نظم جهانی در سراشیبی سقوط

جهان پس از گذشت دهه‌ها وارد فصل خطرناکی شده است. سال ۲۰۱۷، آبستن حوادثی غیرقابل پیش‌بینی است، از بحران پناهجویان گرفته تا گسترش تروریسم و برگزاری انتخابات در برخی کشورهای اروپایی، انتخاباتی که شاید پس لرزه‌های نتایج حاصل از آن نه تنها اروپا بلکه جامعه جهانی را بلرزاند. پیروزی دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا یکی از مهم‌ترین رویدادهای سال ۲۰۱۶ بود، اتفاقی که حالا نه فقط ایالات متحده بلکه جامعه جهانی نیز با پیامدهایش دست به گریبان است. هنوز بسیاری از برنامه‌های ترامپ در حوزه سیاست خارجی مجهول است، با این حال واضح است که ریاست پوپولیستی چون او بر ایالات متحده زمینه را برای ایجاد نوعی بی‌ثباتی در عرصه جهانی فراهم کرده، معادلات جهانی را تا حدودی برهم ریخته و متحدان اروپایی و آسیایی هراسان، آینده را به انتظار نشسته‌اند.

هفتاد و دو سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته، شرایط بهتر که نه، بدتر شده و جهان درگیر نوعی بی‌نظمی است. قدرت‌های دنیا در حال رایزنی برای یافتن تاکتیکی هستند تا بر این هرج و مرج پایان داده و زمینه را برای دستیابی به استراتژی بلند مدت جهت تحقق صلح فراهم کنند، تلاشی که از منظر برخی تحلیلگران بی‌فایده و از منظر برخی دیگر امیدوارکننده است. در این میان از تداوم جنگ در سوریه و یمن، رفراندوم تایید پیش‌نویس قانون اساسی ترکیه، برگزاری انتخابات در فرانسه و آلمان و چین، افزایش ناامنی در افغانستان، شرایط نامناسب سودان جنوبی و تنش‌ها در اوکراین و مکزیک به‌عنوان مهم‌ترین رویدادها در سال ۲۰۱۷ یاد می‌شود، وقایعی که بذرشان در سال‌های گذشته پاشیده شده و حالا نتایج هرکدام در سال پیش رو به تنهایی می‌تواند نظم حاکم را با چالش‌های جدی روبه‌رو کند.

سوریه

بیش از شش سال از جنگ داخلی سوریه می‌گذرد. گروه تروریستی داعش بسیاری از مواضعش در این سرزمین را از دست داده و پس از آزادی شرق حلب، شورشیان در موضع ضعف قرار دارند، اما این به معنای پایان جنگ نیست. در شرایط کنونی سوریه به میدان یکه تازی‌های قدرت‌های جهانی چون آمریکا و روسیه تبدیل شده است، رقابت واشنگتن و مسکو و یارگیری‌های این دو در این سرزمین جنگ زده، آینده مذاکرات صلح را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. به نظر می‌رسد در سال ۲۰۱۷ با تداوم درگیری‌ها میان ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال و تقابل نظامیان سوری با نظامیان ترک، زمینه برای اوج‌گیری تنش‌ها فراهم شده و میدان برای جولان دوباره گروه‌های تروریستی چون داعش مهیا شود و بستری لازم برای شکل‌گیری گروه‌های افراط‌گرای جدید مهیا.

یمن

شرایط حاکم بر یمن متفاوت از سوریه نیست. این کشور در آستانه تجربه یک فاجعه انسانی است، میلیون‌ها نفر از ساکنان فقیرترین کشور عربی در شرایط اضطراری قرار دارند و این در حالی است که هیچ کدام از طرفین درگیر، نه عبد ربه منصور هادی، رئیس‌جمهوری مستعفی یمن و حامیان عربی‌اش حاضرند از مواضعشان کوتاه بیایند، نه انصار الله. در این میان به نظر می‌رسد دو طرف نتوانند به سازش برسند، مگر آنکه بریتانیا و ایالات متحده که از حامیان ریاض هستند، این کشور را مجبور کنند به مصالحه سیاسی تن دهد. اگر تنش‌ها در یمن پایان نیابد زمینه برای افزایش قدرت گروه‌های تروریستی چون القاعده فراهم خواهد شد، رویدادی نامیمون که حتی می‌تواند تهدیدی جدی علیه عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه محسوب شود.

