دست‎های فقرپرور
دنیای اقتصاد، فاطمه رافع- فرقی نمی‎کند زن باشی یا مرد؛ حتی تصور کردنش هم سخت است اما تصور کن تو هم یکی از همان‎هایی هستی که به هر دلیل از جبر روزگار و سر ناسازگار زمانه گرفته تا شاید بی‎لیاقتی خودشان، ساکن دنیای طردشدگی هستند؛ همان‎هایی که به خیابان‎ها پناه آورده و زیراندازی از جنس زمین دارند و رواندازشان هم از جنس آسمان است و در وضعیتی دشوار برای بقا می‎جنگند. چند صباحی است که احساسات نوع‎دوستانه برخی باعث شده دست‎هایی از جنس مهربانی به سمت این افراد که جامعه آن‎ها را «کارتن‎خواب» یا «بی‏خانمان» می‎نامد، دراز شود؛ دست‎هایی که بی‎تردید با نیت‌های خیرخواهانه دراز می‎شوند.
اگرچه در نگاه اول انسان‎دوستانه به نظر می‎رسد که این بی‎خانمان‎ها را به صرف وعده غذایی و پوشاندن لباسی میهمان کنیم با این حال گاهی این برخوردهای احساسی نوع‎دوستانه که معمولا بدون کارشناسی و فاقد جنبه‌های مددکاری است، خود به معضلی تبدیل می‌شود که نه تنها گرهی از مفهوم کارتن‎خوابی باز نمی‎کند بلکه ممکن است باعث ترویج این پدیده اجتماعی نیز بشود زیرا در برخی مواقع کارتن‎خواب‌ها احساس می‌کنند در حال دریافت پاداش هستند و دیگر نه تنها به انگیزه‎بخشی‌های مددکارانه برای قدم گذاشتن در پروسه بهبود، پاسخ نمی‌دهند بلکه توقعی بی‌جا برای دریافت خدمات رفاهی، با حفظ وضعیت اعتیاد و بزه خود پیدا می‎کنند. تردیدی وجود ندارد که باید نظام‎هایی برای حمایت از افراد آسیب‎دیده جامعه وجود داشته باشد اما کمک کردن به این آسیب‎دیدگان از جمله کارتن‎خواب‎ها همانند شمشیر دو لبه‎ای است که اگر چه از یک طرف مُسکنی برای این افراد محسوب می‎شود و بخشی از احتیاجات آن‎ها را برطرف می‎کند اما از طرف دیگر اگر این کمک‎ها به صورت جزیره‌ای باشد، نتیجه عکس خواهد داشت و باعث ایجاد اطمینان خاطری برای تأمین حداقل‎ها در کارتن‎خواب‎ها می‎شود و در نتیجه این افراد که معمولا به همین حداقل‎های زندگی راضی هستند، تلاش و اقدامی برای بهبود وضع زندگی خود و خروج از چرخه بی‏خانمانی و بازگشت به جامعه انجام نمی دهند.

شاید دور از انصاف باشد که تصمیم‎گیری‌ها و اقدامات انجام شده از طرف سازمان‏های دولتی یا نهادهای مردمی از قبیل راه‎اندازی گرمخانه‎ها برای پذیرش افراد بی‎خانمان را نادیده گرفت با این حال در بیشتر موارد این اقدامات فاقد کارکرد و اثربخشی لازم بوده و در اجرا با چالش‌های جدی مواجه هستند. نحوه عملکرد این نظام‎های حمایتی مسأله‎ای است که باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد تا کمک‎ها و حمایت‎های این چنینی از مسیر درست خود منحرف نشود و در جهت رفع آسیب‎ها و پدیده‎هایی از قبیل کارتن‎خوابی مؤثر باشد.«دنیای اقتصاد» میزبان دبیر جمعیت دانشجویی و مردمی امام علی(ع) در مشهد بود و با او درباره تبعات کمک‎های بدون برنامه و جزیره‎ای به کارتن‏خواب‎ها و راهکار رفع این مشکل به گفت‎وگو نشست. زهرا امیر در این گفت‌وگو از دید ظاهربین و پوسته‌نگر برخی افراد به کارتن‏خواب‎ها که از ناآگاهی آن‏ها ناشی می‎شود، انتقاد کرد و از ضرورت نگاه عمقی و ریشه‎ای به پدیده و مفهوم کارتن‎خوابی و لزوم برنامه‎ریزی جامع در این زمینه با در نظر گرفتن تمام ریشه‎ها و آسیب‎های آن سخن گفت؛ مشروح صحبت‎های وی را می‏خوانید:

ترس جامعه از کارتن‎خواب‎ها ریخته
حدود دو سال پیش که سریال «آوای باران» پخش می‎شد، دیدگاهی نسبت به کودکان کار در جامعه ایجاد کرد که مردم فکر می‎کردند تمام این بچه‎ها عضو یک باند هستند و نباید به آن‌ها کمک کرد؛ این دیدگاه در واقع ناشی از آن بود که برخی افرادی که با واقعیت و ماهیت زندگی کودکان کار آگاهی نداشتند، چیزی را به مردم القا کرده بودند و به دلیل اینکه قدرت این القا زیاد بود، مردم هم آن را پذیرفته بودند؛ اینجا لازم بود افراد و گروه‏هایی که از واقعیت زندگی این کودکان و آسیب‎های آن‏ها آگاه بودند، وارد کار شوند و این دیدگاه را اصلاح کنند. یکی از این سمن‏ها جمعیت امام علی(ع) بود و اگر این اتفاق نمی‎افتاد، برخورد مردم با کودکان کار بسیار بدتر از آن چیزی می‎شد که اکنون هست. گاهی باید برخی رفتارهای اجتماعی که در فرهنگ مردم در حال شکل‏گیری است حتی اگر ماهیت خیرخواهانه دارد، تحلیل شود و واقعیت‏های آن به مردم نشان داده شود؛ بحث کارتن‌خواب‎ها نیز مشابه کودکان کار است؛ شرایط، نوع زندگی و آسیب‏هایی که کارتن‏خواب‌ها با آن درگیر هستند، باعث شده مردم به سمت کمک به این افراد سوق یابند که این امر گام مثبتی است؛ فرد ازکارتن‏خوابی که تا دیروز در نظر مردم به عنوان یک فرد طرد شده و خطرناک بود و همه از او می‏ترسیدند، حالا برخی فعالیت‎ها و تبلیغات سمن‎ها باعث شده که این ترس بریزد و مردم جامعه در کنار این افراد قرار می‏گیرند و به آن‏ها کمک می‎کنند و این اتفاق خوب رقم خورده است؛ باور غلط مردم کارتن‎خواب‎ها از بین رفته و آن‎ها را به عنوان عضوی از جامعه پذیرفته‌اند که باید برای آن‎ها فکری کرد؛ از طرف دیگر کارتن‎خواب نیز باور کرده که جامعه وی را رها نکرده و طرد نشده است و هنوز هستند افراد و گروه‎هایی که به وی کمک می‎کنند؛ این اولین گامی است که باعث ایجاد انگیزه در چنین فردی می‏شود که به زعم خودش به آخر خطر رسیده است؛ برای برخی از این افراد این تلنگرها کافی است که از جای خود برخیزند و در مسیر بهبود گام بردارند.

باید بر مفهوم کارتن‎خوابی تمرکز کرد
از اینجا به بعد اگر قرار باشد نگاه کل‌گرایانه و آسیب‎نگر وجود نداشته باشد، خود این کمک به سمت ایجاد آسیب می‎رود؛ اگر قرار است معضل کارتن‎خوابی حل شود باید به ریشه‎های ایجاد این معضل پرداخت و آن‌ها را رفع کرد و اقدامات زیرساختی و زیربنایی انجام داد و نباید صرفا به حرکت‏های خیریه‎ای معطوف شد که تنها ظاهر آن معضل را تا حدودی تلطیف می‌کنند و در رفع آن تأثیر چندانی ندارند؛ این مسأله یکی از زیربناهایی است که جمعیت امام علی(ع) به آن تأکید دارد و بر مفاهیم تمرکز می‎کند نه بر مصادیق؛ در جامعه مصداقی به نام کارتن‎خواب و مفهومی به نام کارتن‎خوابی وجود دارد؛ قرار نیست خودمان را با کارتن‌خواب درگیر کنیم بلکه قرار است با مفهوم «خیابان‌خوابی»، «بی‏خانمانی»، «کارتن‏خوابی» و تمام ریشه‏ها و پیامدهای آن درگیر باشیم؛ قرار نیست شاخ و برگ‎ها را هرس کنیم بلکه قرار است برای ریشه این پدیده و معضل چاره‎ای بیندیشیم.

