پایان تراژیک

دنیای اقتصاد: ساختمان پلاسکو، آن‌گونه که کارشناسان پیش‌بینی کرده بودند قرار بود تا ۲۰۰ سال برقرار باشد و از حیث مقاومت سازه و فضای کارکردی کم نیاورد، اما چنین نشد و این نشانه بارز معماری مدرن تجاری ایران در میان آتش سوخت و به زندگی چندین انسان فداکار نیز پایان داد. برای آنکه اهمیت تاریخی این ساختمان را بدانیم نخست باید نظری به زمینه و زمانه شکل‌گیری آن بیندازیم. پلاسکو در دوره‌ای ساخته شده که جریان معماری موسوم به سبک بین‌المللی و بلندمرتبه‌سازی در اروپا و آمریکا به جریانی غالب در شهرسازی تبدیل شده بود؛ چراکه گسترش تجارت، سرمایه‌گذاری درخصوص تاسیس مکان‌ها و پاساژهای بزرگ را توجیه می‌کرد. در ایران نیز از اوایل دهه ۱۳۰۰ جریانی تازه در ساختمان‌سازی به وجود آمده بود که تقلید از بناهای مدرن اروپایی و غربی یک جنبه مهم آن بود. طی سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ طراحان بسیاری از ساختمان‌های مدرن ایرانی عمدتا معماران اروپایی بوده‌اند و بنای شاخص این دوران، موزه ایران باستان اثر ماکسیم سیرو و آندره گدار است.

در این دوره گرایش خاصی در معماری ایرانی پدید آمد که آن را غالبا سبک ملی یا نوعی باستان‌گرایی دانسته‌اند. ساختمان شهربانی کل کشور که در آن از ترکیب حجمی، سرستون‌ها و کنگره‌های تخت‌جمشید استفاده شده و نیز ساختمان بانک ملی در خیابان فردوسی از نمونه‌های این نوع بناها به‌شمار می‌آیند. ایوان مدائن نیز از عمارت‌هایی بود که در مواردی مورد اقتباس قرار می‌گرفت. ایوان و طاق عظیم آن در موزه ایران باستان مورد تقلید قرار گرفت و آندره گدار این موزه را با نوعی توجه به معماری باستانی طراحی کرد.ساختمان راه‌آهن که گویا توسط هینریش آلمانی طراحی شده، فروشگاه فردوسی (فروشگاه شهر و روستا در خیابان فردوسی) و هنرستان دختران در خیابان سرهنگ سخایی از این گروه به شمار می‌آیند.عوامل بسیار متعددی در دو دهه نخست قرن معاصر در شکل‌گیری گرایش‌های گوناگون در معماری موثر بودند که خواست حکومت و اعیان و رجال یکی از مهم‌ترین آنها و به‌خصوص در طراحی و احداث ساختمان‌های اداری و دولتی به‌شمار می‌آید.دوره دوم که از سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ ادامه داشته و معماران مطرح این دوران افرادی چون فرمانفرماییان، سیحون و فروغی هستند.

دوره سوم عمدتا به سال‌های ۱۳۴۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی اطلاق می‌شود و آثار برجسته‌ای همچون موزه هنرهای معاصر تهران (اثر کامران دیبا)، مرکز آموزش مدیریت (اثر نادر اردلان) ساخته می‌شود. طی این دوره‌ها معماران تلاش کردند که ضمن وارد کردن عناصر و مصالح جدید هم نوعی معماری خاص خود بیافرینند هم اینکه نگاهی به سنت و مدرنیته داشته باشند. ساختمان پلاسکو از مصادیق بارز تحول معماری در آن دوره است؛ که خواست سیاسی و تجاری پشت آن وجود داشته است.نخستین ساختمان بلند تهران را که در آن برای اولین‌بار آسانسور کار گذاشته شد مهندس هوشنگ خانشقاقی در سال‌های ۳۰-۱۳۲۸ ساخت. این ساختمان ده طبقه دارد و آسانسور آن را نیز خود مهندس خانشقاقی ساخته است. در سال‌های ۴۱- ۱۳۳۹ با سرمایه‌گذاری حبیب القانیان در محل تقاطع خیابان فردوسی و جمهوری ساختمان تجاری ۱۶ طبقه‌ای به نام ساختمان پلاسکو ساخته شد که از هویت طراحان آن اطلاع دقیقی در دست نیست. این ساختمان از نظر طراحی متاثر از معماری ایرانی نیست. این اولین ساختمان بلند با اسکلت فلزی در ایران بود و اسکلت فلزی آن هم از بیرون نمایان بود.

