شوالیه روسی در شامات
«آیا سیاست خارجی اوباما در سوریه شکست خورده است؟»، این پرسش مهمی است که این روزها در محافل سیاسی ایالات‌متحده به کرات پرسیده می‌شود. زیرا به اعتقاد برخی، بی‌عملی اوباما در قبال سوریه و بنا به گفته فرید زکریا، کارشناس سیاسی سی‌ان‌ان «سردرگمی سیاسی اوباما درباره بحران سوریه» موجب شده روسیه و ایران امنیت منطقه را براساس منافع خود از نو تنظیم کنند.
««رابرت ساتلوف» و «جیمزاف.جفری» هم به‌طور مشترک مقاله‌ای مشابه برای آمریکن اینترست به رشته تحریر در آورده‌اند. آنها مقاله‌شان را با یک پرسش آغاز کرده‌اند: «آیا اوباما از طرح نظامی روسیه در سوریه حمایت می‌کند یا از اساس مخالف آن است؟ پاسخ دادن به این پرسش بسیار سخت است.»

از یکسو، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل ضمن محکوم کردن حمله روسیه به سوریه، آن را تبعیت نکردن برخی قدرت‌های خارجی (روسیه) از قوانین بین‌الملل ‌خواند. از سوی دیگر جان کری، وزیر امور خارجه‌اش می‌گوید: «هم روسیه و هم آمریکا درخصوص نابودی داعش منافع مشترکی دارند» و درست ساعاتی پس از نخستین حمله روسیه به مواضعی در این کشور در کنفرانس خبری از این حمله حمایت و اعلام می‌کند واشنگتن درخصوص حمله به داعش با مسکو تبادل اطلاعات می‌کند. برخی اعتقاد دارند بازی سردرگم سیاست خارجی اوباما از حرف به عرصه عمل کشیده شده است. در حالی که در ۴ سال گذشته واشنگتن مخالف حضور اسد در قدرت بوده است، اما در عمل جایگزین مناسبی هم برای او نداشته و دست به یک بازی دو گانه زده است. ادوارد لوکاس نویسنده اکونومیست و معاون مرکز تحقیقات سیاست خارجی در اروپا اعتقاد دارد در درگیری بین روسیه و آمریکا، کرملین برنده بوده است. او در این خصوص در سایت پولوتیکو می‌نویسد: «روسیه برنده است. این نتیجه تلخ پس از یک هفته دیپلماسی فاجعه‌بار توسط اتحادیه اروپا و به رهبری ایالات‌متحده رقم خورده است. هفته آخر سپتامبر با پیروزی پوتین در مجمع عمومی سازمان ملل آغاز شد.»

او مانند رهبری که به دنبال منافع واقعی خود و کشورش است،سخنرانی کرد. او غرب را به خاطر نداشتن شجاعت و ضعیف بودن در باب داعش مورد مذمت قرار داد و با قربانیان ناشی از حضور داعش در منطقه ابراز همدردی کرد، اما سخنانی که وی برای این سخنرانی در نظر گرفته بود، حکایت از این داشت که وی قصد شکستن قوانین، ریسک و تحمل درد ناشی از ریسک را در سر می‌پروراند. او ادامه می‌دهد: «پرزیدنت اوباما نقشه ذهنی شکست خورده خود را به بدترین شکل ممکن نشان می‌دهد، او رهبری است که به جای سیاست پیشه کردن فقط لفاظی می‌کند، البته همان روز یک پیروزی دیگر برای پوتین رقم خورد. پوتین در این روز ملاقات چهره به چهره با باراک اوباما داشت. رسانه‌های روسی پس از این دیدار در بوق و کرنا کردند که عصر تحریم‌های سیاسی روسیه به پایان رسیده است و دیدار باراک اوباما و پوتین را گواهی بر شکستن این تحریم‌ها تلقی کردند، این در حالی است که پوتین قرار بود به خاطر مسائل روسیه مورد تحریم قرار گیرد. با این حال ساتلوف و جفری اعتقاد دارند آمریکا در برابر عظیم‌ترین بحران سیاست خارجی خود در ۴ دهه گذشته به شدت با انفعال برخورد کرده است. به اعتقاد این دو، آمریکا از حضور روسیه در سوریه بسیار سرسری گذشته و عرصه را برای تهران و مسکو باز کرده است تا به راحتی در مدیترانه حاکم شوند. پیش‌تر بیشتر مشاوران اوباما گفته بودند که حضور نظامی آمریکا در سوریه لازم است و این کشور باید از طریق نظامی موضوع سوریه را حل‌وفصل کند. این مشاوران با یادآوری موضوع حمله ۱۱ سپتامبر اعتقاد داشتند حضور پیشگیرانه آمریکا در سوریه موجب می‌شود تا گروه‌های افراطی متفرق شوند. اما با سیاست عدم مداخله مستقیم نظامی باراک اوباما در سوریه، به نظر می‌رسد که روسیه جایگزین واشنگتن شده است. ساتلوف و جفری اعتقاد دارند آمریکا برای اینکه بازی را به طورکامل به پوتین واگذار نکند، باید منطقه پرواز ممنوعی را که مد نظر ترکیه است در شمال سوریه برقرار و نیروهای آموزش یافته «سیا» را که ضددمشق، ضدداعش هستند در این منطقه حکمفرما کند. روزنامه فایننشال تایمز هم می‌نویسد: پوتین توانسته یک شوی تمام عیار به اجرا بگذارد و باراک اوباما بیش از پیش در داخل آمریکا تحت فشار قرار گیرد. این فشار، سوای فشار متحدان عرب باراک اوباماست که انتظار داشتند در چهار سال گذشته واشنگتن بحران سوریه را حل‌وفصل کند.

