ایرادات فنی و اقتصادی گازسوزها
خودروهای گازسوز در حالی در برخی کشورها از جمله کشور خودمان مورد استفاده قرار می‌گیرند که تنها عامل جلو برنده آنها مشوق‌های مالی است که در قیمت گاز نسبت به بنزین داده می‌شود. تقریبا هیچ توجیه فنی در مورد استفاده از گاز به‌عنوان جایگزین بنزین وجود ندارد. برخی از رانندگان نیز عقیده دارند که استفاده از گاز در بلند مدت به موتور خودرو آسیب وارد می‌کند حتی اگر این موتور از ابتدا برای احتراق گاز طراحی شده باشد. این ادعا را تا حد زیادی کارشناسان نیز تایید می‌کنند.جدای از آسیب‌هایی که به قطعات موتور به دلیل خشک بودن گاز وارد می‌شود، قدرت موتور نیز در زمان استفاده از گاز با کاهش محسوسی رو‌به‌رو می‌شود.دلیل این کاهش توان موتور تفاوت نسبت تراکم گاز و بنزین و همچنین متفاوت بودن عدد اکتان این دو سوخت با یکدیگر است. مهم‌ترین‌ عاملی که برای استفاده از خودروهای گازسوز تبلیغ می‌شود آلایندگی پایین آنها و کمک به حفظ محیط‌زیست است. اما این یک سوی ماجرا است و به شرط و شروطی که یک موتور گازسوز می‌تواند با رعایت آنها پاک‌تر از موتور بنزینی باشد، اشاره نمی‌شود. موتورهای گازسوز برخلاف مزیت‌هایی که برای آن ذکر می‌شود در صورتی که درست تنظیم نشود، از نظر آلایندگی حتی از سیستم‌های بنزینی نیز بدتر است. یک سامانه گازسوز در صورتی که تنظیم نشده باشد و به اصلاح خام‌سوزی کند، آلاینده‌هایی از جنس اکسیدهای نیتروژن را منتشر می‌کند. به این ترتیب تفاوتی در اصل ماجرا نکرده و سطح آلایندگی پابرجا است. تنها تغییر ایجاد شده جایگزینی ترکیبات نیتروژن به جای ترکیبات کربن است.

جلوگیری از انتشار این آلاینده‌ها تنها با استفاده از آزمایش‌های فنی کیت گازسوز خودروها و آزمایش گازهای خروجی اگزوز امکان‌پذیر است، اما در ایران آزمایش دوره‌ای کیت‌های گازسوز تنها به آزمایش ظاهری سامانه سوخت رسانی محدود می‌شود و آن را از نظر نشتی و سالم بودن اجزا به منظور جلوگیری از انفجار بررسی می‌کنند.

از سوی دیگر تجربه‌های جهانی نشان داده‌اند که استفاده از گاز به‌جای بنزین نمی‌تواند راهکار مناسبی برای پیدا کردن سوخت جایگزین باشد. شرکت خودروسازی فولکس واگن آلمان یکی از پیشتازان طراحی موتورهای گازسوز است. این شرکت اگر‌چه هنوز مدل‌های گازسوز را به‌طور محدود در کشورهای آمریکای جنوبی تولید می‌کند اما تحقیق و توسعه آن را متوقف کرده است، چرا‌که از دهه‌ها قبل متوجه شدند که از طریق گاز نمی‌توانند به آنچه مدنظرشان است در صنعت خودرو دست پیدا کنند، به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که تمرکز بیش از حد روی استفاده از گازطبیعی تنها به دلیل دسترسی فراوان به منابع طبیعی چندان افتخار‌آمیز نیست، چرا‌که صنایع خودرو‌سازی را از تمرکز روی پژوهش و تحقیقات در جهت دستیابی به کسب فناوری‌های نوین یا پیشرفته و نیز همسویی با تحقیقات جهانی باز‌می‌دارد و لذا تاکید و تمرکز شدید بر دوگانه‌سوز کردن یا گاز‌سوز کردن کلیه خودروهای تولیدی یا در حال تردد کشور، به منزله دورماندن از واقعیات جهانی است. این مساله راه را بر تحقیق و توسعه در خودروسازی می‌بندد. در حالی که به دلیل عواقب منفی فنی که در پی دارد موجب می‌شود تا کاهش هزینه حدود ۴۵ درصدی ناشی از استفاده از گاز به‌جای بنزین، در بلندمدت به‌وسیله قطعات یدکی مورد نیاز جبران شود. قطعاتی که به دلیل استفاده از گاز به جای بنزین معیوب شده‌اند. استفاده از گاز تنها روی قطعات موتور که به‌طور مستقیم با گاز سروکار دارند اثر منفی نمی‌گذارد، بلکه به‌طور غیر‌مستقیم روی قطعاتی مانند جعبه دنده نیز اثر خواهد داشت. کاهش نیروی موتور در پی استفاده از گاز موجب می‌شود که فشار بیشتری به گیربکس وارد شود. این مساله در رانندگی در جاده که با دور موتور بالا انجام می‌شود و همچنین طی کردن شیب‌های طولانی خود را بیشتر نشان می‌دهد.

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز با انتشار گزارشی در این‌خصوص اظهارنظر کرده و استفاده از گاز به‌عنوان سوخت جایگزین را با تردید مواجه ساخته است. در گزارش این مرکز آمده است: « نباید مقوله افزایش بهره‌وری در تولید و اصلاح ساختار پالایشگاه‌ها نادیده گرفته شود و به عبارت بهتر، اصلاح و ارتقای فناوری پالایشگاه‌ها تا سطح فوق پیچیده باید در اولویت برنامه‌ها قرار گیرد.در بخش ارزیابی مرکز پژوهش‌های مجلس با اشاره به تحقیقات اخیر جهانی در زمینه بهره‌گیری از انواع سوخت‌های گازی و غیر‌گازی نظیر متانول، اتانول، هیدروژن، بیوگاز، بیودیزل، DME، گاز نفتی مایع CPG، سوخت گازی مایع LPG، گاز طبیعی فشرده CNG، برق، پیل سوختی و هیبریدی آمده است: با توجه به نتایج درخشانی که از طریق دستیابی به فناوری‌های بسیار پیشرفته در استفاده از بنزین وگازوئیل در نسل جدید خودروهای پیشرفته بنزینی و دیزلی با سوخت برقی، پیل سوختی یا هیبریدی به‌دست آمده است، استفاده از سوخت‌هایی نظیر گاز طبیعی فشرده با توجه به مشکلات عظیم زیر‌ساختاری از یکسو و نیز تحمیل هزینه‌های سنگین احداث زیر‌ساختارها و مشکلات مهندسی ایجاد شده برای خودروها از طرف دیگر، قاعدتا چندان توجیه اقتصادی ندارد».