ساختمان پلاسکو با ارتفاع ۴۲ متر در زمان اتمام ساخت در سال ۱۳۴۱ بلندترین ساختمان تهران بود تا اینکه در سال ۱۳۴۲ ساختمان فعلی بورس تهران با ارتفاع ۶۸ متر بلندترین ساختمان پایتخت لقب گرفت. القانیان دو سال بعد ساختمان تجاری ۱۳ طبقه آلومینیوم را نیز با اسکلت فلزی در خیابان جمهوری ساخت که دارای دو دستگاه آسانسور بود. از جمله ساختمان‌های شاخص بلند در تهران در سال‌های دهه ۴۰ ساختمان بانک کار در خیابان حافظ بود که عبدالعزیز فرمانفرمائیان آن را طراحی کرد و نخستین مجموعه بلندمرتبه مسکونی در تهران مجموعه بهجت‌آباد بود که در سال‌های ۴۹- ۱۳۴۳ بین خیابان‌های حافظ و ولیعصر ساخته شد. ساخت این مجموعه پس از تدوین و تصویب قانون تملک آپارتمان‌ها در سال ۱۳۴۳ برای تشویق احداث ساختمان‌های بلند مسکونی آغاز شد.

پس از تصویب ماده صد اصلاحی قانون مالیات‌های مستقیم (مصوب ۱۳۴۵)، ساخت مجتمع مسکونی سامان در ۲۰ طبقه در ضلع شمالی بلوار کشاورز آغاز شد، این ماده برای تشویق و ترغیب مالکان و صاحبان سرمایه به احداث ساختمان‌های بلندتر از ده طبقه تنظیم شده بود. به‌منظور تحقق این قانون، شرکت ساختمانی سامان‌ایران از سوی دولت با مدیریت افراد صاحب نفوذی چون احمدعلی ابتهاج و عبدالمجید اعلم تشکیل شد و هدف از تاسیس آن بیشتر ترویج ساختمان‌های بلند مسکونی و آزمون عملی قانون تملک آپارتمان‌ها بود تا مسائل انتفاعی. در این ساختمان برای نخستین‌بار از عناصر پیش‌ساخته استفاده شد.در سال‌های دهه ۵۰ ساخت مجموعه‌های مسکونی عمدتا در شمال و شمال‌غرب تهران رونق یافت. محل استقرار و نوع این مجموعه ها نشان می‌دهد که سیاست تشویق و ترغیب بلندمرتبه‌سازی برای تامین مسکن اقشار کم‌درآمد و متوسط حاصل دیگری به‌بار آورد. شاید از مهم‌ترین دلایل این امر گرانی قیمت تمام‌شده ساختمان‌های بلندمرتبه مسکونی بود. در همین دوره تعداد زیادی ساختمان بلندمرتبه با کاربری تجاری و اداری اعم از هتل‌ها، بانک‌ها و ساختمان‌های اداری عمدتا در مناطق مرکزی و شمال تهران ساخته شد. حدود ۸۰ درصد از ساختمان‌های بلندمرتبه در سال‌های پیش از انقلاب را موسسات و افراد خارجی ساختند یا در ساخت آنها دخالت داشتند.

پلاسکو؛ مکانی متفاوت

بنا بر برخی گزارش‌ها و مستندات واحدهای ساختمان پلاسکو از همان آغاز به اهل بازار و تاجران فروخته شد. در آن زمان خیابان جمهوری هم مرکز تجمعات فرهنگی بود و هم محل تبادلات تجاری. همچنین نزدیکی آن به چند سفارتخانه خارجی بر اهمیت توپولوژیکش افزوده بود. یکی از کسبه قدیمی پلاسکو می‌گوید: «اوایل ساختمان این‌طور نبود، در طبقه اول،‌ همین مغازه‌ای که ما الان در آن هستیم و از باقی واحدهای تجاری اینجا بزرگ‌تر است،‌ به همراه بیشتر واحدهای تجاری طبقه اول متعلق به سینمادارها بود و کسانی که فیلم پخش می‌کردند. دفتر تهیه‌کننده فیلم گنج قارون همین واحدی بود که الان دست من است. بعد، کم‌کم تمام مجتمع را تولیدکننده‌ها و فروشنده‌های پوشاک گرفتند.»این بده بستان ادامه داشته تا اینکه طی یک دهه بعد، خیابان جمهوری به مرکز اصلی خرید و فروش البسه و لوازم خانگی در قلب پایتخت بدل می‌شود، هرچه می‌گذرد نزدیکی این خیابان به بازار تهران و بانک‌ها و موسسات مالی بزرگ بیش از پیش بر اهمیت آن می‌افزاید. این ویژگی استثنایی تدریجا بر قیمت واحدهای تجاری آنجا نیز اثر می‌گذارد.

در نخستین ماه پیروزی انقلاب اسلامی، حبیب القانیان، سرمایه‌گذار و موسس پلاسکو بازداشت شد و ۱۸ اردیبهشت سال ۵۸ از طرف دادگاه انقلاب به اتهام «فساد‌فی‌الارض» محکوم به اعدام شد. حکم دادگاه نیز ساعاتی بعد به اجرا در آمد. این ملک بنا به رای دادگاه به نفع بنیاد مستضعفان مصادره شد. پلاسکو اما از کار نیفتاد و کسبه باقی مانده آن به کار خود ادامه دادند. قیمت واحدهای تجاری اش نیز طی چهار دهه اخیر بالا و بالاتر رفت به‌طوری که طی سال‌جاری سرقفلی برخی واحدهایش به حدود ۵/ ۴ میلیارد تومان رسیده بود. مغازه‌ها و کارگاه‌های پلاسکو در برگیرنده جمع کثیری از کارفرمایان و کارگران بود؛ آنها که سه شیفته به کسب‌و‌کار مشغول بودند؛ از البسه فروش تا فروشنده ماهی‌های کمیاب هفت میلیون تومانی. از میان ۱۷ طبقه پلاسکو پنج طبقه اولش از همان آغاز راه‌اندازی بیشتر رونق داشت. واحدهای طبقات دیگر شامل دفاتر اداری اهل تولید و بازار می‌شد. نخستین رستوان بلندمرتبه و روباز ایران نیز در طبقه هفدهم این سلاختمان واقع شده بود که طی سال‌های اخیر با تغییر کاربری به «انبار پوشاک» تبدیل شده بود.

در طبقه منهای یک پلاسکو حوض‌های بزرگ آبی قرار داشت، با فواره‌هایی که ارتفاع شان تا طبقه سوم ساختمان می‌رسید و دور تا دور مغازه‌های آکواریومی و ماهی فروشی بوده است و هر سال عید در این طبقه هفت سین چیده می‌شد. طبقات اول تا چهارم این ساختمان دارای مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات بودند که بیشتر خرده فروش بودند و انواع پوشاک، به ویژه پوشاک مردانه در آن ارائه می‌شد. در سایر طبقات نیز اکثراً تولیدی‌ها و یا دفاتر پخش پوشاک مستقر بودند. سقف بسیار بلند مجتمع و طراحی دایره وارش گردش و دیدن ویترین بوتیک‌ها را بسیار آسان کرده بود. در راهروها هم صندلی‌هایی برای نشستن وجود داشت که فضای تجاری را انسانی می‌کرد. در راه پله‌های آن آگهی تهیه لوازم خیاطی، دکمه و مادگی و چیزهای دیگر را می‌شد دید. در طبقه‌های بالایی، خبری از اسم‌های عجیب و دکورهای خوش آب و رنگ روی ویترین مغازه‌ها نبود. در این طبقات کاغذ راهنمایی نصب شده بود که مشتری‌ها را به سمت تولیدی‌هایی که سراغشان آمده بودند راهنمایی می‌کرد. راهروها هم پر بود از کیسه‌های پلاستیکی بزرگ با آدرس شهرهای مختلف و جعبه‌هایی که می‌بایست برای کاسب‌ها ارسال می‌شد. از طبقه پنجم به بعد فضای ساختمان کوچک‌تر می‌شد و راهروهای به هم پیوسته وجود نداشت. دسترسی به این بخش ساختمان با راه پله و آسانسور امکان‌پذیر بود. این ساختمان و همه خاطرات خوب و بد آن در پی آتش‌سوزی مهیب سی ام دی‌ماه سال‌جاری دود شد و اثری جز خاکستر از آن نماند.

پایان تراژیک