مردم به واسطه اقدامات برخی سمن‎ها با این کارتن‏خواب‏ها آشنا شده‎اند و حالا کمک‎هایی به آن‏ها می‎کنند برای مثال برای این کارتن‏خواب‌ها لباس و غذا می‎برند؛ حتی شب‎هایی از سال را در کنار این افراد سپری می‎کنند؛ این مسأله دو جنبه دارد؛ جنبه اول افرادی را که جامعه هدف این قبیل فعالیت‌های خیرخواهانه هستند، بدعادت می‎کند و نه تنها به بلند شدن این افراد از جای خود و تغییر وضعیت آن‎ها کمک نمی‌کند بلکه کمک‎های بدون برنامه باعث می‎شود فردی که به کارتن‎خوابی عادت کرده است، به حداقل‌ها راضی شود و قانع باشد؛ اگر قرار باشد در این حالت افرادی این حداقل‎ها را برای کارتن‏خواب‎ها تأمین کنند، قطعا چیزی از تعداد آن‎ها کاسته نمی‎شود. اگر مشکلی با این کارتن‎خواب‎ها نداریم و نمی‎خواهیم تعداد آن‏ها در جامعه کم شود، پس این حرکت‎های خیرخواهانه خوب است و فرهنگ کمک به دیگران را ترویج می‎دهد و شاید وجدان برخی از ما را نیز تا حدودی آسوده کند اما اگر قرار است واقعا دنبال این باشیم که تعداد این کارتن‏خوابها اضافه نشود، این روش جواب نمی‌دهد.

بی‎اطلاعی خیران از ریشه‎های کارتن‎خوابی
جنبه دیگر افرادی هستند که در این اقدام شریک می‌شوند؛ به دلیل اینکه این کمک کردن اقدام خیری محسوب می‎شود، اقشار مختلفی وارد این عرصه می‎شوند اما این افراد از واقعیت مسأله و ریشه‌های اعتیاد و کارتن‎خوابی آگاهی ندارند؛ این افراد نمی‎دانند که خانواده این فرد کارتن‎خواب در حال حاضر چه می‎کنند؛ فرد کارتن‎خواب زندگی خود را کجا رها کرده است و ... تمام توجهات صرفا به کارتن‌خواب معطوف می‌شود و کسی خانواده او را نمی‌بیند؛ چه بسا آن‎ها با مشکلات بسیار بیشتری درگیر هستند؛ افرادی که به این افراد کمک می‏کنند، نمی‎دانند که به واسطه این کمک خود خُلق اعتیاد را تقویت می‎کنند و حتی ممکن است باعث تثبیت حضور فرد در چنین وضعیتی شوند. چنین رفتارهایی که در ظاهر تنها پوسته را می‎بیند، باعث ایجاد انحرافی از جنس تقویت کارتن‎خوابی می‌شود؛ حتی در برخی موارد این کمک‎ها زمینه سوءاستفاده را فراهم می‎کند. مردم می‎آیند، ظاهر مشکل را می‎بینند و لباس و غذایی کمک می‌کنند اما بعد همه چیز تمام می‎شود؛ این غذا دادن و لباس دادن صرفا برای فرد کارتن‏خواب است اما برای رفع معضل کارتن‎خوابی به صورت ریشه‎ای چه اقدامی انجام شده است؟

ارتباط مستقیم کارتن‏ خوابی با اعتیاد
رفع ریشه‎ای پدیده کارتن‌خوابی ارتباط مستقیم با معضل اعتیاد دارد؛ نمی‎توانید بگویید تنها می‎خواهیم به کارتن‎خواب کمک کنیم؛ فرد کارتن‎خواب قطعا درگیر اعتیاد است و اگر هم نباشد، درگیر خواهد شد؛ موارد بسیاری از این قبیل را در مشهد داشته‎ایم؛ دو سال پیش خانم ۴۰ ساله کارتن‏خوابی در کال زرکش بود که باردار شد و بچه او در همان منطقه به دنیا آمد و از سرما یخ زد و جنازه بچه را در همان جا دفن کردند؛ دختر ۱۶ ساله‌ای بود که در همان کال زرکش کارتن‌خواب بود و هر شب بین کارتن‌خواب‎های آن منطقه می‌چرخید! کدام یک از افرادی که برای کمک می‌روند این اتفاقات را می‎بینند و از آن آگاهی دارند؛ آن‌ها صرفا برای کمک می‎روند اما تنها پوسته ماجرا را می‌بینند و از عمق آن و ماهیت کارتن‌خوابی و اعتیاد اطلاعی ندارند؛ اگر اطلاع داشته باشند به این مسأله فکر می‎کنند که کمک آن‌ها تا کجا می‌تواند مؤثر باشد و از یک جایی به بعد نه تنها نتیجه مطلوبی نخواهد داشت بلکه آسیب‎زا خواهد بود؛ بحث کارتن‎خوابی پیوند کاملا دوسویه و قوی با اعتیاد دارد و حتی می‎توان کارتن‎خوابی را پیامد اعتیاد دانست؛ اگر قرار است کارتن‎خوابی از بین برود باید ابتدا به ریشه آن که اعتیاد است، توجه کرد؛ بحث اعتیاد در کشور ما به جایی رسیده است که باید عزم همگانی برای رفع آن وجود داشته باشد و نگاه ریشه‎ای، کارشناسانه و هدفمند برای از بین بردن آن داشت زیرا شمول اعتیاد از یک بازه سنی خاص فراتر رفته و در حال حاضر صحبت ما از نوزاد ۹ ماهه‌ای است که بر اثر اعتیاد اُوِردوز ‎می کند؛ صحبت ما از نوزادی است که به دلیل اعتیاد مادرش، معتاد متولد می‎شود؛ صحبت از اعتیاد کودک هشت ساله‎ای است که در این سن یک معتاد حرفه‎ای است و تزریق انجام می‎دهد.

نگاه بولدوزردرمانی متولیان
تلاش برای رفع معضل کارتن‌خوابی در درجه اول باید به یک حرکت و عزم ملی در سیاست‎گذاری کشور تبدیل شود؛ این سیاست‎گذاری‎ها نیز قرار نیست از جنس فیزیک و حذف صورت مسأله باشد؛ زیرا معمولا متولیان امر در بحث اعتیاد و کارتن‎خوابی نگاه بولدوزردرمانی دارند و هر جا که در بحث اعتیاد و کارتن‏خوابی درمی‎مانند، آنجا را با بولدوزر تخریب می‏کنند مانند اقدامی که در همت‎آباد و اسماعیل‎آباد مشهد اتفاق افتاد؛ اتفاقی که افتاد این بود که منزل این افراد که پاتوق تیمی آن‎ها محسوب می‎شد، تخریب شد و این افراد به کال زرکش و کارتن‎خوابی در این منطقه روی آوردند؛ اگر این افراد تا قبل از تخریب سقفی را بالای سر خود داشتند، اکنون به جمع کارتن‎خواب‎های شهر پیوسته‌اند و تنها نوع معضل از خانه‎های پاتوقی به کارتن‌خوابی تبدیل شده است.برای رفع پدیده کارتن‎خوابی باید ابتدا بپذیریم که اعتیاد در کشور ما وجود دارد و به معضل اساسی جامعه به لحاظ اجتماعی تبدیل شده؛ باید آمارهای واقعی آن را هم بپذیریم و سپس برنامه‎های زیرساختی برای رفع آن در نظر بگیریم که صرفا به فیزیک مسأله معطوف نیست.

