مارسلوی برزیلی طرفدار آرات است

محمد غلامی‌پور

او از دو سالگی در مسیر موفقیت گام برداشته است. آرات حسینی بیش از دو سال زمان نیاز نداشت تا به شهرت برسد. آرات حسینی کودک دو ساله مازندرانی که با حرکات آکروباتیک خود، توجه دنیا را به خود جلب کرده است. پدرش به‌واسطه صفحه اینستاگرامی که برایش باز کرد مقدمات شهرت او را فراهم کرد تا اینکه دیلی میل، یکی از معروف‌ترین جراید اروپا او را دید و گزارشی مفصل از او منتشر کرد. محمد حسینی ۴۰ سال سن دارد و اهل بابل است. به گفته خودش، شغل او در حال حاضر آرات است. پس از سه ماهگی پسرش از شغلش دست کشید تا به‌طور کامل زندگی‌اش را وقف آموزش و تربیت فرزندش کند. پای حرف‌های پدر آرات دو ساله نشستیم تا برایمان از آرات بگوید، از اینکه استعداد فرزندش از کجا شکل گرفته و چگونه می‌تواند در سنی که بسیاری به سختی راه می‌روند، پشتک بزند و از دیوار بالا برود.

پشتک اول در هشت ماهگی

آرات سه ماهه بود که به‌طور اتفاقی متوجه شدم دستان قوی‌ای دارد و می‌تواند به خوبی خودش را از هرجایی آویزان کند. وقتی به سن ۸ ماهگی رسید، علاقه داشت از میله آویزان شود یا پشتک بزند. در هشت ماهگی از میله آویزان بود که خودش پشتک زد. در این هنگام بود که یقین پیدا کردم آرات توانایی‌های بالقوه‌ای دارد که باید شکوفا شود. خیلی‌ها از این توانایی به‌عنوان استعداد نام می‌برند اما هر استعدادی بالقوه است و نیاز به تمرین و کوشش دارد تا بتواند شکوفا شود. در همان زمان دستگیره‌ای برایش ساختم که در چند ماهگی از دستگیره آویزان می‌شد و وقتی کمی بزرگ‌تر شد به تدریج روی دستگیره تاب می‌خورد. من هم سعی کردم روی توانایی‌های آرات کار کنم و با تمرین به قدرت دست‌هایش بیفزایم و میزان انعطاف بدنی و پشتک زدنش را افزایش دهم.

تمرین با روزی سه، چهار دقیقه

از همان سه ماهگی تمرینات آرات را شروع کردم. اوایل روزی سه، چهار دقیقه با او تمرین می‌کردم و هر چه بزرگ‌تر شد زمان تمرین را بیشتر کردم و به ۱۰ دقیقه رساندم. تا یک سالگی هر وقت دوست داشت تاب می‌خورد و تمرین خاصی به جز تاب خوردن و آویزان شدن نداشت. به‌طور ناخودآگاه در هشت ماهگی پشتک زدن را یاد گرفت و بعد از آن بود که روی دستگیره تاب می‌خورد و پشتک می‌زد. من هم همراهی‌اش می‌کردم و هر روز با او نرمش می‌کردم و ماساژش می‌دادم. اما به تدریج خودش دارد یاد می‌گیرد که چطور نرمش کند و چه حرکاتی انجام دهد. من هم او را همراهی می‌کنم، روی قدرت بدنی‌اش کار می‌کنم و حرکت‌هایی مثل شنا رفتن، بارفیکس زدن، دراز و نشست و... را با او تمرین می‌کنم. درحال حاضر روزی نیم ساعت تمرین می‌کند اما تصمیم دارم زمان تمرینش را به یک ساعت برسانم زیرا بدنش جوابگو است.

امکانات تمرین: مبل و تشک و بالش

ما امکانات سخت‌افزاری و لوازم تمرینی خاصی نداریم. وسایل مورد نیاز این کار را خودم می‌سازم یا اکثرا از لوازم خانه مثل مبل و بالش و غیره استفاده می‌کنم. یک نرده چوبی درست کردم تا بتواند از آن آویزان شود و رو به جلو حرکت کند یا با استفاده از طناب و دستگیره یک «دار حلقه» ساختم و همچنین با یک میله یک متری، دستگیره‌ای ابتدایی تعبیه کردم. اکثرا مبل خانه را به‌هم می‌ریزیم و با تشک و بالش شرایطی را می‌سازیم که امکان تمرین وجود داشته باشد. آرات هنوز دو ساله است و در این سن امکان رفتن به باشگاه را ندارد. اکثر مربی‌ها می‌گویند برایش زود است به باشگاه برود و باید مربی خصوصی داشته باشد و اختصاصی تمرین کند. اما مربی خصوصی هزینه‌های خاص خودش را دارد و ما از عهده هزینه مربی خصوصی بر نمی‌آییم.

اینستاگرام و گزارش دیلی میل

وقتی اطرافیان استعداد آرات را دیدند به من پیشنهاد کردند که برایش یک صفحه در اینستاگرام باز کنم. پیش از این من با صفحات مجازی رابطه‌ای نداشتم اما آرات باعث شد که به پیشنهاد اطرافیان گوش دهم و صفحه‌ای به نام او در اینستاگرام بسازم. مدتی نگذشت که استقبال از صفحه او زیاد شد و به ۱۵ هزار فالوور رسید که خیلی از آنها خارجی بودند. اما آن‌طور که خارج از کشور مطرح شده بود هنوز در ایران شناخت زیادی از او نداشتند. تا اینکه روزنامه دیلی میل انگلیس فیلم آرات را در اینستاگرام دید و گزارش ویژه‌ای از او تهیه کرد و پس از آن بود که در حدود چهل، پنجاه کشور دنیا، فیلم‌های آرات را در شبکه‌های تلویزیونی پخش کردند و حتی یکی از شبکه‌های تلویزیونی ژاپن برنامه زنده‌ای از طریق اسکایپ از آرات داشت و با ما گفت‌وگو داشتند.

آرات در شبکه خبر

در آن زمان آرات در ایران هنوز به این میزان مطرح نشده بود و رسانه‌ها و مردم شناخت چندانی نسبت به او نداشتند. تا اینکه بعد از پخش متعدد فیلم‌های او از شبکه‌های خارجی، رسانه‌های داخلی هم با او آشنا شدند. پس از چند مدت شبکه خبر هم فیلم‌های او را پخش کرد و از ما خواستند که در برنامه‌ای زنده حضور داشته باشیم و گفت‌وگویی انجام دهیم. پس از آن بود که آرات در ایران شناخته شد که به بیش از چهار الی پنج ماه نمی‌رسد.

کشورهای اروپایی در صف خرید آرات

آرات در سن ۱۳ ماهگی پیشنهاد خارجی داشت. اشخاصی با من تماس گرفتند و پیشنهاد کردند که مقدمات مهاجرت ما را فراهم می‌کنند و شرایط آموزش و تربیت و هزینه‌های او را متقبل خواهند شد. پس از انتشار اخبار او، کشورهای زیادی پیشنهاد کردند که آمریکا و آلمان و کشورهای آسیایی و حتی اقلیم کردستان هم از علاقه مندان به خرید آرات بودند. اما ما به پیشنهادهای خارجی فکر نکردیم و فعلا نمی‌دانیم تقدیر چیست و خدا چه می‌خواهد. بدون شک برای منی که از استان مازندران بیرون نرفتم سخت‌است که یک دفعه به کشور دیگری مهاجرت کنم.

مسوولان با خبرنگار آمدند و با وعده‌های توخالی رفتند

در کل هر فرد ایرانی دوست دارد فرزندش در خاک خودش رشد کند و برای کشور خودش افتخارآفرین باشد. متاسفانه مسوولان ما به فکر نیستند و به جز وعده‌های توخالی حمایتی نمی‌کنند. هرگز به پیشنهادهای خارجی فکر نکردم و بی‌درنگ تمام آن ها را رد کردم. زیرا فکر می‌کردم آرات همین‌جا می‌تواند موفق شود و مورد حمایت قرار بگیرد تا برای کشورش افتخارآفرینی کند. اما پس از پخش فیلم آرات در شبکه خبر، مسوولان استانی به خانه ما آمدند و با آرات عکس انداختند و خبرنگاران را با خود همراه کردند تا حمایت خود را نشان دهند. اما وقتی رفتند دیگر هیچ خبری از آنها نشد. با رئیس تربیت بدنی استان که صحبت کردم، گفت ما برای چنین بچه‌هایی بودجه نداریم. در اینجا کسی از امثال آرات حمایت نخواهد کرد. پیش از آنکه مسوولان با من تماس بگیرند به هیچ پیشنهادی فکر نکردم، اما با این شرایط روزی مجبور خواهم شد.

کم سن‌ترین رکورددار المپیک

آرات حتما باید در یک رشته ورزشی قهرمان المپیک شود. آرات می‌تواند یک قهرمان ملی باشد و این رویای دست نیافتنی برای او نیست. اما یکی از آرزوهایی که برای آرات دارم این است که رکوردی را که در رشته شنا توسط یک شناگر ۱۴ ساله زده شد، توسط او شکسته شود یا یک رکوردی را در المپیک به ثبت برساند که به‌عنوان کم سن و سال‌ترین رکورددار المپیک شناخته شود.

شغل من آرات است

بدون شک تهران برای او محیط بهتری برای پیشرفت است. اما برای من پولی باقی نمانده که بتوانم از پس زندگی در تهران برآیم. من در بابل میوه‌فروشی داشتم اما طی این مدت مجبور شدم کارم را ول کنم و به آرات برسم. طی این مدت از پس‌اندازی که داشتم استفاده کردم اما دیگر پس‌اندازم به آخر رسیده و مجبور شدم ماشینم را بفروشم تا خرج آرات کنم. اما تا جایی که جان در بدن و توان دارم تلاش می‌کنم و حتی شده قرض می‌کنم و اجازه نمی‌دهم استعداد آرات هدر برود. در حال حاضر شغل من آرات است.

