طبقه متوسط جامعه، قشری‌ میانه‌رو است
الهه رمضانی هر چه افراد جامعه به تفکرات، منافع ایدئولوژیکی و جناحی نزدیک شوند، رفتارهایشان به رادیکالیسم نزدیک‌تر و تندتر می‌شود «بین رفتارهای سنی افراد و بروز رفتار معتدل در جامعه نمی‌توان رابطه مستقیمی برقرار دانست. ساختار جمعیتی کشور در سال‌های گذشته میانسال نبوده و جمعیت ما همچنان جوان است. اما آن چیزی که مهم است اینکه هرچه افراد جامعه از لحاظ تفکر به قشر اجتماعی متوسط نزدیک‌تر شوند، خیلی منطقی‌تر و معتدل‌تر رفتار می‌کنند»

دکتراصغر مهاجری جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی این تحلیل را در حالی ارائه می‌کند که با او درباره نظریه ای سخن گفتیم که رفتارهای هیجان‌زده را به سن و سال افراد جامعه ربط می‌دهد به این معنا که وقتی افراد جامعه‌ای جوان باشند، آیا ممکن است به تناسب سنشان هیجان‌زده و آرمانگرایانه تصمیم بگیرند؟ او ضمن رد این نظریه تاکید می‌کند: «هر چه افراد جامعه به تفکرات، منافع ایدئولوژیکی و جناحی نزدیک شوند، رفتارهایشان به رادیکالیسم نزدیک‌تر و تندتر می‌شود.»
گفت و گوی زیر درخصوص چگونگی رفتارهای معتدل و منطقی در افراد جامعه و در رفتارهای سیاسی آنها با این مدرس ۴۸ ساله دانشگاه است و اینکه چگونه می‌توان این رفتار را به جامعه منتقل کرد.
به نظر شما آیا ممکن است، میانسال شدن جمعیت به معتدل شدن رفتار اعضای جامعه منجر شود؟ مثلا در سال 1376یعنی در سالی که سیدمحمدخاتمی نامزد انتخابات شده بود، 70 درصد از جمعیت کشور زیر 30 سال بودند و در انتخابات شرکت کردند، اما در سال 92 این قشر جوان به میانسال تبدیل شد. این مساله می‌تواند در هنجار شدن رفتارهای افراد جامعه تاثیر فراوانی بگذارد.
اعتدال فقط وابسته به یک متغیر سنی نیست، بلکه اگر متغیرهای دیگری چون ساختار فرهنگی، سبک زندگی و منش فکری و همه متغیرهای دیگر نباشند، افراد با داشتن سن در مسیر اعتدال قرار نمی‌گیرند و نمی‌توانند رفتار منطقی از خود بروز دهند. رفتارهای معتدل بیشتر در قشر متوسط جامعه شکل می‌گیرد و اگر زمانی جمعیت ما به میانسالی نزدیک شود، و متغیرهای دیگری که در بالا به آن اشاره کردم نیز تاثیرگذار بوده باشد، آن موقع رفتارهای منطقی و معتدل در افراد جامعه بیشتر بروز می‌کند. اما در سال ۹۲ ما از جمعیت میانسال برخوردار نبودیم و جمعیت ما همچنان در رده جوان است. در ضمن انتخابات از جنس هیجان، شور و احساس است. و چون بارروانی جامعه وارد فضای تهییج، تبلیغات و شعار می‌شود و این شور نه تنها در پای صندوق‌های رای، بلکه در خیابان‌ها هم موج می‌زند. به همین دلیل تاکید می‌کنم که مساله‌ای که شما مطرح کردید، مبنی بر میانسال بودن جمعیت در سال ۹۲ این قضاوت درست نیست و جمعیت ما در سال ۹۲ جوان بود.
این ویژگی در رفتار سیاسی مردم چه تاثیری دارد؟
زمانی که مردم در مسیر اعتدال و میانه‌روی حرکت کنند، یعنی در رفتارهایشان نه افراط کنند و نه تفریط، آن موقع می‌توان گفت که رفتارهایشان به خصوص رفتارهای سیاسی شان منطقی‌تر و معتدل‌تر خواهد بود و تاثیر بسزایی در تصمیم‌گیرهایشان می‌گذارد. بنابراین اگر ساختار جمعیتی جامعه‌ای بیشتر میانسال باشد، رفتار افراد هم منطقی‌تر است.
چطور می‌توان این رفتار منطقی و معتدل را به جامعه انتقال داد؟
همانطور که گفتم یکی از ویژگی‌های اثرگذار بر رفتار اعتدال سن است. اما این تنها ویژگی برای معتدل بودن افراد جامعه نیست، بلکه دلایلی چون آگاهی داشتن در حوزه منافع ملی، تکوین هویت و شخصیت ملی، اجتماعی بودن و تغییر سبک زندگی، افزایش تعهدات و مسوولیت‌پذیری در فرآیند فرهنگ‌پذیری است. اگر این ویژگی‌ها در افراد وجود داشته باشد و هرم سنی هم جوان باشد، آن موقع می‌توان از مردم انتظار رفتاری معتدل را داشت.
سکانداران و برنامه‌ریزان فرهنگی تا چه حد می‌توانند در بروز رفتار منطقی افراد تاثیر بگذارند؟
مدیران و مسوولان در سازمان‌ها و نهادهای کشورمان به خصوص در برنامه‌ریزی فرهنگی همواره الگویی برای مردم بوده‌اند. در این میان اگر مردم رفتاری منطقی و معتدل از مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی ببینند، قطعا جوان‌ها و نوجوان‌ها هم در مسائل مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منطقی رفتار می‌کنند و در مسیر اعتدال پیش می‌روند.
به نظرتان کدام اقشار جامعه اعتدال بیشتری از خود بروز می‌دهند و در تثبیت آن در فضای جامعه سهم بیشتری دارند؟
قشر متوسط در اجتماع قشری معتدل است و منطقی عمل می‌کنند. اما قشرهای رو به پایین و بالا و خیلی بالا در رفتارهایشان افراط و تفریط بسیار می‌کنند. به نظر من اگر افراد جامعه از لحاظ تفکر به قشر اجتماعی متوسط نزدیک شوند، خیلی بهتر و معتدل‌تر رفتار می‌کنند. اما این تنها یک دلیل نیست مثلا در انتخابات سال ۹۲ منافع ملی اولویتش برتر از منافع جناحی و ایدئولوژیکی بود و مردم دریافته بودند که الان باید در کشور به منافع ملی توجه کنند و منافع ملی را دریابند و به هویت و منش ملی نزدیک شوند و منطقی و معتدل رفتار کنند. با این حال اگر افراد در جامعه به تفکرات، منافع ایدئولوژیکی و جناحی نزدیک شویم، رفتارها رادیکالیسم‌تر و تندتر می‌شود.