ترکیه

شهروندان ترک قرار است ۱۶ آوریل در همه‌پرسی شرکت کرده و به اصلاحیه قانون اساسی ترکیه رای دهند. نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اصلاحیه فوق مورد تایید مردم این سرزمین قرار خواهد گرفت، رویدادی که می‌تواند زمینه را برای افزایش قدرت رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه فراهم کند، رهبری که پس از شکست کودتای ۱۵ ژوئیه، سیاست سرکوب مخالفان و منتقدانش را کلید زد. با تایید اصلاحیه فوق، قدرت اردوغان افزایش یافته و ترکیه گذار از ساختاری دموکراتیک به استبدادی را تجربه خواهد کرد، استبدادی مشروع به ریاست رهبری که به گمانش مشروعیت قدرتش در قانون اساسی جدید تصویب شده است. در این میان مطمئنا نقش ترکیه در جنگ سوریه پر رنگ‌تر خواهد شد و سرکوب کردهای عضو پ.ک.ک افزایش خواهد یافت، گروهی که پس از لغو آتش بس در جولای ۲۰۱۵، فصلی از مرگبارترین درگیری‌ها با دولت را تجربه کردند. در این میان افزایش تنش‌ها میان ترکیه و اتحادیه اروپا را نیز نباید از قلم انداخت، تنشی که زمزمه‌هایش آغاز شده و در صورت تداوم می‌تواند روابط دو طرف را تیره‌تر کند.

افغانستان

افغانستان بیش از ۱۵ سال است که از جنگ داخلی رنج می‌برد، با این حال شرایط این کشور بهتر که نه، بدتر هم شده است. جنگ و بی‌ثباتی سیاسی در این کشور جنگ زده به تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت بین‌الملل تبدیل شده است. طالبان توانسته بخش‌های وسیعی از این کشور را در اختیار گرفته و با دامن زدن به تنش‌های فرقه‌ای، زمینه را برای آغاز جنگ داخلی دیگر فراهم کند. در این میان تعداد حملات تروریستی در افغانستان افزایش یافته و این ناامنی فزاینده، در کنار مسائلی چون بحران پناهجویان افغان، بحران اقتصادی و تحرکات کشورهایی چون پاکستان لزوم اتخاذ یک استراتژی جدی برای افزایش ضریب امنیتی در خاک این کشور را بیش از گذشته توجیه می‌کند. در غیر این صورت افغانستان در منجلابی از درگیری‌های قومی و جنگ با طالبان و گروه تروریستی داعش که حالا ردپایش در افغانستان پر رنگ‌تر شده، غرق خواهد شد.

سودان جنوبی

جوان‌ترین کشور جهان بیش از سه سال است که درگیر جنگ داخلی است. نارضایتی‌ها علیه دولت مرکزی و همچنین درگیری‌های قومی موجب آواره شدن بیش از ۱.۸ میلیون نفر از شهروندان سودان جنوبی شده است. در ژوئیه ۲۰۱۶، با اوجگیری درگیری‌ها میان نیروهای دولتی سودان و شورشیان، زمینه برای لغو توافقنامه صلح فراهم شد. ناظران می‌گویند در سال جاری، شرایط امنیتی در جوبا، پایتخت این کشور بهبود یافته است، هرچند خبرها کماکان از درگیری‌های قومی حکایت دارد. در شرایط کنونی نهادهای بین‌المللی نسبت به آغاز درگیری‌های قومی و تنش‌های داخلی در این کشور نگرانند، مساله‌ای که می‌تواند زمینه را برای دامن زدن به موج پناهجویان سودانی فراهم کند. جامعه جهانی در تلاش است برای پیشگیری از وقوع هرگونه درگیری نیروهای حافظ صلح بیشتری را در این کشور جنگ زده مستقر کرده و فضا را برای نزدیک‌تر شدن روابط سودان جنوبی، اوگاندا و سودان فراهم نماید.

فرانسه

۲۷ آوریل دور نخست انتخابات ریاست جمهوری فرانسه برگزار خواهد شد، انتخاباتی سرنوشت‌ساز که از هم اکنون بسیاری از کشورهای اروپایی نگران نتیجه آن هستند. براساس آخرین نظرسنجی‌ها ماری لوپن، رهبر حزب راست‌گرای جبهه ملی با کسب بیش از ۲۶ درصد آرا نسبت به سایر نامزدهای انتخابات پیش رو پیشتاز است و ممکن است در آینده بر مسند ریاست جمهوری فرانسه تکیه زند، حقیقتی تلخ که اگر محقق شود پس لرزه‌هایش دامن سایر کشورهای اروپایی را خواهد گرفت. ماری لوپن، رهبر افراط‌گرای فرانسوی از حامیان سرسخت خروج فرانسه از اتحادیه اروپا است و یکی از مخالفان سرسخت سیاست مهاجر‌پذیری کشورهای اروپایی محسوب می‌شود. در این میان تمام نگاه‌ها به امانوئل ماکرون است، نامزدی جوان، مستقل و در عین حال معتدل. ناظران می‌گویند در انتخابات پیش رو، رقابت اصلی میان لوپن و ماکرون است. در این میان اگر لوپن بتواند بر رقیبش چیره شود؛ آن زمان است که فرانسه در بهترین حالت دچار سرنوشت بریتانیا خواهد شد.

