محسن رجبی بزرگ کردن بچه‌ها یکی از پرهزینه‌ترین کارهایی است که پدر و مادر باید انجام دهند، در حال حاضر و با افزایش قیمت‌ها و در یک خانواده با درآمد متوسط ساکن تهران، برای رساندن کودکان به سن 22 سالگی؛ یعنی زمانی که از یک دانشگاه دولتی در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شوند، چیزی در حدود 130 میلیون تومان هزینه در برخواهد داشت، البته در این خانواده پدر و مادر هر دو شاغل هستند و کار‌های خانه توسط پرستار کودک و مستخدمین انجام خواهد شد.
پس در اینجا بحث مالی مهمی در یک خانواده به وجود می‌آید و اینکه برای صرفه جویی و پس انداز پول و فرار از بار مالی سنگین هزینه‌های بزرگ کردن کودکان، بهتر است یکی از والدین در خانه بماند و مسوولیت بزرگ کردن بچه‌ها و انجام کارهای خانه را به عهده بگیرد و دیگری به سرکار برود و نیازهای اقتصادی خانواده را مرتفع سازد. اکنون سوال اصلی این است که چه کسی باید در خانه بماند، پدر یا مادر؟ برای پاسخ به این سوال ادامه این مقاله را با دقت مطالعه کنید. قبل از شروع بحث دو مفهوم استفاده شده در مقاله را توضیح می‌دهیم: pic۱
تولید خانواده: منظور از تولید خانواده در این مقاله، تمامی هزینه‌های مربوط به کالاها و خدماتی است که برای استفاده اعضای یک خانواده تولید شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر چند تولید خانواده‌ها به صورت سالانه در کشور مبلغی میلیاردی می‌باشد، ولی به دو دلیل در محاسبه تولید ملی کشور منظور نمی‌گردد؛ اول به خاطر اینکه این تولیدات در هیچ بازار و محلی خاص مبادله نمی‌شود و صرفا در خانه‌ها تولید و در همان جا نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد و دوم اینکه محاسبه عددی و مشخص کردن ارزش آن تولیدات کاری بسیار دشوار است.
محاسبات استفاده شده: ما برای انجام هر یک از کار‌های خانه و نگهداری کودکان مبلغی را در نظر گرفته‌ایم. برای محاسبه این ارقام از هزینه‌های معمولی و روزانه یک خانواده ایرانی استفاده شده است و این ارقام با نگاهی متفاوت و در خانواده‌های مختلف می‌تواند بیشتر و یا کمتر باشد، اما سعی شده است که با در نظر گرفتن هزینه‌های سالانه یک خانواده متوسط و معمولی، این ارقام محاسبه شود.
چه کسی باید در خانه بماند؟
ما بررسی خود را در مورد یک خانواده که دارای دو فرزند، یکی نزدیک ۵ ساله و دیگری در حدود ۱۸ ساله است، انجام خواهیم داد. ماندن والدین در خانه، انجام لیست وسیعی از کار‌ها را شامل می‌شود، که ما آن را به دو دسته کلی تقسیم می‌کنیم؛ وظایف سنتی و وظایف مدرن. هرکدام از والدین که قرار شد در خانه بماند و از بچه‌ها مراقبت کند، باید هر دو کار را انجام دهد. وظایف سنتی شامل خانه داری، نگهداری از کودکان، پخت و پز، سرویس مدرسه، شست‌وشوی لباس‌ها، فراهم نمودن امکانات آسایش اعضای خانواده و کلیه کارهایی که مربوط به خانه و خانه‌داری می‌شود، و اما وظایف مدرن‌تر کسی که در خانه باید بماند، شامل؛ اپراتوری کامپیوتر، برنامه‌ریزی مالی و مربی تربیتی و البته یک مشاور خوب است.
