی و قوانین وضع شده را شوخی بگیرد. پدر و مادر با هماهنگی خود، به کودک می‌آموزند که شوخی‌ای در کار نیست، حتی به او می‌آموزند که او هم وقتی بزرگ شد و ازدواج کرد باید با همسرش در هماهنگی باشد.

هفتم، قاطع باشید. زمانی‌که قانونی را وضع می‌کنید یا حرفی می‌زنید قاطعانه به آن متعهد باشید. با این عمل هم قاطعیت را به فرزند آموزش می‌دهید و هم به او یاد می‌دهید که با هیچ بازی‌ای نمی‌تواند قوانین شما بر هم بریزد. تزلزل والدین در حرف‌ها، قول‌ها و تعهداتشان سه مساله را به کودک آموزش می‌دهد؛ ۱- پدر و مادر خودشان هم خودشان را جدی نمی‌گیرند پس، ۲- با یک بازی جانانه می‌تواند پدر و مادر را مغلوب خود کند و بعدها در جامعه نیز چنین بازی‌هایی را اعمال می‌کند ۳- خود او هم در آینده قاطع نباشد و خود را جدی نگیرد. زمانی‌که این نکات را با هم متعادل کرده و در عمل آنها را اعمال می‌کنید کودک سالم‌تری را می‌توانید پرورش دهید. پدر و مادر نه‌تنها مسوول فرزندان خود هستند بلکه به‌طور غیرمستقیم و از جانب فرزندانشان مسوول یک جامعه هستند. پدر یا مادر بودن شاید دشوار باشد، اما بزرگ‌ترین مسوولیت در جهان هستی است و به نوعی می‌توان گفت پدر و مادر تمرین جانشینی خداوند را می‌کنند. حتی خدا هم قوانینی برای جهان هستی وضع کرده و قاطعانه بر آن ایستاده است. با وجود تمام این قوانین، خدا هم انسانش را آزاد گذاشته است و در اختیار او دخالتی نمی‌کند. ما به همه مردمی که نقش پدری یا مادری را پذیرفته‌اند، به خاطر شهامت زیاد آنها نهایت تبریک را می‌گوییم. مسوولیت و تربیت فرزند شاید سنگین یا دشوار باشد، اما فرزندان ما پایان‌نامه‌های عاشقی ما می‌توانند باشند.