نخستین خراسانیان
رضا سلیمان نوری* نخستین خراسانیان اگر تاکنون نوشتارهای این ستون را دنبال کرده باشید، می‌دانید که من این مجموعه مطالب را به منظور نقد وبررسی دوستان اهل فن در برخی گروه‌های فرهنگی و تاریخی فضای مجازی منتشر می‌کنم. این روند درباره نوشتار قبلی این مجموعه که به معرفی خراسان در بخشی از دوران پیش از اسلام ایران اختصاص داشت ، نیز رعایت شد. امری که باعث شد در برخی گروه‌ها دوستان اهل قلم و اندیشه‌ متن را به چالش کشیده و نکاتی را مطرح کنند که بهتر دیدم در همین ابتدای کار و هنوز بحث خراسان در دوران ساسانیان و پس از آن ورود اسلام به ایران مطرح نشده، آنها را در دستور کار قراردهم و کمی بیشتر در خراسان قبل از ساسانیان عمیق شوم.
یکی از دوستان با اشاره به اینکه چرا به رغم کشف قدیمی ترین
آثار سکونت انسانی در فلات ایران در محدوده خراسان ،هیچ اشاره‌ای به نام های این سرزمین در دوران قبل از «پرثوه» شدن نکرده‌ام ؟ در پاسخ به این دوست و دیگر افرادی که به طور قطع این سوال را پس از خواندن نوشتار هفته گذشته داشته‌اند و به هردلیلی امکان مطرح کردن آن را پیدا نکرده‌اند، باید عنوان کنم که سخن شما درباره نخستین خراسانیان کاملا صحیح است، ولی نکته ای در آن فراموش شده است. آن نکته این است که هرچند همان گونه که این دوست عزیز عنوان می کند بر خلاف تصور همگان که قدیمی‌ترین مکان‌های استقرار انسان در ایران زمین را با قدمتی حداکثر ۱۰۰ هزار سال در نواحی آذربایجان و لرستان می‌دانند، اسناد موجود گواهی می‌دهد که نخستین بشرهای ایرانی، خراسانی بودند اما متاسفانه از آن دوران‌ها اثری مکتوب نه به صورت کاغذ نوشت و نه سنگ نوشت و حتی غار نوشت که بیان کننده نام خراسان در آن زمان‌ها باشد، باقی نمانده است و بر این اساس ما تنها می‌توانیم برای آن دوران از عنوان«خراسان پیش از تاریخ » استفاده کنیم.
حال که بحث خراسان پیش از تاریخ مطرح شد و به ماجرای آثار باقی مانده از نخستین خراسانیان اشاره کردم برای اینکه سوال جدیدی در ذهن شمال عزیزان ایجاد نشود، کمی توضیح درباره اسنادی که تایید کننده خراسانی بودن نخستین ایرانیان است، را لازم می‌دانم.

بستر کشف رود؛ نخستین آثار حیات در فلات ایران
بر اساس مدارک موجود قدیمی‌ترین آثار حیات انسانی در فلات ایران، شامل تعدادی ادوات و دست‌افزارهای سنگی است که قدمت تخمینی آنها به هشتصد هزار سال قبل یعنی دوران پارینه سنگی قدیم باز می گردد و این افزار در بستر رودخانه کشف رود مشهد به دست آمده است.
آریایی و تی‌بالت دو باستان شناسی بودند که در سال‌های ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴خورشیدی، به هنگام بررسی‌های باستان شناسی و انسان شناسی مناطق حاشیه‌ای مشهد، حدود شصت عدد ادوات سنگی را در بستر کشف رود در منطقه ای
حدفاصل ۴۰ تا ۱۰۰کیلومتری مشهد پیدا کردند. آنان بر اساس این کشف خود و با تحقیقات تکمیلی نتیجه گرفتند که دریاچه‌ای در این منطقه در دوران معروف به «پیلوسِن» در بین زمین شناسان وجود داشته که به‌تدریج پر شده است. بر اساس یافته‌های آنان اجتماعاتی از انسان‌های اولیه در حول و حوش این دریاچه سکونت داشتند که ادوات مختلف سنگی خشن و بزرگ و همچنین قطعات ابزار سنگی کوچک‌تر شامل تیغه‌ها، رنده‌ها و چاقو‌های سنگی از آنان به یادگار مانده است. تحقیقات تکمیلی نشان داد که این ابزار مربوط به دوره آغاز عصر «آشولین» یعنی قدیمی‌ترین لایه پارینه سنگی کهن است و به عبارت بهتر عمر آن‌ها حدود هشتصد هزار سال تخمین زده می‌شود. بر این اساس و البته تاکنون و براساس مدارک موجود می توان مدعی شد که نخستین ایرانیان، ساکنان حاشیه کشف رود و به عبارت بهتر خراسانیان بوده‌اند.
البته در خراسان مکان دیگری هم وجود دارد که بازگو کننده قدمت سکونت انسان در این بخش از ایران بزرگ است. این مکان پناهگاه سنگی یا همان غار معروف «خونیک» قائنات است.این غار که در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۹۵۹۲ در فهرست آثار ملی قرار گرفته در شمال شرق روستای خونیک بر ارتفاعات مشرف به روستا در ۲۰ کیلومتری جنوب قائن قرار دارد. نخستین گمانه‌زنی‌های باستان‌شناسی در این غار به سال ۱۳۲۸ خورشیدی و ۱۹۴۹میلادی توسط پروفسور کالتون استانلی کوون انجام شد که در نتیجه آن تعدادی تیغه‌های سنگی تراشیده شده توسط انسان و بقایای چند اسکلت کشف شد. عمر ابزار سنگی به دست آمده از این غار پس از کارشناسی‌های لازم به دوران «موسترین» یا پارینه سنگی میانی رسید که به معنای سکونت انسان‌های ۶۰ هزار سال پیش در این بخش از خراسان بود.
از آن پس آثار و شواهد زندگی بیشماری از دوران نوسنگی تا آغاز دوران تاریخی در جلگه مشهد ، دره اترک علیا (قوچان)، جلگه درگز، بجنورد، تربت حیدریه، بیرجند ، هرات، بلخ، بخارا، غرنه، سمرقند و… شناسایی شده‌اند. آثاری که نشان می دهد خراسان بزرگ نه تنها قدیمی ترین سکونتگاه انسان در ایران است بلکه در تمام ادوار پیش و پس از تاریخ مسکون بوده است. درباره نژاد و فرهنگ خراسانیان اولیه نیز بر اساس مدارک موجود تنها می‌توان به این نکته اشاره کرد که این افراد شاخه و گروهی از انسان‌هایی هستند که محققان از آنها تحت نام کلی اقوام «آسیایی» نام برده اند. اقوامی که در سراسر آسیای غربی از مدیترانه تا ترکستان و دره سند در دوران پیش از تاریخ سکونت داشته‌اند. بیش از این نوشتن درباره خراسانیان نخستین در توان من آن هم در متنی عمومی و نه دانشگاهی و تخصصی نیست. پس با این امید که مشخص کرده باشم چرا برای دوران‌های قبل از«پرثوه» بودن خراسان تاکنون نامی عنوان نشده و البته این امر که نخستین خراسانیان و در درجه بالاتر ایرانیان چه کسانی بوده‌اند، این نوشتار را به پایان می‌رسانم. به امید اینکه بتوانم در شماره بعد کمی درباره خراسان عهد ساسانی برای شما بنویسم.
*کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه