این همه مشکل، چرا فقط کمپین نخریدن خودرو؟
امیر شهلا*
کمپین تحریم خودروهای داخلی، نه به قوت قبل، اما همچنان فعال است و در سایه این تحریم، خودروسازان چینی، همچنان مشغول فروختن خودروهای شان هستند. چرا خودروسازان چینی را مثال می‌زنم؟

چون مخاطب کمپین مذکور، افرادی هستند که می‌خواهند از «ایران خودرو» و «سایپا» بخرند و از آن جا که متوسط قیمت خودروهای داخلی، ٣٠-٤٠میلیون تومان بیشتر نیست، در صورت متقاعدشدن برای تحریم خودروی ایرانی، پولشان فقط به ماشین‌های کشور دوست و برادر، چین قد می‌دهد. اجازه بدهید با چند پرسش شروع کنم:
اول: تحریمی‌ها، صنعت خودروسازی کشور را با کدام صنعت دیگر داخلی مقایسه می‌کنند که از بی‌کیفیتی‌اش گلایه دارند؟ به عبارت دیگر، دوستان تحریمی، کدام یک از صنایع کشور، نظیر صنایع غذایی، نساجی، پوشاک، پتروشیمی، کانی و معدنی، بسته‌بندی، خدمات فنی/ مهندسی، کشاورزی و ... را در مقایسه با نمونه خارجی‌اش، رقابتی می‌دانند که حالا خودرو رقابتی نیست؟

دوم: تحریمی‌ها لطفا آخر و عاقبت نخریدن خودروهای ساخت داخل را پیش‌بینی کنند. آیا می‌توانند برای تقریب به ذهن، نمونه داخلی و خارجی دیگری را مثال بزنند که بر اثر بایکوت یک کالا، به کیفیت بالا و قیمت پایین رسیده باشند؟
سوم: از آن جا که کمپین تحریم خودروی داخلی، علی‌القاعده می‌بایست به همه ابعاد و زوایای این اقدام ضدتولید فکر کرده باشد، برنامه‌ای که برای ٢/ ٥میلیون کارگر و کارمندی که مستقیما در صنعت خودرو و قطعه‌سازی مشغول فعالیت هستند، دارد، چیست؟
چهارم: مدام از خودروی ژاپنی می‌گویند و آن را بر سر خودروساز داخلی می‌کوبند. باشد، عیبی ندارد. فقط به این سوال جواب بدهند: «کجای مملکت را با مملکت ژاپن مقایسه کرده‌اند که تنها به مشکل خودروسازان ایرانی و تفاوتشان با خودروساز ژاپنی برخورده‌اند؟ آیا بقیه مملکت، در رقابت با ژاپن است؟ و فقط شکاف و فاصله میان خودروسازان مانده است؟

پنجم: بنده قصد دفاع از خودروی داخلی را ندارم. ایرادات به جای خود باقی است. اما آیا صنعت لوازم خانگی کشور، صنعت الکترونیک کشور، راهسازی، ابنیه، آموزش، درمان و... پا به پای ژاپن رشد کرده که حالا به فکرِ رساندن خودروساز داخلی به طراز تویوتا هستند؟
ششم: بنای این مقایسه، التقاطی است و هرچند به دل می‌نشیند و خریدار دارد، اما از اساس، مروج فرهنگ ضدتولید داخلی است. به شما قول می‌دهم صنعت «رب سازی» و «تولید ماکارونی» کشور و حوزه «پرورش قارچ گلخانه‌ای» و «شترمرغ» مان هم، یارای رقابت با نمونه‌های خارجی را ندارد، اما این که درست یک هفته بعد از پایان تحریم‌های خارجی، خودمان با دست خودمان، تحریم‌های داخلی را کلید می‌زنیم، کاسه زیر نیم کاسه‌ای است که فعلا به سبب تب تند تحریمِ نخریدن، گوش شنوایی ندارد، اما کمی که آب‌ها از آسیاب افتاد و ماه از زیر ابر بیرون آمد، خواهید دید این کمپین، توسط افرادی تشکیل و اداره می‌شده که منافع چندهزار میلیاردی‌اش را که از رهگذر واردات به دست می‌آورده، در خطر دیده و برای حفظ بازار هوس‌انگیزش، کوشیده از فضای نارضایتی عمومی از خودروی داخلی، به نفع منافع خود بهره‌برداری کند و متاسفانه الیت‌ها و نخبگان اجتماعی ما نیز با این روند همراهی کردند.

هفتم: چرا راه دوری برویم. آیا می‌دانید برای هر یک عدد گوجه فرنگی تولید شده در کشور، ۱۰ لیتر آب مصرف می‌شود و آیا می‌دانید هر هندوانه و خربزه‌ای که در ایران تولید می‌شود، ده ها برابر وزنش، آب مصرف می‌کند؟
اگر واقعا این کمپین مردمی است، چرا کسی به فکر بحران بی‌آبی کشور نیست؟ و کمپین «گوجه فرنگی ایرانی نخرید»، «هندوانه و خربزه داخلی نخرید» راه نمی‌اندازد؟ می‌دانید چرا؟ چون اگر همه ذخایر آبی کشور، صرف تولید گوجه فرنگی بشود، باز هم منافع هیچ گروه و دسته‌ای به خطر نمی‌افتد، اما اگر بازار خودروهای چینی کساد شود، خیلی ها که هم اینک پول ترخیص کانتینرهای خودروهای چینی‌شان را ندارند، به خاک سیاه می‌نشینند. پس باید کمر کارگر ایرانی را بشکنند و تولید ایرانی را راهی قبرستان کنند تا خودشان از گوشه زندان سردرنیاورند.
هشتم: متوسط قیمت هر مترمربع خانه در تهران، ١٨٠٠یورو است، اما قیمت هر مترمربع خانه در بهترین نقطه شهر مادرید، ٤٢٢یورو، دهلی نو، ٢٤٢یورو و ناپل ایتالیا ٤٥٧یورو است. لطفا بفرمایید چرا کسی کمپین تحریم مسکن داخلی راه نیانداخته است؟

نهم: مگر قیمت البسه تولید داخل، ٦برابر کشورهای تولیدکننده لباس، مانند ترکیه، تایلند و اندونزی نیست؟ مگر گوشت مرغ در ایران، ٤٠درصد گران‌تر از ترکیه، ٦٠درصد گران‌تر از برزیل و ٢٠درصد گران‌تر از امارات متحده عربی نیست؟ مگر قیمت خدمات اینترنتی در ایران، ٢برابر امارات، ٣برابر مصر، ١٢برابر ترکیه، ٢برابر افغانستان، ٣٥٠٠برابر ژاپن و ١٦٠٠٠برابر مالزی نیست؟ پس چرا کسی به فکر تحریم این دست کالاها و خدمات نیست؟
دهم: اگر ملتی انتظار دارد با ٢٠دقیقه کارمفید در شبانه‌روز، بنز و لامبورگینی و مازراتی سوار شود، حرف دیگری است. اگر ملتی انتظار دارد در جاده‌های غیراستاندارد و با فرهنگ رانندگی ما ایرانی‌ها، تصادفات جاده‌ای به صفر میل کند، بحث دیگری است، اما شک نداشته باشید، بازی تحریم، یک بازی ایرانی نیست. بازی آن‌هایی است که از نخریدن محصول داخلی نفع می‌برند و چون کسی نمی‌تواند در عوض تحریم سمند و پژو و پراید، پولش را به هیوندایی و کیا و تویوتا بدهد، فقط می‌تواند از خودروساز چینی خرید کند. حال شما بگویید، راست و حسینی، اگر مخیر به انتخاب میان گروه خودروهایmvmوjakو جیلی و لیفان با گروه...

این همه مشکل چرا فقط کمپین نخریدن خودرو؟
خودروهای خانواده پژو بشوید، کدام را برمی‌گزینید؟
یازدهم: توافق هسته‌ای ایران، برای دلالان تحریم، کابوسی بود که به واقعیت پیوست. آنها به ناگهان در هراس افتادند که بازار تشنه و پرکشش ایران را از دست بدهند. از همین رو اولا فرمول فروش خودروهایشان را تغییر دادند، به طوری که هرکسی با هر میزان پول نقد و هرنوع نحوه پرداخت اقساط می‌توانست خودروی چینی بخرد. ثانیا شروع به دادن تخفیف‌های آنچنانی کردند. در خبرها خواندم حدود١٠-١٥میلیون از قیمت خودروهایشان کاستند تا بتوانند یکه‌تاز بی‌رقیب این میدان باقی بمانند. در گام سوم، از نارضایتی مردم از خودروساز داخلی سوءاستفاده کردند و عقده فروخورده مردم را با راه‌اندازی «کمپین خودروی ایرانی نخرید» گشودند. کسی هم نپرسید اگر خودروی ایرانی نخریم، پولمان به کدام کلاس از خودروهای خارجی می‌رسد؟ فعلا که چرب و شیرین بازی تحریم به کام چینی‌ها است. افسوس که کسی حوصله تامل و تعمق روی این گزاره‌ها را ندارد.

