دنیای اقتصاد- عضو شاخص مجمع روحانیون مبارز در گفت و گو با ایسنا خراسان رضوی گفت: اینهایی که در شورای شهرها هستند از جمله کلان‌شهرهایی مانند تهران و مشهد آیا با رای اکثریت آمده اند؟ از جمعیت مشهد که حداقل یک میلیون رای دهنده دارد چند نفر رای آورده‌اند که عضو شورای شهر مشهد شدند؟ آیا واقعا فردی با 40 یا50هزار رای می‌تواند به عنوان عضو شورای شهری که یک میلیون و یا بیشتر واجد شرایط رای دادن دارد، از سوی مردم نمایندگی ‌کند؟
سید عبدالواحد موسوی لاری ادامه داد: این است که ما می‌گوییم رای مردم با یک مشکلی روبه‌رو شده؛ اما نرفته‌ایم، ببینیم که این مشکل چیست. به باور من جریان اصولگرا در انتخابات یک حالت خوش‌نشینی پیدا کرده و نرفته دنبال اینکه چرا مردم به من رای نمی‌دهند. او به دنبال این است که چه راهی برود تا رقبا در انتخابات بعدی هم نیایند.
اصول‌گراها به دنبال حذف رقیب هستند
عضو شاخص مجمع روحانیون مبارز گفت: به اصولگرایان منصف می‌گوییم به جای این که دنبال حذف رقیب باشید و انگ و برچسب بزنید تا رقیب را از گردونه خارج کنید، بیایید با مردم آشتی کنید. اصولگراها به جای اینکه بروند ببینند مردم چه می‌خواهند و موانست با مردم را تمرین کنند، حذف رقیب را در دستور کارشان گذاشته‌اند و همیشه منتظر هستند که چه زمانی کاندیدای رقیب رد صلاحیت می‌شود، تا جشن پیروزی بگیرند.

اشتباه اصلاح طلبان
موسوی لاری در خصوص انتخابات سالهای گذشته گفت: در سال 84 اصلاح‌طلبان چهار کاندیدا معرفی کردند که به نوعی خودزنی بود؛ اما اگر مجموع آرای اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را کنار هم بگذارید نتیجه روشن است و اگر اصلاح طلبان، سال84 همان بلوغ سیاسی سال 92 را داشتند هیچ وقت کشور گرفتار دوره هشت ساله قبل نمی‌شد. وی توزیع آرا بین اصلاح طلبان را عامل پیروزی اصول گرایان در سال 84 دانست و گفت: در مجموع آرا اصول‌گرایان از اصلاح‌طلبان در سال 84 کمتر بود. اصلاح طلبان تعدد داشتند و سرجمع آرایشان زیاد بود. شما جمع آرای آقای هاشمی، کروبی، معین و مهرعلیزاده را با رقبای مقابل بسنجید، ببینید چقدر شده؟ اینها خیلی بیشتر بودند اما اصولگرایان در سال 92 که تعدد داشتند کل آرایشان کم بود.

اشتباه اصولگریان
موسوی لاری تصریح کرد: در سال۹۲ هم آنها باز از همان شیوه خودشان استفاده کردند و آقای هاشمی را رد صلاحیت کردند یعنی کاندیدایی را که فکر می‌کردند رای می‌آورد را رد کردند که البته نتیجه نگرفتند. مشکل این است که مدلی که جریان اصولگرا در کارنامه سیاسی خودش دارد مدل رقابت با رقیب نیست، مدل حذف رقیب است. رقیب نباشد تا من باشم نه اینکه رقیب هم باشد و من هم باشم و رقابت بکنند تا مردم به عنوان داور یکی را انتخاب کنند. سال۹۲ آنها در همان مدل خودشان حرکت کردند و هاشمی را رد کردند؛ اما فکر نمی‌کردند که بالاخره اصلاح طلب‌ها عقل به خرج می‌دهند، می‌آیند، می‌نشینند یکی می‌شوند و گرنه از همان روش تا ‌آ‌خر استفاده می‌کردند.