همان‌طور که کارشناسان در حوزه‌های مختلف و مربوط به مسائل خانواده بیان می‌کنند، به طور معمول ماندن مادر در خانه برای انجام کار‌های خانه‌داری و پرورش بچه‌ها خیلی موفق‌تر و بهتر از ماندن پدر در خانه است و مطالعات نشان می‌دهد که خانم‌ها زمان بیشتری را برای انجام این‌گونه کارها صرف خواهند کرد. طبق مطالعات صورت گرفته در حالی که یک مادر در طول هفته نزدیک به ۹۶ ساعت وقت برای این‌گونه کار‌ها صرف می‌کند، پدران تنها نزدیک به ۵۵ ساعت برای این کارها اختصاص خواهند داد. اگر فرض کنیم ارزش ریالی انجام هر ساعت کار در خانه معادل ۳۵۰۰ تومان باشد، اکنون می‌توانیم ارزش ریالی کارکرد یک پدر یا مادر در خانه را به صورت روزانه و ماهانه برآورد کنیم، البته بهتر است که برای هر یک از وظایف سنتی و مدرن آنها به صورت جداگانه برآورد ریالی داشته باشیم. برای این منظور با یک محاسبه کلی ارزش هر ساعت کار برای انجام وظیفه سنتی در خانه را معادل ۱۵۰۰ تومان و ارزش هر ساعت کار برای انجام وظیفه مدرن در خانه را معادل ۵۰۰۰ تومان منظور خواهیم کرد؛ بنابراین با توجه به اعداد فوق اگر مادر در خانه بماند و وظیفه خانه داری و تربیت فرزندان را بر عهده بگیرد، مبلغ ۲۱۷.۵۰۰ تومان برای مدت یک هفته تولید خانواده خواهد داشت و همین شرایط برای پدر اگر محاسبه شود مبلغ ۱۲۸.۰۰۰ تومان برای مدت یک هفته تولید در خانواده خواهد بود.
از طرف دیگر با توجه به آمارهای وزارت کار و امور اجتماعی و عرف جامعه اگر یک زن یا مرد به طور تمام وقت مشغول به کار بیرون از خانه باشند و با توجه به اینکه مطالعه ما برای خانواده‌های متوسط است و فرض ما این است که به طور مثال پدر خانواده کارمند یک بانک و مادر خانواده نیز کارمند یک سازمان دولتی و یا خصوصی باشد. در این صورت درآمد سالانه مرد خانواده مورد نظر چیزی در حدود ۱۲ میلیون تومان در سال؛ یعنی تقریبا ماهی یک میلیون تومان و درآمد یک مادر خانواده اگر بیرون کار کند، تقریبا ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود؛ یعنی ماهی تقریبا ۸۰۰ هزار تومان درآمد خواهد داشت.
با مشاهده جدول شماره ۱ ملاحظه می‌کنید که درآمد کل خانواده در صورتی که مادر در خانه بماند و پدر مشغول کار در بیرون از خانه باشد، در هر هفته مبلغ ۴۶۷.۵۰۰ تومان خواهد بود و در صورتی که پدر خانواده در خانه بماند و مادر به سرکار برود، درآمد کل خانواده مبلغ ۳۲۸.۰۰۰ تومان خواهد بود. در این صورت پدر خانواده برنده جنگ اقتصادی والدین خواهد بود. طبق این محاسبات تا زمانی که مادر در خانه بماند و پدر در بیرون از خانه مشغول به کار باشد، تولید کل خانواده بیشتر خواهد بود.
چه کسی باید کار کند؟
نتایج جدول با تمایلات و خواسته‌های عرف جامعه و بررسی‌ها و ارزیابی‌های عقلی نیز مطابقت دارد، اما هنوز به طور کامل قانع‌کننده نیست، اکنون یکبار دیگر با فروض جدید شرایط را بررسی کنیم، اگر فرض کنیم پدر و مادر هر دو به سر کار بروند، در این صورت مطالعات نشان داده است که مادران شاغل در هر هفته فقط ۵۶ ساعت برای تربیت کودکان و انجام کارهای خانه زمان می‌گذارند و این مدت برای پدران چیزی در حدود ۳۲ ساعت می‌باشد. در این صورت باز هم درآمد سالانه مرد خانواده مورد نظر چیزی در حدود ۱۲ میلیون تومان در سال؛ یعنی تقریبا ماهی یک میلیون تومان و درآمد مادر خانواده اگر بیرون کار کند، تقریبا ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود؛ یعنی ماهی تقریبا ۸۰۰ هزار تومان
درآمد خواهد داشت.
