حلقه مفقوده در ترافیک پایتخت

در شرایطی که این روزها معضل ترافیک شهر تهران به یکی از مهم‌ترین مشکلات شهروندان پایتخت تبدیل شده است، کارشناسان و صاحبنظران ترافیک از وجود یک حلقه مفقوده در حمل‌و‌نقل شهری خبر می‌دهند. به اعتقاد آنان، معضل ترافیک شهر تهران بیش از آنکه منشأ بیرونی به معنای «افزایش تعداد خودروها» و «نامتناسب بودن طول و عرض معابر شهری و بزرگراهی با حجم ترددهای روزانه» داشته باشد، ناشی از معضل مهمی است که این روزها به‌عنوان یک حلقه مفقوده حل مشکلات مربوط به ترافیک شهری پایتخت را با دشواری‌های زیادی روبه‌رو کرده است. عضو هیات‌مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران و مدیر گروه مدیریت ساخت و حمل‌و‌نقل دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، این حلقه مفقوده را «عدم جابه‌جایی‌پذیری در سیستم حمل‌و‌نقل عمومی شهری و دشواری دسترسی آسان به وسایل مکمل حمل‌و‌نقل» می‌داند.

مهدی روانشاد نیا معتقد است: هم‌اکنون مفهوم جابه‌جایی‌پذیری در حمل‌و‌نقل عمومی شهر تهران به طور کلی وجود ندارد و همین موضوع منجر به تشدید استفاده شهروندان از وسایل نقلیه شخصی، افزایش سفرهای درون شهری از طریق شبکه‌های بزرگراهی و در نتیجه تشدید ترافیک در بزرگراه‌ها و سایر معابر شهری شده است. «جابه‌جایی‌پذیری شهری» مطابق با تعریف روانشادنیا از این مفهوم به معنای استفاده سهل و آسان و دسترس پذیر شهروندان از وسایل حمل‌و‌نقل عمومی از درب مبدأ تا درب مقصد است. وی در این باره به «دنیای اقتصاد» گفت:در رشته ترافیک مفهومی با عنوان جابه‌جایی‌پذیری وجود دارد که هدف نهایی از این مفهوم آن است که کسی که تقاضای حمل‌و‌نقل دارد از طریق شیوه‌های مختلف حمل‌و‌نقل عمومی از مبدأ تا مقصد، مورد حمایت قرار بگیرد.

روانشادنیا با تاکید بر اینکه هم‌اکنون نبود خاصیت جابه‌جایی‌پذیری در شهر تهران مهم‌ترین حلقه مفقوده ترافیک و سرمایه‌گذاری‌های شهری محسوب می‌شود، خاطرنشان کرد: در شهر تهران و سایر کلانشهرهایی که از مشکلات حاد ترافیکی رنج می‌برند شهروندان به‌عنوان متقاضیان سفرهای درون شهری از مبدأ تا مقصد باید از چند «مد حمل‌و‌نقلی» استفاده کنند؛ به این معنا که ابتدا مقداری پیاده‌روی می‌کنند، سپس به وسیله تاکسی خود را به خطوط مترو یا اتوبوس‌های درون شهری رسانده و بعد از آن هم مدهای حمل‌و‌نقلی دیگری همچون پیاده‌روی یا استفاده از یک خط دیگر تاکسی یا... را استفاده می‌کنند تا نهایت به مقصد خود برسند.

عضو هیات‌مدیره سازمان نظام مهندسی تهران ادامه داد: این درحالی است که براساس خاصیت جابه‌جایی‌پذیری فرد باید از درب منزل تا مقصد خود، دسترسی راحتی به مدهای مختلف حمل‌و‌نقلی داشته باشد و ناچار به تغییر چند مد برای یک سفر درون شهری نباشد. اما هم‌اکنون مدهای حمل‌و‌نقل شهری در شهر تهران و سایر کلانشهرهایی که با معضل ترافیک شدید روبه رو هستند با یکدیگر منطبق نبوده و به همین خاطر است که می‌بینیم دشواری‌های موجود در حمل‌و‌نقل عمومی شهری پایتخت و سایر کلانشهرها هم‌اکنون انگیزه سفرهای درون شهری با استفاده از خودروی شخصی را برای شهروندان افزایش داده است. در واقع مهم‌ترین مشکل ترافیک شهری پایتخت این است که در طراحی سیستم‌های حمل‌و‌نقل شهری، مفهوم جابه‌جایی‌پذیری به معنای حمل‌و‌نقل عمومی از مبدأ تا مقصد دنبال نشده است.

