از طنز انتقادی استقبال می‌کنیم نه طنز خیالی
دنیای اقتصاد عماد نصرآبادی، ضحی زردکانلو «در حاشیه» ناکارآمد است،تاثیری نمی‌گذارد و فقط وجه بیرونی آن حاشیه آفریده است که خارج از تصویر است و به عقده گشایی می‌ماند. نمادهای بیرونی اینگونه است که گویی عده ای در گوشه و کنار این مرز و بوم جمع شده اند و بیکار نشسته اند تا به محض کوچکترین اشاره به آن‌ها مزاجشان ترش و خشک و کج شود و شروع به سنگ انداختن کنند. حتما با خودمان می‌گوییم اگر آثاری مثل «سکوت بره‌ها» در ایران ساخته می شد چه اتفاقی رخ می‌داد؟ جواب ساده است. عده‌ای روانشناس اعتراض می‌کردند و می‌گفتند : ما آدمخوار نیستیم و هیچ وجه کانیبالی نداریم. «بریکینگ بد» اگر نسخه ایرانی‌اش پخش می‌شد متخصصان شیمی و معلمان اعتراض می‌کردند و مقابل سریال سنگ می‌انداختند تا دیگر اینگونه به آن‌ها توهین نشود. همه این‌ها متاسفانه مژده یک چیز را می‌دهد که نباید در ایران شخصیت پردازی کرد چون امکان دارد به کسی توهین شود و از ارزش‌های آن کم. در صورتی که اگر آدم یک داستان،نمایشنامه، فیلمنامه بخواهد باور پذیر شود باید از دل جامعه بیرون بیاید و به درستی پرداخت شود و در آن صورت شاهد سیل اعتراض جامعه‌ای تحصیل کرده و دانشگاهی نخواهیم بود و این هم به آن معنا نیست که اگر یک پزشک در سریالی مضحک است همه پزشکان اینگونه هستند چرا که این خاصیت طنز است که همیشه به تفاوت میان وضعیت، چنان که هست و چنان که باید باشد، می‌پردازد و قصدش توهین نیست بلکه به دنبال قربانی‌های خودش می‌گردد نه برای ستایش بلکه برای خواباندن باد آن‌ها. اگر قرار باشد محیطی سالم بنا گردد باید ایرادات آن را در بسترهای گوناگون آشکار کرد تا آن نقص‌ها در قسمت‌های دیگر تکثیر نشوند و همه را آلوده نکنند اما چرا پزشکان نباید انتقاد کنند؟ چون سریالی شکل نگرفته و اجزا به‌درستی سرجای خود قرار نگرفته‌اند. به بیان دیگر در حاشیه فاقد فرم است. اثری که فرم نداشته باشد، نمی‌تواند تاثیر بگذارد و اگر چیزی هم دیده شود سطحی و موقت است و دوامی ندارد.

مخاطبان امروزی به روز شده‌اند
اشکال اصلی آن در فیلمنامه است.گروه نویسندگان گویا دور هم جمع شده‌اند و خواسته‌اند به نظام پزشکی انتقاداتی وارد کنند که رنگ و بوی طنز داشته باشد و خنده بر لبان مردم بنشیند اما بیشتر تیم نویسندگان آن طنزنویسان روزنامه هستند که تجربه کمی در نوشتن سریال دارند و به همین دلیل مدیوم را اشتباه گرفته‌اند و به‌جای پرداخت قصه و شخصیت‌های جذاب از همان کلیشه‌های قدیمی استفاده کرده‌اند و توقع داشته‌اند که مخاطب برای آن‌ها هورا بکشد
اما یادشان رفته که مخاطب امروز مخاطب آن سال‌های دور نیست، اینترنت دارد و با دسترسی به هزاران منبع و سایت‌های خارجی و همچنین شبکه‌های مجازی بهترین آثار را می‌بیند و دیگر نمی‌شود او را با پیش پاافتاده ترین پلات‌ها سرگرم کرد. او قصه درست می‌خواهد بدون اطوار. اگر ادا و اطواری هم هست باید از دل اثر بیرون بیاید نه از استعداد بازیگران. برای همین موارد است که سریال «در حاشیه» کم رمق است. بیشتر به یک دورهمی طنزپردازان سال‌های دور می‌ماند که مردم برای آن‌ها غش و ضعف کنند اما این اتفاق دیگر رخ نمی‌دهد و مردم متوجه می‌شوند که مهران مدیری سال‌هاست از سکانسی که چهار مرد کنار هم خوابیده‌اند و یک نفر خرو پف می‌کند سریال می‌سازد.
کمبود قصه و عدم پرداخت، کار را به جایی می‌رساند که «درحاشیه » با میمیک‌ها و صداهای عجیب و غریب بازیگران می‌خواهد قصه بسازد. اما نه صدای محمدرضا هدایتی شخصیت می‌سازد و نه چپ کردن چشم‌های مهران غفوریان. این‌ها شاید در مراسم جُنگ کاربردی داشته باشند و مخاطب را بخنداند اما بحث تلویزیون از آن جداست و با کلوزآپ‌های بیهوده نمی‌شود قصه گفت و کمدین شد. «باستر کیتون» هم اگر به دوربین نگاه می‌کرد از دل موقعیت بیرون می‌آمد نه به دستور کارگردان. کمدی موقعیت اینگونه ساخته نمی‌شود و در اینجا با یک کمدی نازل روبرو هستیم که با تکرارهای خسته‌کننده و پشت صحنه‌های طولانی سعی دارد مخاطب را نگه دارد اما موفق نمی‌شود. آرتور پلارد جمله خوبی دارد: « جوهر یک طنز موفق این است که قربانیان را از خشم دیوانه کنی ومخاطبانت را از خنده روده برکنی» وقت آن است که مدیری بیشتر به مخاطبان خود احترام بگذارد و به‌روز باشد. همراهی کردن با تماشاگران و عقب نماندن از آن‌ها تلاش زیادی را طلب می‌کند. انتقادات را نمی‌شود مثل یک گلوله به قربانی شلیک کرد. مفاهیم را نمی‌شود در یک ظرف ریخت و به سمت مخاطب رها کرد. باید به زبان تصویر برگرداند تا موثر واقع شوند و فرم داشته باشند. به امید آنکه شاهد آثار بهتری از مهران مدیری باشیم. جدا از نقد فیلم در ادامه انتقاد چند پزشک را که در مشهد تحصیل و طبابت کرده‌اند، می‌خوانیم.