با مشاهده جدول شماره ۲ ملاحظه می‌کنید که درآمد کل خانواده در صورتی که مادر هم سرکار برود و هم کارهای خانه را انجام دهد، مبلغ ۳۳۶.۵۰۰ تومان خواهد بود و در صورتی که پدر سرکار برود و کارهای خانه را نیز انجام دهد، درآمد کل خانواده مبلغ ۳۲۶.۰۰۰ تومان خواهد بود. در این صورت مادر خانواده برنده جنگ اقتصادی والدین خواهد بود. طبق این محاسبات تا زمانی که مادر هم کار بیرون داشته باشد و هم کار‌های خانه را انجام دهد، تولید کل خانواده بیشتر خواهد بود، در واقع سهم مادر در تولید کل خانواده بیشتر خواهد بود. البته توجه کنید که در این حالت تولید کل خانواده از حالت قبل (جدول شماره یک) کمتر می‌باشد. pic۲
اگر پدر و مادر هر دو مشغول به کار باشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اکنون با هم یک شرایط دیگر را بررسی می‌کنیم، فرض کنید قرار باشد پدر و مادر هر دو بروند سر کار و پدر هیچ‌گونه کاری در خانه انجام ندهد، مادر نیز وظایف سنتی خود را به خدمتکار بسپارد و فقط خودش وظایف مدرن را انجام دهد؛ بنابراین در این حالت ۴۱ ساعت در هفته از وظایف مادر را خدمتکار انجام خواهد داد و قرار است به ازای هر ساعت ۱۵۰۰ تومان به خدمتکار پرداخت شود. در این حالت مادر فقط در طول هفته ۱۵ ساعت برای فرزندان خود در نظر خواهد گرفت و آن هم مربوط می‌شود به وظایف مدرن مادر در قبال فرزندان. پس برای مشاهده نتایج این حالت به جدول شماره ۳ مراجعه کنید. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید در این حالت برنده جنگ اقتصادی والدین کسی نیست جز خدمتکار، زیرا در این حالت نیز تولید کل خانواده از حالت اول کمتر می‌باشد و بخشی از درآمد خانواده نیز برای حقوق خدمتکار هزینه شده است.
اگر همین شرایط را در حالتی که مادر خانواده هیچ کاری در خانه انجام ندهد و پدر فقط وظایف مدرن خود را انجام دهد و وظایف سنتی او را نیز خدمتکار بر عهده گیرد، مورد بررسی قرار دهیم، در این وضعیت نیز برنده جنگ اقتصادی بین والدین خدمتکار خواهد بود. pic۳
با توجه به شرایط بررسی شده در این مقاله همان تفکر سنتی حاکم بر افکار مردم در جامعه در جدال اقتصادی بین والدین پیروز خواهد بود، و آن اعلام می‌کند که بهتر است مرد خانواده بهpic۴ وظایف و مسوولیت‌های مالی و اقتصادی خود در بیرون از خانه بپردازد و زن‌ها نیز همان وظایف اصلی و پایه‌ای خود را در خانه انجام دهند، البته قابل توجه است که این تحلیل فقط با توجه به شاخصه‌های اقتصادی مورد نظر در یک خانواده نمونه ایرانی مطرح و مورد ارزیابی قرار گرفته است، همان‌طور که شما هم می‌دانید مسوولیت بزرگ کردن و تربیت کودکان فقط جنبه‌های مالی و اقتصادی ندارد، بلکه موارد متعدد و گسترده‌ای از مباحث روان‌شناسی، فرهنگی و اجتماعی را نیز در بر می‌گیرد، و والدین با توجه به شرایط خود و خانواده‌شان باید در این زمینه
تصمیم‌گیری نمایند.
منبع: www.csub.edu/krj