از کی‌روش و برانکو تا دل‌بوسکه

برانکو ایوانکوویچ فصل موفقی را روی نیمکت پرسپولیس پشت سر گذاشت. اگرچه در روز پایانی جام قهرمانی صرفا به خاطر تفاضل گل از چنگ او رفت، اما به طور کلی هواداران پرسپولیس از عملکرد سرمربی‌شان خشنود بودند و این مساله را با تشویق بی‌امان تیم ناکام در پایان بازی با راه‌آهن به خوبی نشان دادند. شاید روزی که برانکو بعد از ۹سال به ایران برگشت و قرار شد روی نیمکت سرخپوشان بنشیند، حتی خوشبین‌ترین هواداران پرسپولیس هم این حجم از برآورده شدن توقعات‌شان را پیش‌‎بینی نمی‌کردند.

با این وجود او آمد و به‌ویژه در لیگ پانزدهم عملکردی تحسین‌برانگیز از خودش به جا گذاشت. نکته جالب در مورد این مربی، به دگرگونی تصویری مربوط می‌شود که قبلا از او در حافظه ایرانیان به جا مانده بود. در حقیقت برانکو در این دوره از کارش در ایران توانست خیلی از تصورات را در مورد خودش تغییر بدهد و از جلد یک مربی محافظه‌کار، در قامت یک مرد هیجان‌برانگیز فرو برود. این مربی چند ماه پیش شصت‌ودومین سالروز تولدش را طی تمرینات پرسپولیس جشن گرفت. او که در تصاویر کاملا شاداب و بشاش دیده می‌شد، به شوخی گفت فعلا جوان است و هنوز آرزوهای زیادی در سر دارد. البته شاید آنقدرها هم نباید ادعای سرمربی پرسپولیس را بی‌اساس دانست. در سبک زندگی برانکو، نوعی به بازی گرفته شدن عنصر «زمان» مشهود است؛ جایی که مربی کروات نسبت به گذشته‌اش بسیار جسورتر و رادیکال‌تر شده است. زمانی خبرنگاران از این گله می‌کردند که مصاحبه با برانکو هیچوقت تیترهای خوبی ندارد و او به شدت بااحتیاط رفتار می‌کند، اما ایوانکوویچ در بازگشتش به ایران، کلا آدم دیگری شده؛ تیتر می‌دهد، دعوا راه می‌اندازد و غوغا می‌کند.

حراج هیجان

شاید هیچوقت نمی‌توانستیم تصور کنیم برانکو هدایت یک تیم پرهوادار را در ایران بر عهده بگیرد و در این پست، مثل آب خوردن برای رقبا کری بخواند. ایوانکوویچ اما در تمام طول ماه‌های اخیر به سادگی تیمش را تبلیغ کرده و کلماتی را که قبلا با وسواس مورد استفاده قرار می‌داد، حالا به حراج گذاشته است. او خیلی آسان پرسپولیس را بزرگ‌ترین تیم آسیا می‌نامد و از هوادارانش تمجید می‌کند. سرمربی سرخپوشان در مقطعی حتی در مقابل اصرار تماشاگران حاضر در تمرین تسلیم شد و عدد «شش» را رو به دوربین‌ها نشان داد. شاید باورکردنی نباشد، اما این مرد سرزنده و پرشور، برانکو ایوانکوویچ است؛ کسی که سال‌ها پیش در ایران بیشتر از هر چیز دیگری با یک صورت یخی و ادبیات نرم و ملاحظه‌کارانه شناخته می‌شد.

دفاع همه‌جانبه از تیم

رابطه برانکو و دایی همیشه خیلی خوب بوده و درست به همین دلیل وقتی مربی کروات برای کار به ایران برگشت، شهریار خیلی زود به یکی از موافقان و حامیان سرسخت او تبدیل شد. با این وجود اما، برانکو در همین چند ماه دو بار اساسی برای دایی خط و نشان کشیده است! مرتبه اول به نشست خبری پس از بازی پرسپولیس و صبا در هفته هشتم برمی‌گردد. آن روز پرسپولیس از نظر فنی تیم برتر زمین بود، اما مسابقه را نبرد. دایی هم بعد از بازی از نقش داوری حرف زد تا برانکو حسابی عصبانی شود. سرمربی پرسپولیس در واکنش به ادعاهای دایی گفت: «مشکل اینجاست که صبا عادت کرده همیشه بیشترین کمک را از داوران بگیرد!» و ناگفته پیداست که رویارویی با چنین جمله‌ای، چه می‌توانست بر سر شهریار بیاورد! این آخری‌ها هم بعد از آنکه دایی در مصاحبه با برنامه نود گفت برانکو به خاطر فشار سایر بازیکنان بود که او را در بازی با پرتغال نیمکت‌نشین کرد، ایوانکوویچ در مصاحبه‌ای صریح، همه چیز را انکار کرد. شاید اگر ۱۰سال پیش بود، برانکو هیچ‌وقت وارد چنین دعواهایی نمی‌شد، اما عجیب است که در۶۲ سالگی او به مراتب جسورتر از ۵۲ سالگی‌اش به‌نظر می‌رسد! می‌گویند آدم‌ها با بالا رفتن سن‌شان محتاطانه عمل می‌کنند، اما ظاهرا این موضوع در مورد مربی کروات چندان صادق نبوده است.

منتقدان کی‌روش به دل‌بوسکه نگاه کنند

در مورد نمایش‌های هجومی پرسپولیس برانکو در لیگ پانزدهم، مطالب زیادی گفته و نوشته شده است؛ رویکردی که کاملا در نقطه مقابل تیم ملی حسابگر و عقلگرای او قرار می‌گیرد. نکته عجیب‌تر اما این است که برانکو حتی در همین وضعیت هم دست خودش را برای بلندپروازی‌های جدیدتر نمی‌بندد؛ طوری که در اواخر لیگ پانزدهم با نیمکت‌نشین کردن احمد نوراللهی، به ترکیب‌های تهاجمی‌تر فکر کرد و تیمی سراسر هجوم را به زمین فرستاد. همین‌جا می‌شود یک پنجره باز کرد و در مورد کارلوس کی‌روش و انتقادی که غالبا در مورد او مطرح می‌شود توضیح داد. می‌گویند تیم ملی کارلوس بیش از حد تدافعی است. این همان چیزی است که ۱۰سال پیش در مورد تیم ملی برانکو گفته می‌شد، اما ایوانکوویچ با بازگشت به فوتبال ایران و پذیرفتن هدایت پرسپولیس به وضوح نشان داد ارائه نوع دیگری از فوتبال را هم به خوبی بلد است. آنچه منتقدان امروز کی‌روش و معترضان دیروز برانکو نادیده می‌گرفته‌اند، تفاوت ظریفی بوده که همیشه بین تیم‌های ملی و باشگاهی وجود داشته است. در حقیقت تیم‌های ملی به دلیل اینکه در مسابقات بسیار کمی به میدان می‌روند و بیشتر این بازی‌ها هم از اهمیت حیاتی برخوردار هستند، جای ریسک چندانی ندارند و در آنها کسب نتیجه در اولویت است. برانکو اگر همین حالا بار دیگر هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد، محال است تیمش رنگ و بوی پرسپولیس تهاجمی لیگ پانزدهم را داشته باشد. نمونه بارز این تفاوت در مشی را هم می‌توان در مقایسه عملکرد دل‌بوسکه روی نیمکت رئال مادرید و تیم ملی اسپانیا دید؛ جایی که تیم باشگاهی او عالی و سراسر آتش بود، اما تیم ملی‌اش با شیوه محافظه‌کارانه و تنها با ۷گل زده قهرمان جام جهانی شد. روشن است که هدایت هر تیمی، الگوهای خاص خودش را دارد و نمی‌شود مباحث را با هم مخلوط کرد.