چین

انتخابات چین یکی از رویدادهای مهم سال ۲۰۱۷ است، زمان دقیق این انتخابات مشخص نیست، یا در ماه اکتبر برگزار می‌شود یا در نوامبر. در انتخابات پیش رو اعضای کمیته دائمی حزب کمونیست چین برگزیده خواهند شد. در همین راستا شی جین پینگ، رئیس‌جمهوری این کشور مدت‌هاست تلاش برای حذف رقبایش را آغاز کرده، وی در صدد است متحدانش را در کمیته دائمی مستقر کند، یا خود دبیر حزب شود یا یکی از نزدیکانش. تلاش «شی» برای حفظ قدرت در حالی است که این کشور از رکود اقتصادی رنج می‌برد، تحرکات کشورهای منطقه به خصوص در دریای جنوبی چین و همچنین سیاست‌های رئیس‌جمهوری جدید آمریکا در برابر پکن نیز به یکی دیگر از دغدغه‌های رهبران پکن تبدیل شده است. در این میان نباید خطر افراط‌گرایان اویغور و تنش‌های منطقه‌ای در سین کیانگ، ایالتی واقع در شمال غرب چین را نیز نادیده انگاشت، خطری که از منظر رهبران پکن تهدیدی بالقوه اما جدی علیه منافع این کشور محسوب می‌شود.

آلمان

انتخابات آلمان یا ماه سپتامبر برگزار می‌شود یا اکتبر. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان می‌خواهد برای چهارمین بار بختش را بیازماید. وی از سال ۲۰۰۵ صدراعظم آلمان است. در شرایط کنونی وی به دلیل اتخاذ سیاست ریاضت اقتصادی برای مقابله با بحران مالی حوزه یورو و همچنین تصمیماتش در مورد پناهجویان، هدف اصلی منتقدان است. مارتین شولتز، رئیس سابق پارلمان اروپا و از اعضای حزب سوسیال دموکرات یکی از رقبای اصلی مرکل است. براساس نتایج نظرسنجی‌های اخیر حزب سوسیال دموکرات آلمان توانسته ۳۳ درصد آرا را از آن خود کند و این در حالی است که حزب دموکرات مسیحی، «حزب مرکل» با یک درصد، در رده پایین‌تری قرار گرفته است. تحلیلگران بر این باورند که صدراعظم آلمان در شرایط کنونی شانس زیادی برای ریاست دوباره ندارد و باید کرسی صدارت را به رقیبش واگذار کند. مطمئنا با تغییر صدراعظم آلمان سیاست‌های این کشور نیز تغییر کرده و این امر می‌تواند اتحادیه اروپا را تحت‌تاثیر قرار دهد.

اوکراین

پس از گذشت سه سال از تنش‌های سیاسی در اوکراین و کشته شدن بیش از ده هزار نفر، روسیه کماکان به‌عنوان تهدیدی جدی علیه امنیت این کشور اروپای شرقی لحاظ می‌شود. در این میان سیاست‌های یک بام و دو هوای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا موجب ترس رهبران اوکراین شده است، آنها در هراسند که ترامپ محدودیت‌های اعمال شده علیه روسیه را برداشته و میدان را برای یکه تازی‌های مسکو در اروپای شرقی خالی کند. در این میان رشد الیگارشی و فساد نهادهای دولتی اوکراین نیز موجی از اعتراض‌ها را به دنبال داشته و زمینه‌ساز نارضایتی شهروندان اوکراینی شده است. پترو پوروشنکو رئیس‌جمهوری اوکراین در تلاش است تا با وعده اصلاحات اقتصادی اندکی از نارضایتی‌ها بکاهد، با این حال ناظران بر این باورند که مجموعه نارضایتی‌های داخلی و نگرانی نسبت به تهدیدات مسکو ممکن است زمینه را برای برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام در این کشور فراهم کند، این دقیقا همان رویدادی است که همه را نگران کرده چرا که در این میان ممکن است حامیان روسیه از آب گل‌آلود بهره برده و قدرت را از آن خود کنند. در این میان اتحادیه اروپا باید آمریکا را برای اتخاذ استراتژی واحد و منسجم علیه روسیه متقاعد کند، در غیر این صورت اوکراین در سال پیش رو بی‌ثبات‌تر خواهد شد.

مکزیک

پس از پیروزی دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا، تنش‌ها میان ایالات متحده و مکزیک اوج گرفت. ترامپ در کارزار انتخابات ریاست جمهوری وعده داده بود که اگر پیروز انتخابات شود، میان ایالات متحده و مکزیک دیواری خواهد کشید، مهاجران غیرقانونی را اخراج و به توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی پایان خواهد داد. پس از ورود ترامپ به کاخ سفید، انریکه پنیا نیتو، رئیس‌جمهوری مکزیک از همتای آمریکایی‌اش خواست تا به این کشور سفر کند، تصمیمی که با واکنش تند مخالفان دولت رو‌به‌رو شد و نتیجه‌ای معکوس داشت. در سال پیش رو اگر ایالات متحده سیاست خروج مهاجران غیر قانونی را متوقف نکند خطر وقوع بحرانی انسانی در مکزیک اجتناب‌ناپذیر خواهد بودو شرایط امنیتی در وضعیت نامناسبی قرار خواهد گرفت. براساس تحقیقات صورت گرفته در سال ۲۰۱۶، خشونت در مکزیک رشد چشمگیری داشته به‌طوری که بسیاری از ناظران، مکزیک و افغانستان را از منظر شرایط امنیتی در یک رتبه قرار داده‌اند.