پخش سریالی خیالی می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات فراوانی شود
داوود آتش‌بیک، دکتر داروساز در رابطه با سریال در حاشیه به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: بر اساس تحقیق‌های صورت گرفته پخش سریال پرستاران در استرالیا انتظاراتی خلاف واقع را در مخاطبان ایجاد کرد؛ برای مثال عمل احیا یا همان CPR در این سریال با در صد بسیار بالاتری نسبت به واقعیت، موفقیت‌آمیز بود و این منجر به اختلافات و درگیری‌های فراوانی میان همراهان بیمار و مسئولان بیمارستان‌های استرالیا شده بود. بعد از مشخص شدن نتیجه‌ این تحقیق درصد موفقیت عمل احیا در این سریال به آمارهای واقعی نزدیک‌تر شد
اعتراض جامعه‌ پزشکی به پخش سریال «در حاشیه» به‌خاطر انتقاد پذیر نبودن و یا چیزهایی از این دست نیست. «در حاشیه» متاسفانه برخلاف تصوری که به وجود آمده به هیچ عنوان سریالی انتقادی نیست. که اگر بود، اتفاقا خوب بود. چرا که انتقاد همیشه لازم و حتی ضروری‌ست. ولی اتفاق‌های این سریال اساسا خیالی‌‌اند: این‌که پزشکی بدون مدرک معتبر بتواند در یک بیمارستان مشغول به فعالیت شود و مسئولان بیمارستان هیچ ارتباطی با رشته‌های درمانی نداشته باشند. اصلا تمام چیزهایی که در این سریال اتفاق می‌افتد و دیده می‌شود حتی ذره‌ای به واقعیت شبیه نیست. این‌که فضای یک سریال کاملا غیرواقعی و خیالی باشد به خودی خود اشکالی ندارد و شاید حتی موقعیت‌های خلاقانه و کمیک فراوانی بیافریند، ولی باید توجه داشت که پزشکی رشته‌ به غایت حساسی‌ست و با جان انسان مرتبط است و با توجه به نگرانی‌های شکل گرفته در جامعه‌ ما، پخش سریالی کاملا خیالی(و نه انتقادی) در رابطه با رشته‌ پزشکی می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات و اختلافات فراوانی شود.

درآمدهای هنگفت جامعه پزشکان
یک شوخی بزرگ است
هلیا شایان فر، چشم پزشک، معتقد است: علی‌رغم علاقه‌‎ای که به کارهای طنز مهران مدیری دارم و صرف نظر از ارزشی یا ضد ارزشی بودن آن به لحاظ فاکتورهای سینمایی که در تخصص من نیست و حتی به دور از تعصب به حرفه خود باید بگویم این سریال بی‌دلیل تا این حد به حاشیه کشیده نشده است، به لحاظ انتقاد از درآمدهای هنگفت جامعه پزشکان باید بگویم این موضوع یک شوخی بزرگ است، اگر فیش حقوقی پزشکان متخصص را نگاه کنید متوجه می‌شوید من و همکارانم بعد از سال‌ها درس خواندن، گذراندن طرح‌های تحول سلامت در مناطق دورافتاده و محروم در نهایت چیزی بیشتر از یک کارمند ساده با حداقل تحصیلات، حقوق نمی‌گیریم و تنها تعداد انگشت‌شماری از همکاران من آن هم نه در جوانی و به حق از درآمدهای بالا برخوردار می‌شوند.
نکته دیگری که لازم می‌دانم گوشزد کنم، این است که سریال در حاشیه به شعور مخاطبانی که تا حدی هم اطلاعات پزشکی دارند توهین کرده است، برای مثال تصویر ماموگرافی را به‌جای شکم مریضی نشان می‌دهند که حلقه پزشک در آن جا مانده است این خود بیانگر این است که از هیچ مشاور و کارشناسی برای ساخت این سریال تخصصی کمک گرفته نشده است.
دکتر محسن محمدزاده نیز می‌گوید که درکل این سریال نتوانست قسمتی از واقعیت این شغل را با زبان طنز اما واقعی نشان بدهد، فکر می‌کنم مدیری بیشتر به دنبال ورود مجدد به عرصه تلویزیون بعد از مدت‌ها بود، حالا به هرقیمتی که شده. این سریال تا آخر دنیا هم که نمایش داده شود مفهومی جز هجو ندارد و وقت بیهوده گذراندن از نظر همه یک کار بیهوده است، این رشته آنقدر جایگاه دارد که با این مسایل خدشه‌ای به آن وارد نمی‌شود.