ذوب شدن  میراث یک دانشگاه
میثم هاشم‌خوانی عضو گروه اندیشه صدرالدین شریعتی، رییس دانشگاه علامه طباطبایی در دولت احمدی‌نژاد را فقط یک بار حضوری ملاقات کردم. زمانی که در اواسط تیرماه 86، در جمع شرکت‌کنندگان المپیاد دانشجویی اقتصاد از «فضیلت والای کمک به رونق علمی در کشور» سخن می‌گفت، از «ارزشمندی هر قدم در راه توسعه پژوهش در حوزه‌های مختلف» و از «تاکید رهبری بر لزوم ترویج آزاداندیشی علمی». آن روزها، به عنوان رییس تازه‌وارد دانشگاهی که نام یکی از آزاداندیش‌ترین عالمان دینی معاصر را بر پیشانی خود دارد، حرف‌هایش عجیب به نظر نمی‌رسید . . . امروز اما، اگر صدر و ذیل صحبت‌های سال 86 صدرالدین شریعتی را در کنار تصمیماتی مانند «انحلال یک‌روزه برخی رشته‌های پربنیه و پرقدمت دانشگاه علامه»، «اخراج انبوه استادان پرسابقه و خوشنام»، «تعلیق تحصیل ده‌ها دانشجوی نخبه این دانشگاه به بهانه‌هایی عجیب و غریب» و «استخدام یکباره حدود 100 عضو جدید هیات علمی بدون در نظر گرفتن ضوابط مربوطه» بگذاریم، حرف‌های آن روز این مدیر پرحاشیه منصوب احمدی‌نژاد، به وصله‌ای بسیار نچسب تبدیل می‌شود. شریعتی که سه روز پیش در مصاحبه‌ای همه اقدامات خود در سال‌های اخیر را «کودتا علیه جهل» نامیده، در دوره هفت‌ساله ریاست در دانشگاه علامه این دانشگاه را از قطب کلیدی علوم انسانی کشور به مکانی تبدیل کرد با غلبه انواع حاشیه‌سازی‌ها؛ حاشیه‌سازی‌هایی که هر روز پنجه بر فضای آزاداندیشی علمی کشیدند تا جایی که حتی بسیج دانشجویی دانشگاه علامه هم به جمع معترضان رییس دانشگاه پیوست. اما این روزها با انتشار خبر استخدام 100 عضو جدید هیات علمی در دانشگاه علامه طباطبایی آن هم در هفته‌های انتقال دولت، مرتب فکر می‌کنم که حتی اگر قوی‌ترین مدیران آموزش عالی هم جایگزین وی شوند، چند سال طول می‌کشد تا دانشگاه علامه به وضعیت سال 84 خود برگردد؟