این روزنامه می‌نویسد: آمریکا در جنگ داخلی سوریه یک شکست خورده تمام عیار است. این کشور که قصد داشت هزاران نیروی سوری ضداسد را هم برای مبارزه با داعش و هم مبارزه با دولت اسد آماده کند، الان در حال حاضر با ۲۰-۱۰ نفر به کار خود ادامه می‌دهد. از سویی حملات جنگنده‌های آمریکا در عراق و سوریه برای از بین بردن مواضع داعش، عایدی اندکی برای ایالات‌متحده داشته است.
به اعتقاد کاترین هیل، تحلیلگر روزنامه فایننشال تایمز، سردرگمی کاخ سفید در قبال سوریه، واشنگتن را با دو گزینه بد و بدتر مواجه کرده است: در سناریوی نخست، باید باراک اوباما تن به همکاری با پوتین، دشمن درجه یک آمریکا بدهد و این دو از طریق تعامل سیاسی یک راه‌حل بینابین برای سوریه پیدا کنند. در سناریوی دوم نیز این موضوع مطرح می‌شود که آمریکا میزان حضور نظامی خود را در سوریه بالا ببرد، درست مانند روسیه که حضور قوی نظامی در این کشور پیدا کرده است.

پوتین در مجمع سازمان ملل در یک دهه گذشته سخنرانی نکرده بود، اما این‌بار در قامت یک شوالیه پشت تریبون رفت و آمریکا و متحدان وی را درخصوص جنگ با داعش به باد انتقاد گرفت. او در این جلسه به‌گونه‌ای سخنرانی کرد تا نشان دهد تنها راه‌حل نهایی سوریه، کرملین است نه واشنگتن. شاید همین موضوع موجب شود، اروپایی‌ها در نهایت به گزینه مسکو تن دهند تا گزینه باراک اوباما. زیرا مسکو به خوبی می‌داند اتحادیه اروپا از معضل پناهجویان سوری رنج می‌برد. این معضل، سوای مشکلات اقتصادی که می‌تواند برای این قاره به وجود بیاورد، می‌تواند امنیت کشورهای اتحادیه اروپا را نیز کاهش دهد.

برخی اعتقاد دارند آشفتگی سیاسی باراک اوباما در بحران سوریه، موجب خواهد شد تا کشورهای اروپایی با کارت روسیه بازی کنند تا بحران سوریه هر چه زودتر حل شود. این در حالی است که برخی کارشناسان اعتقاد دارند باراک اوباما ممکن است سیاست عدم مداخله در سوریه را به دلیل کسب یک «هدف طلایی‌تر» پیشه کرده باشد. این دسته از تحلیلگران با رمزگشایی از سخنان باراک اوباما درخصوص دخالت روسیه در سوریه که گفته بود روسیه در باتلاق سوریه فرو خواهد رفت،معتقدند اوباما قصد دارد کرملین را درگیر سوریه کند تا این کشور بیش از پیش تحت فشار اقتصادی و سیاسی قرار گیرد. این دسته می‌گویند اوباما قصد دارد سوریه را به افغانستان دوم روسیه تبدیل کند.