تغذیه آرات به اندازه تمام اعضای خانواده

هزینه‌های تمرین و تغذیه آرات زیاد است. هزینه تغذیه آرات به راحتی با تغذیه سه عضو دیگر خانواده برابری می‌کند. درست است که حجم غذایش کم است اما تغذیه فوق العاده‌ای دارد. بقیه هزینه‌هایش هم برابری می‌کند با هزینه‌های یک کودک دو، سه ساله. من ۱۵ سال کار کردم و طی این سال‌ها پس‌انداز کردم اما فکرش را هم نمی‌کردم یک روز برسد که پس‌اندازی برایم باقی نمانده باشد. طی این یک سال و نیمی که بیکارم تمام پس‌اندازم را خرج کردم و دیگر پولی برایم باقی نمانده است.

امکان ندارد از آرات جدا شوم

امکان ندارد من از آرات بتوانم جدا شوم. من بدون آرات نمی‌توانم زندگی کنم حتی برای یک روز. آرات هم بدون من نمی‌تواند تحمل کند و چند باری که او را به باشگاه بردم نتوانست ارتباط خوبی با بقیه برقرار کند. تمام پیشنهادهای خارجی که داشت با پیشنهاد همراهی خانواده بود و هیچ پیشنهادی مبنی بر مهاجرت انفرادی او نشد. اما اگر چنین پیشنهادی هم بشود امکان ندارد بتوانم او را تنها بفرستم. تا هرجا بشود در مراحل مختلف زندگی در کنارش خواهم ماند و شاهد پیشرفتش خواهم بود.

اولین اجرای آرات در پیش چشم تماشاگران

در مورد اجراهایی که آرات در سیرک داشت باید عرض کنم که تنها با این هدف بود که توانایی او را در انجام حرکات آکروباتیک در جمع و در پیش چشم تماشاگر بسنجم. اوایل کمی در مکان‌های عمومی مشکل داشت و آن‌طور که در خانه تسلط داشت نمی‌توانست در پیش چشم عموم کارش را انجام بدهد اما به تدریج این مساله را حل کرد و الان دیگر می‌تواند به درستی با تماشاگر ارتباط برقرار کند. هدف از اجرای آرات در سیرک صرفا به منظور ارتقای سطح توانایی آرات بود، وگرنه نه تنها تا کنون هیچ مبلغی دریافت نکردم بلکه مبلغ زیادی هم برای این سفر خرج کردم.

عاشق پارک و نقاشی

آرات به جز ورزش و اجرای حرکات آکروباتیک، عاشق پارک است و به شدت به پارک علاقه دارد. هر روز مجبورم می‌کند او را به پارک ببرم تا سوار تاب و سرسره و چرخ فلک شود. ما توی پارک هم تفریح می‌کنیم هم تمرین می‌کنیم. اما زمان یک ساعت تمرین آرات مداوم نیست؛ ۵ دقیقه تمرین می‌کنیم، بعدش می‌رویم بازی می‌کنیم، دوباره چند دقیقه‌ای به تمرین برمی گردیم و دوباره بعدش بازی می‌کنیم... اما از دیگر خصوصیات آرات این است که عاشق نقاشی است و زیاد نقاشی می‌کشد. اما تلویزیون اصلا نگاه نمی‌کند و اهل کارتون دیدن نیست. با بچه‌های هم سن و سالش هم زیاد بازی می‌کند و معمولا با بقیه بچه‌ها مهربان است و هرگز ندیده‌ام به کسی زور بگوید.

مارسلو طرفدار آرات

یک نفر به من گفت مارسلو فوتبالیست تیم ملی برزیل طرفدار آرات است و فیلم‌هایش را همیشه می‌بیند. حتی چند باری در اینستاگرام ویدئوهایش را لایک کرده و کامنت گذاشته است. اخیرا هم گفته‌اند علیرضا جهانبخش به فالوورهای آرات اضافه شده است اما من خودم هنوز ندیده‌ام.

پیام آرات برای علی کریمی

وقتی علی کریمی چند وقت پیش به‌خاطر یک سری توهین‌ها از اینستاگرام رفت، آرات هم یکی از حرکت‌هایش را به علی کریمی تقدیم کرد تا از او بخواهد برگردد. آرات هشتم مهر به دنیا آمده و شماره علی کریمی هم هشت است. به جز این چون پدرش علی کریمی را دوست دارد، آرات هم به ایشان علاقه‌مند است.

مارسلوی برزیلی طرفدار آرات است

مارسلوی برزیلی طرفدار آرات است