جهت‌گیری نادرست در سرمایه‌گذاری شهری

روانشادنیا گفت: عدم تفکر صحیح درباره این مفهوم موجب شده عملا شهروندان برای انجام امورات روزانه خود در بسیاری از موارد چاره‌ای جز استفاده از خودروی شخصی و تردد در سطح بزرگراه‌ها نداشته باشند؛ این در حالی است که به جای تفکر پیرامون این موضوع و چاره‌اندیشی اساسی و درست، سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته طی سال‌های اخیر در راستای توسعه و گسترش شبکه‌های بزرگراهی درون شهری با استفاده از وسایل نقلیه شخصی و نه حمل‌و‌نقل عمومی بوده است. نتیجه این امر، تشدید استفاده از وسایل نقلیه شخصی، افزایش ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی و هزاران معضل زیستی در پایتخت و سایر کلانشهرها است.

روانشادنیا با بیان اینکه سرمایه‌گذاری برای احداث طرح‌های عمرانی همچون پل‌های طبقاتی و شبکه‌های بزرگراهی اقدامات خوبی در راستای عمران و آبادانی شهرها محسوب می‌شود، گفت: اما سوال اساسی اینجاست که آیا نمی‌شد از این حجم سرمایه برای سامان دهی به حمل‌و‌نقل شهری و تامین بودجه برای ایجاد مفهوم جابه‌جایی‌پذیری در سیستم حمل‌و‌نقل عمومی استفاده کرد؟ لازم بود برای این سرمایه‌گذاری‌ها با توجه به مشکلات زیست محیطی و ترافیکی شدیدی که شهر تهران با آن مواجه است اولویت با توسعه درست و اصولی حمل‌و‌نقل عمومی به منظور حمایت از شهروندان برای دسترسی آسان به سیستم حمل‌و‌نقل شهری از مبدأ تا مقصد تعریف شود.

این صاحبنظر حوزه ترافیک، با بیان اینکه هم‌اکنون شبکه‌های حمل‌و‌نقل عمومی شهری در پایتخت وسایر کلانشهرها با یکدیگر انطباق درستی ندارند و مفهوم جابه‌جایی عملا در سیستم حمل‌و‌نقل عمومی شهری به شکل کامل تعریف نشده است، افزود: در شهری مانند برلین در کشور آلمان، ایستگاه مرکزی قطار بین شهری این شهر در جایی قرار دارد که چندین خط مترو دقیقا با آن منطبق هستند؛ به این ترتیب، شهروندان و سایر مسافران به محض ورود به شهر برلین از قطار بین شهری به متروی این شهر متناسب با مقصدی که دارند جابه‌جا می‌شوند و شبکه مترو در این شهر به حدی گسترده و متعدد است که در بسیاری موارد فرد تا شعاع بسیار نزدیکی از محل سکونت خود یا مقصد موردنظرش می‌رسد؛ بدون اینکه ناچار به تغییر مد حمل‌و‌نقلی یا استفاده از سایر وسایل حمل‌و‌نقل عمومی باشد. این در حالی است که در شهرهای ما چنین دسترسی گسترده و متنوعی وجود ندارد؛بنابراین شبکه‌های بزرگراهی گسترش می‌یابند چون به‌دلیل ضعف ساختار حمل‌و‌نقل عمومی درون شهری و عدم‌اتصال متناسب سیستم حمل‌و‌نقل شهری به سیستم حمل‌و‌نقل بین شهری، تمایل و تقاضا برای استفاده از خودروهای شخصی شکل غالب سفرهای درون شهری را تشکیل می‌دهد.

عضو هیات‌مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران گفت:از سوی دیگر، در کشورها و شهرهای پیشرفته دنیا، اتصال مناسبی بین شبکه حمل‌و‌نقل انبوه و شبکه حمل‌و‌نقل عمومی وجود دارد؛ مترو به‌دلیل میانگین ظرفیت جابه‌جایی ۵۰ هزار نفر در ساعت، به‌عنوان وسیله حمل‌و‌نقل انبوه شناخته می‌شود و سایر مدهای حمل‌و‌نقلی همچون اتوبوس‌های درون شهری، تراموا و... جزو ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی شهر تقسیم بندی می‌شوند. روانشادنیا توضیح داد: در تمام شهرها و کلانشهرهای پیشرفته دنیا ارتباط و انطباق خوبی بین شبکه حمل‌و‌نقل انبوه (مترو) با شبکه حمل‌و‌نقل عمومی (اتوبوس، ترامواو...) وجود دارد؛ به این معنا که حتی اگر فردی با استفاده از مترو به درب مقصد موردنظر نرسد بلافاصله سیستم حمل‌و‌نقل عمومی این وظیفه را برای او به انجام می‌رساند. به این معنا که شهروند بلافاصله پس از پیاده شدن از مترو و در همان مکان به شبکه‌های حمل‌و‌نقل تراموایی و اتوبوس‌های درون شهری دسترسی دارد و می‌تواند با استفاده از این سیستم دقیقا به مقصد مورد نظر خود برسد.