سمن‎ها در نقش بازوی اجرایی
نقش سمن‎ها این است که به واسطه حضور از نزدیک خود در این مناطق، آگاهی‎رسانی درستی انجام و راهکارهای درست را ارائه دهند و حتی گاهی از پدیده‎های این چنینی پیشگیری کنند؛ این سمن‎ها می‎توانند بازوی اجرایی باشند برای پیشبرد طرح‎ها و سیاست‏هایی که اتخاذ می‎شود. دولت باید آمارها و فعالیت‎های سمن‌ها را بپذیرد؛ اگر چنین اتفاقی بیفتد، سمن‏ها نیز از اجرای سیاست‎ها حمایت خواهند کرد و با همت پشت این قضیه خواهند ایستاد؛ سمن‎ها با فعالیت‎هایی که در زمینه آسیب‏های اجتماعی انجام می‎دهند، در واقع آمادگی خود را برای انجام کمک اعلام می‎کنند. افراد و دستگاه‎های متخصص باید در این زمینه وارد عمل شوند تا اقداماتی که صورت می‎گیرد اصلاح شود برای مثال متولیان بحث اعتیاد در کشور ما کمپ‎ها هستند اما خود این کمپ‌های ترک اعتیاد درگیر آسیب‌ها و انحرافات رفتاری و برخوردی جدی هستند؛ از طرف دیگر باید ساختارهایی ایجاد شود برای مثال مرکز تخصصی ترک اعتیاد کودکان در کشور وجود ندارد و اگر هم وجود دارد کمتر از تعداد انگشتان یک دست است و بیمارستان‎های کودکان هم کودکان درگیر اعتیاد را پذیرش نمی‎کنند؛ برای مثال نوزاد ۶ ماهه‎ای را داشتیم که به دلیل اعتیاد مادر خود، معتاد متولد شده بود و بیقراری‌های ناشی از خماری را از خود نشان می‎داد؛ این کودک را به اورژانس بیمارستان‌های امام رضا(ع) و قائم مشهد بردیم اما گفتند که فقط در حالتی که نوزاد در حالت اُوِردوز و تشنج است، او را پذیرش می‌کنند و متخصص کودکان نیز شیر مادر را برای وی تجویز کرد در حالی که شیر مادر برای این نوزاد سم محسوب می‌شد و بیشتر او را درگیر اعتیاد می‌کرد؛ در نتیجه باید فعالیت‌هایی که در زمینه آسیب‌های اجتماعی انجام می‌شود، جامع و کامل باشد تا به نتیجه مطلوبی برسد.

تأسیس «خانه‎های ایرانی» در مشهد
تأسیس گرمخانه‌ها برای کارتن‎خواب‎ها حداقل راهکاری است که این افراد به دلیل سرما جان خود را از دست ندهند. جمعیت امام علی(ع) برای رفع معضل کارتن‌خوابی و اعتیاد به راهکاری رسیده که از ریشه به مسأله بپردازد؛ در این راستا جمعیت در قلب مناطق محروم با کمک مردم و خیران مراکزی به نام «خانه‎های ایرانی» تأسیس می‎کند و این مراکز به پایگاه جمعیت امام علی(ع) برای امدادرسانی همه جانبه و حمایت‎های مدنظر به جامعه هدف تبدیل می‎شود؛ در کشور بیش از ۳۳ خانه ایرانی توسط جمعیت امام علی(ع) تأسیس شده است؛ در حال حاضر در مشهد دو مرکز تأسیس شده که یکی در منطقه قلعه ساختمان و دیگری در منطقه بلوار دوم طبرسی واقع است؛ عمده فعالیت‎های این مراکز بحث آموزش و توانمندسازی افراد در معرض آسیب است و در کنار آن حمایت‌های درمانی و مددکارانه نیز صورت می‌گیرد؛ پروسه تأسیس این خانه‎ها از سال ۹۰ در مشهد آغاز شد و برنامه ما افزایش این خانه‌ها به تعداد تمام مناطق حاشیه شهر و در معرض آسیب است؛ سقف زمانی برای آن در نظر نگرفته‎ایم و فعلا بر تقویت همین دو مرکز متمرکز شده‎ایم.