دوازدهم: از قیمت خودروی داخلی می‌نالند. مگر خودروساز اجازه دارد قیمت تولیداتش را خودش تعیین کند؟ آقابالاسری به نام «شورای رقابت» تراشیده و روی سر خودروساز نشانیده‌اند و اوست که قیمت‌گذاری خودرو را انجام می‌دهد، ابلاغ می‌کند و خودروساز مجبور به تمکین است! خودروساز داخلی هم از قیمت‌های تحمیلی «شورای رقابت» ناراضی است. اگر راست می‌گویند قیمت خودرو را آزاد کنند و به خودروساز اجازه بدهند خودش، قیمت محصولش را تعیین کند. آن وقت پنج سال به او فرصت بدهند تا برای برداشتن کامل تعرفه خودرو آماده شود. آن وقت ببینند خودروساز ایرانی مجبور به حرکت در مسیر جهانی شدن(یعنی رقابت کیفی و قیمتی با خودروسازان دیگر) می‌شود یا نه؟

سیزدهم: طرفداران کمپین تحریم به این سوال پاسخ نمی‌دهند که قیمت کدام نهاده تولید، ظرف سال‌های گذشته کاهش یافته که باید منتظر کاهش قیمت تمام شده خودرو بود؟ دلار ارزان شده؟ حقوق و دستمزد کم شده؟ از نرخ حامل‌های انرژی و آب و برق و گاز کاسته شده؟ بهره‌های مرکب و جرایم دیرکرد بانک‌ها بخشوده شده؟ و یا مالیات کاهش یافته؟ چرا انتظار ارزان شدن قیمت خودرو را داریم؟ خودروساز می‌گوید، دارد با ضرر تولید می‌کند و قیمت تمام‌شده‌اش، بیش از نرخ مصوب شورای رقابت است. خودروسازی که به ازای هر خودروی تولیدی، تنها ٢-٣میلیون تومان جریمه تاخیر و بهره بانکی می‌پردازد، مگر می‌تواند به ارزان‌سازی تولیدات‌اش بیندیشد؟

چهاردهم: در دولت گذشته، آقای رئیس جمهور به هر کشوری که سفر می‌کرد، به عنوان پشت قباله، از جیب خودروساز بی‌نوا خرج می‌کرد و قول راه‌اندازی یک سایت خودروسازی در آن کشور می‌داد. نتیجه آن شد که خودروساز، به جای این که اندوخته و سرمایه اش را صرف «تحقیق و توسعه» و ساخت پلت فرم جدید کند و هر سال چند محصول جدید به بازار عرضه نماید، مجبور می‌شد برای زمین نماندن حرف رئیس دولت، پولش را ببرد و در ونزوئلا، سوریه، مجمع الجزایز کُمُر و... سایت تولید خودرو احداث کند و بعد تولیداتش را سوار کشتی کرده، به ایران بازگرداند و به هموطنان خودش بفروشد. آیا تحریمی‌ها می‌دانند چه سرمایه بی‌زبانی صرف ساختن آن کارخانه ها شده که الان در خوشبینانه‌ترین وضع، یا درش تخته است و یا به محل نگهداری دام و طیور تبدیل گشته؟

پانزدهم: بنده از خدای دوجهان مسئلت می‌کنم کمپین نخریدن خودرو جواب بدهد و به همین زودی، شاهد تولید خودروهای ارزان قیمت با کیفیتی خیلی بهتر از آن چه فعلا تولید می‌شود، باشیم. اما خدا نکند روزی که متوجه شدیم، دمیدن در کوره تحریم صنایع داخلی، حمایت از کارگر چینی، مهندس کره‌ای، سهامدار شرکت‌های اروپایی و آقازاده‌های واردکننده خودروهای خارجی است، کار از کار گذشته باشد و معلوم شود مشغول بُریدن شاخه‌ای بوده‌ایم که خودمان رویش نشسته بودیم. آن روز دیگر کار از کار گذشته و از کسی کمکی ساخته نیست. چنین مباد.

*دکترای طراحی محیط کسب و کار۷