ساکنان مناطق صنعتی ناشادترند
احتمالا به این سادگی نیست که بشود میزان خوشحالی و رضایت و شادمانی آدم‌ها را توی کفه ترازو گذاشت، سنجید و بعد با یک معیار مقایسه کرد و نتیجه گرفت که فلان آدم شادتر است و فلان آدم ناشادتر یا مردم فلان منطقه خوشحال‌ترند و مردم بهمان منطقه کمتر خوشحال‌اند. اما به هر حال ساز و کارهایی برای سنجیدن رضایتمندی آدم‌ها از زندگی وجود دارد. محققان آمریکایی در تحقیقی که به تازگی انجام داده‌اند نشان می‌دهند که مردم در برخی مناطق به میزان معناداری شادتر یا ناشادترند. چکیده پژوهش آن است که مردم در مناطق صنعتی با وجودی که پول بیشتری به دست می‌آورند به طور معمول کمتر شادمان‌اند. به علاوه به نظر می‌رسد مردم ساکن در مناطق آفتابی از مردم ساکن در مناطق سرد و برفی خوشحال‌تر هستند.
شادی مسلما یک امر فوق‌العاده ذهنی است. این پدیده آنقدر نسبی است که موضوعی شادی بخش برای یک نفر ممکن است برای دیگری موضوعی ناراحت‌کننده و عذاب آور باشد. میزان شادی نیز متفاوت است. یک نفر ممکن است یک مدل شیرینی را فقط دوست داشته باشد اما همین شیرینی بتواند روز شخصی دیگر را بسازد. پژوهشگران دانشگاه بریتیش کلمبیا به تازگی تحقیقی در مورد شهرهای شاد و ناشاد ایالات متحده آمریکا منتشر کرده اند که حول این جمله کلیدی می‌چرخد: «به طور کلی چه اندازه از زندگی خود راضی هستید»؟ این پرسش از ۳۰۰ هزار نفر از شهروندان ایالات متحده آمریکا پرسیده شده است. پاسخ‌های ممکن این چند پاسخ‌اند: «بسیار راضی، راضی، ناراضی و بسیار ناراضی». این تحقیق با آمارگیری از شهروندان ۳۱۸ منطقه در آمریکا انجام شده است. نتیجه بررسی‌ها حاکی از آن است که تفاوت میان شادترین و ناشادترین‌ها چندان زیاد نیست، اما معنادار است. ناشادترین مناطق به نظر می‌رسد در ثروتمندترین مناطق یعنی نیویورک قرار دارند همچنین در دیترویت، آکرون و پیتسبورگ.

pic۱
pic2

بخش قابل توجهی از شهرهای ناشاد شهرهایی هستند که جمعیت در آنها کم شده یا در حال کم شدن است. این مورد البته در مورد نیویورک صدق نمی‌کند اما در مورد شهرهای ناشاد دیگر می‌توان گفت که مناطقی که جمعیت در آنها کاهش یافته است و درآمد مردم در آنها ناچیز بوده است، میزان کمتری از شادی را تجربه می‌کنند. در این میان می‌توان به مناطق سنت لوئیس، کلیولند و لوییزویل اشاره کرد. به علاوه کم بودن میزان شادی در مناطقی بیشتر گزارش شده که جمعیت آنها کاهش داشته است. اما در مقابل نمی‌توان گفت مناطقی که جمعیت در آنها به سرعت افزایش یافته است وضعیت لزوما بهتری به لحاظ شاد بودن دارند. در واقع باید گفت با وجودی که نمی‌توان گفت بالا رفتن میزان جمعیت در یک منطقه به شادتر شدن منطقه کمک می‌کند اما می‌توان گفت که کاهش جمعیت در یک منطقه به کاهش میزان شادی منجر می‌شود. اما گویا ناشاد بودن در یک منطقه مسبوق به سابقه است. پژوهش‌های مشابهی در سال‌های گذشته در مورد میزان شادی در ایالات متحده آمریکا انجام شده است. نتایج پژوهشی که در سال 1970 با عنوان تحقیق اجتماعی عمومی انجام شده به علاوه تحقیقی که در سال 1940 در موسسه گالوپ صورت گرفته است نشان می‌دهد که مناطقی که امروزه در زمره ناشادترین‌ها هستند در دوره زمانی این دو تحقیق نیز در زمره ناشادترین‌ها بوده‌اند.
اما این پرسش در ذهن محققان این تحقیق ایجاد شده است که اگر برای مثال منطقه‌ای مانند دیترویت منطقه‌ای دلگیر است، چرا مردم در آن ساکن می‌شوند؟ بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که مردم این منطقه آموخته‌اند چگونه با شرایط دلگیر آن کنار بیایند. به بیان دیگر آنها پول زیادی در می‌آورند که ظاهرا دلگیر بودن منطقه را جبران می‌کند. البته این در مورد بسیاری دیگر از مناطق ناشاد صدق نمی‌کند. در بخشی از آنها میزان کم اجاره‌ها موجب سکونت مردم شده است. مورد دیگری که به نظر می‌رسد این است که مناطق آفتابی تر شادترند و مردمی که به طور معمول در محاصره برف و یخ قرار دارند، کمتر شادمانند.
منبع: واشنگتن پست