شهرسازی بی‌هویت، شهر بی‌هویت
سیدرضا حسین‌زاده* شهرسازی بدون هویت، چندتقلیدی، به‌دور از تفکر سیستمی و نزدیک به کانون های رانت و قدرت، کلان شهر مشهد را به محیطی پرتنش، آلوده و غیرقابل تحمل تبدیل کرده و ساخت‌وسازهای سودجویانه هر روز مصمم تر از گذشته به دنبال تخریب بیشتر محیط شهری است. گسترش عمودی شهر مشهد خسارات جبران ناپذیری را به همراه داشته و اخیرا به بهانه تامین مسکن برای مردم! تسخیر اراضی کوهستانی جنوب شهر و ساخت‌وسازهای مرتفع در دستور کار سازمان های متعدد قرار گرفته است توسعه شهر آن هم در حد و قواره ساختمان های بلند و بر روی ارتفاعات نه مبتنی بر اصول علمی، نه منطبق بر رهنمودهای دین مبین اسلام و نه مبتنی بر فرمایشات دلسوزانه مقام معظم رهبری بلکه با توجیه اقتصادی انجام می گیرد. بلندمرتبه سازی پراکنده و آشفته در بافت فعلی شهر و دست درازی به ارتفاعات جنوبی برای تکمیل فرآیند تخریب شهر پیامدهای زیر را به دنبال خواهد داشت: 1- ایجاد منظر شهری ناشایست: منظر شهری مطلوب ترکیبی شایسته از متغیرهای محیط طبیعی و فضاهای ساخته شده به گونه ای است که شهر را در نظر بینندگان زیبا و آرامش‌بخش جلوه دهد. متأسفانه در توسعه عمودی شهر مشهد هیچ توجهی به منظر شهری نشده است . بلند مرتبه سازی پراکنده و با هدف کسب ثروت در مناطق هموار شهر، دید به آسمان و چشم اندازهای طبیعی را محدود ساخته و تمرکز بلندمرتبه‌سازی در ارتفاعات جنوبی شهر، محدودیت دید از بیرون به داخل شهر و نواحی کم ارتفاع را به دنبال دارد. در گذشته ای نه چندان دور حرم مطهر رضوی به عنوان مرکز شهر از هر نقطه ای قابل رؤیت بود ولی در حال حاضر به سختی می توان این بنا را از فواصل دور و نزدیک مشاهده نمود و این از نتایج بلندمرتبه سازی آشفته در شهر مشهد است. 2- تشدید آلودگی هوا: شهرسازی در ارتفاعات جنوبی مشهد منجر به افزایش ضریب ناهمواری و کاهش سرعت باد می شود که خود گسترش و پایداری آلاینده ها را در پی دارد. هوای غالب راکد و آلوده شهری به شیوع بیماری های واگیر، انتشار میکروب ها و ویروس ها، تکثیر حشرات و انتشار بوهای آزاردهنده و همچنین افزایش بیماری‌های ریوی- تنفسی و انواع سرطان ها کمک می نماید. 3-گسترش جزیره حرارتی شهر: جزیره گرمایی شهر مشهد در حال حاضر از وسعت چند صد کیلومترمربع و ارتفاع 5 تا 6 هزار متری برخوردار است بلندمرتبه‌سازی گسترده و به خصوص در ارتفاعات جنوبی ارتفاع گنبد حرارتی و وسعت آن را افزایش داده و کاهش رطوبت نسبی، افزایش خشکی هوا و تغییر مسیر توده های هوا و نهایتا برهم زدن الگو و نوع بارش‌ها را به دنبال خواهد داشت. تقویت جزیره حرارتی شهر همانگونه که در سال های اخیر شاهد آن هستیم باعث افزایش طول دوره گرم سال و افزایش نیاز آبی شهر شده است. به عبارتی کلان شهر مشهد تبدیل به بیابان-شهری خواهد شد که کم آبی، آلودگی و خشکی و غبار از ویژگی های آن خواهد بود. 4-تشدید سیل خیزی و آب‌گرفتگی: گسترش شهر به داخل حوضه های آبریز باعث برهم زدن الگوی زهکشی طبیعی، کاهش سطوح نفوذپذیر و افزایش شدت و فراوانی روان آب‌ها و سیلاب های آلوده شهری خواهد شد. همانطور که می دانیم شبکه زهکشی فعلی شهر مشهد ظرفیت تخلیه سیلاب های شهری را نداشته و مناطق وسیعی با پدیده آبگرفتگی مواجه است. با ساخت‌وساز در داخل حوضه‌های آبریز بر وسعت و عمق آب‌گرفتگی ها افزوده خواهد شد و به طور طبیعی هزینه های نگهداری شهر را به شدت افزایش می دهد. 5-کاهش توان مقابله شهر در برابر مخاطرات طبیعی: فشرده‌سازی و مرتفع‌سازی شهر و همچنین از بین بردن فضاهای باز داخل بافت و حاشیه آن، شهر مشهد را در برابر مخاطراتی چون زمین لرزه به‌شدت آسیب پذیر خواهد ساخت. 6- تخریب اراضی خارج از شهر: از بین رفتن مناظر طبیعی در شهر، کاهش دید افقی، عریان شدن فضاهای خصوصی و هوای آلوده، شهروندان را متوجه اراضی خارج از شهر کرده تا به اصطلاح باغ، باغچه، باغ ویلا یا محیطی خصوصی برای خود ایجاد نمایند. نتیجه این ساخت‌وسازها در خارج از شهر فاجعه دیگری است که اغلب می بینیم اراضی کشاورزی یا منابع ملی تخریب می شود و بر وخامت اوضاع می‌افزاید. 7- ترافیک های فوق سنگین: فروش تراکم از یک طرف و رواج برج سازی از دیگر سو بر شدت ترافیک خواهد افزود. در حال حاضر شبکه معابر شهر مشهد توان لازم برای حرکت روان اتومبیل ها را ندارد. این وضعیت در مورد شریان هایی مانند بلوار وکیل‌آباد به یک معضل جدی تبدیل شده و خیابان‌ها ظرفیت کافی را ندارند. آیا همگام با افزایش تراکم ساختمانی به افزایش سطح معابر و سایر زیرساخت‌ها اندیشیده شده است؟ همه به خوبی می‌دانند که پاسخ این سؤال منفی است و اصولا شرایط لازم یا نرم‌های استاندارد رعایت نشده است. با توجه به مطالب بالا بهتر است از توسعه عمودی شهر و تسخیر ارتفاعات جنوب آن جدا پیشگیری شود. فضای شهر متعلق به همه شهروندان است، آسمان شهر، مناظر طبیعی آن، کاربری های عمومی و حتی نمای خیابان ها و نمای بیرونی ساختمان ها متعلق به همه است. پس هیچ مرجعی نمی‌تواند این حقوق را زیر پا بگذارد. سازمان های مسئول که تاکنون به جای رشد و تکامل جایگاه شهر مشهد تنها به تر و خشک کردن آن پرداخته‌اند، بهتر است به جای حفظ منافع 20 درصد جامعه که قادرند تراکم بخرند و گران بفروشند به فکر ساخت شهری ایمن و آرام باشند. تبدیل شهرداری‌ها به مراکزی برای صدور مجوزهای خلاف، توسعه فرهنگ کوه خواری، باغ خواری، روستاخواری و آسمان خواری به بهانه تأمین مسکن مردم، ارتقاء جایگاه این شهر جهانی را در پی نخواهد داشت. خلاف با هر مجوزی باشد خلاف است. خلاف با هر بهانه‌ای باشد خلاف است. تشویق شهروندان به خلاف برای تامین منافع شخصی و گروهی خلاف است. خلاف با هر کلاهی خلاف است. خرید خلاف با پول خلاف است و هیچ یک از این‌ها شهرسازی و معماری ایرانی یا اسلامی و غربی و شرقی نیست. گر چه توجیه غلط اقتصادی منشأ همه این خلاف‌هاست بهتر است که همه دست‌اندرکاران بدانند که خسارات ناشی از آن بسیار شدید خواهد بود و هزینه های درمان همیشه 40 برابر هزینه‌های پیشگیری است. *عضو هیأت علمی گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد